“lost my muchness, have I?”
هیولا
کسی که در حق کسی یه کار بد کنه بهش می گن آدم بد. اگه این کار بد، خیلی بد باشه به طرف می گن هیولا.
حالا اگه این شخص طلب بخشش کنه چی؟
اگه ببخشیش که خب... مشکل حل شد (و اصلا هم اهمیتی نداره که این اتفاق دوباره و دوباره و دوباره تکرار شه، تو باید ببخشیش تا این چرخه از سر گرفته بشه) شاید هزار تا مشکل دیگه جاشو گرفته باشن، ولی اون همه تماشاچی ای که دارن قضیه رو از کیلومتر ها دورتر نگاه می کنن که بقیه شونو نمی بینن. فقط میبینن که این مشکل حل شده... تادا! مهربونی راه حل همه چیزه.
اما اگه نبخشیش چی؟
اصلا تو اون شرایط کسی یادش می مونه که "هیولا" ی قبلی چی کارا کرده بود؟ نه! تو باید بهشون بگی. یاد آوری کنی که چرا لایق بخشیده شدن نیست، یا اگه هست چرا اون بخشش نمی تونه از سمت تو باشه. ولی بعد از یه مدت دلایلت هر چقدر هم قانع کننده باشن تکراری میشن. تماشاچیا یادشون میره که چقدر هر کدوم از این اتفاقات می تونن دردناک باشن... ولی این برا تو فرق داره. چون تو حسش کردی. چون این دردی بوده که تجربه ش کردی و نمی خوای دوباره تجربه ش کنی. تماشاچیا می گن خب ببخشش. پشیمونه. دیگه تکرار نمی کنه. ولی حتی اگه یه درصد احتمال تکرارش وجود داشته باشه چرا تو باید با دستای خودت کابوساتو راه بدی تا کارتو بسازن؟
و بعد از اینکه نبخشیدیش تو میشی هیولا. پایان :)
چرا باید به مردم ربط داشته باشه؟ تو تصمیم میگیری که کیا رو توی زندگیت راه بدی کیا رو نه. چرا مردم باید بیان ابراز نظر کنن؟ به اونا چه ربطی داره؟
و نکته اینه که مردم معمولا از طرف تو وارد قضیه نمی شن. اون کسی که تو معتقدی "هیولا"ست (که در آینده ای نه چندان دور به نظر تماشاچیا یه بی گناه معصومه که یه اشتباه جزئی کرده) میره و از مردم می خواد که بهش کمک کنن از طرف تو بخشیده شه.
چون اکثریت پشت اونن تو باید ببخشی.
قانون همینه! وقتی که همه میگن یه کاریو بکن، باید بکنی. حتی اگه همه در حال هل دادنت توی چاه باشن تو دو تا انتخاب داری. یا مثل یه بچه حرف گوش کن می ذاری بندازنت تو چاه و مقاومت نمی کنی، یا میشی یه آدم بدذات خودخواه که به خاطر این همه آدم یه از خودگذشتگی جزئی هم حاضر نبود بکنه.
یاد بگیریم سرمونو از تو زندگی بقیه بکشیم بیرون
شاید این باعث شه یه آدم منفور به نظر بیام، یا واقعا منو یه آدم منفور کنه. ولی هر وقت کسی سر دعوایی با یکی دیگه ازم نظر پرسیده تلاشمو کردم از بخشیدن منصرفش کنم. وقتی حداقل یه رای مخالف با بخشیدن داشته باشه، با منطق بیشتری میشینه به قضیه فکر می کنه.
شاید حداقل کمکش کرده باشم خودش با پای خودش نپره تو چاهی که براش تدارک دیده شده :)
پ.ن: گاهی وقتا هیولا باشم تا ریده نشه به زندگیم! (فقط می ترسم سر این قضیه هیولا بودنه چیزی که به اسم وجدان دارمو از دست بدم)
پ.نن: چرا جغدا انقد نازن؟
موفق باشویــــــــــــد :)))
و
همین دیگه
ختم جلسه?
مطلبی دیگر از این انتشارات
واقعیات تلخ.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کمی آرزو
مطلبی دیگر از این انتشارات
تا شقایق هست، زندگی باید کرد/ دلنوشته