شیرجه میزد در عفونت زخم های ناشی از عقاید پوچ حرف دل تیام
راهی دور
من از راهی دور
برای خواندن خواب های تو آمدهام،
من از راهی دور
برای گفتن از گریه های خویش
راهی نیست،
در دست افشانی حروف
باید به مراسم آسان اسم تو برگردم،
من به شنیدن اسم تو عادت دارم
من
مشق نانوشته ام به دست نی،
خواندن از خواب تو آموخته ام به راه
من
باران بریده ام به وقت دی،
گفتن از گریه های تو آموخته ام به راه
به من بگو
در این برهوت بی خواب و طی،
مگر من چه کرده ام
که شاعرتر از اندوه آدمی ام آفریده اند؟

مطلبی دیگر از این انتشارات
مزخرفنامه حکیم بن دیلمی
مطلبی دیگر از این انتشارات
مامان دنیامو رنگی کن
مطلبی دیگر از این انتشارات
حالمان خوب میشود!