شیرجه میزد در عفونت زخم های ناشی از عقاید پوچ حرف دل تیام
عشق با چاشنی تلخ
بعد از این عشق به عشق همه جهان میخندم
هر که ارد سخن عشق در میان میخندم
من از ان روز که دل دارم رفت
بی هوس باز این بی خردان می خندم
روزی از عشق دلم سوخت خاکستر شد
بعد از این به هر سوز به هر سوز جهان میخندم
خندی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
کارم از گریه گزشته به ان می خندم
شاعر: نامعلوم

مطلبی دیگر از این انتشارات
ما دوست معمولی بودیم
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماجرای ساعت دیواری
مطلبی دیگر از این انتشارات
کلمات!...