واقعیات تلخ.


فرار از واقعیتی که تلخ باشه، دردناکه. مزه‌ی تلخ و تند یه‌سری از واقعیت‌ها تا آخر زیرزبونت می‌مونه و با هیچ شیرینی و قندی از بین نمی‌ره. ولی می‌تونی بهش عادت کنی و باهاش کنار بیای‌. یه سری از واقعیت‌ها و حقایق برای همه‌ی ما آدم‌ها یکیه. بهتر بگم، متعلق به همه‌ی ماست و هیچ استثنایی وجود نداره. جالب اینجاست که هیچ‌کس بهمون نگفته و یادمون نداده، به مرور باهاش روبه‌رو می‌شیم. یه عده زود و یه عده دیر. اشاره می‌کنم ببین با کدومش روبه‌رو شدی و فهمیدی یه واقعیته نه خیال و داستان.
عزیزِ من، آدم‌ها نون قلب‌شون رو نمی‌خورن. اونی که مهربونه شاید هیچ‌وقت بازتاب محبتش رو نبینه، اونی که سنگ‌دله شاید هيچ‌وقت با مثل خودش روبه‌رو نشه.
عزیزِ من، دل به دل راه نداره. همین خود تو، مطمئنی آدمایی که دوست‌شون داری، دوستت دارن؟ مطمئنی دلتنگی تو برای آدم‌ها دوطرفه‌ست؟ خودت رو درگیرش نکن، دلت رو ببوس و بذار زنده نگهت داره.
عزیزِ من، آسیاب به نوبت نیست. دست‌هامون رو زیر چونه گذاشتیم تا ببینیم کی نوبت ما می‌شه، درحالی‌که نظاره‌گر این هستیم و دیدیم چقدر بعضیا چندبار چندبار نوبت‌شون شد و ما؟ هیچ. آسیاب به نوبت نیست.
عزیزِ من، خیلی وقت‌ها حال دوران دائما یکسانه و کاریش هم نمی‌شه کرد. باید فقط گذشت و رها کرد.
عزیزِ من، با هرکسی باید مثل خودش بود. نه بیشتر نه کمتر. -این حقیقت توی یکی از روزهای سخت برات اثبات می‌شه-
عزیز من، باید از آدم‌ها توقع انجام هر کاری رو داشت. هیچ‌چیز از هیچ‌کس بعید نیست.
عزیزِ من، بنی آدم اعضای یکدیگر نیستند. از این واقعیت که به وضوح برای همه‌مون روشنه می‌گذرم.
عزیزِ من، پول خوشبختی میاره. اگه بخوای مخالفت کنی میگم: پول عامل خوشبختی و فقر عامل بدبختیه‌. این یه واقعیتِ خیلی محضه‌.
عزیزِ من، تنهایی اصلا قشنگ نیست. هرجا و هرلحظه اگه درمورد قشنگی‌های تنهایی برات گفتند، گارد بگیر و سخت مخالفت کن. تنهایی یه سیاهچاله‌ی عمیقه که وقتی بیوفتی توش، غم تجزیه‌ت می‌کنه.
عزیزِ من، آدمِ امنی وجود نداره. حتی توی خانواده! این یه واقعیته.
عزیزِ من، شاید یکم دیر متوجه بشی که یه‌وقتایی آدم‌ها نتیجه‌ی تلاش‌هایی که کردن رو نمی‌بینن. انگار نه انگار که تلاشی کرده‌ن، و این قضیه برعکسش هم درسته. یه‌وقتایی یه آدم‌هایی نتیجه‌های شگفت‌انگیزی در مقابل تلاشی که نکرده‌ن دارن. -کنکور رو برات مثال می‌زنم.-
عزیزِ من، این که میگن زندگی هیچ مقصدی نداره و یه مسیره و باید ازش لذت ببری یه دروغِ قشنگه. باور نکن. زندگی یه مقصده، یه مقصدی که ممکنه بهش برسی اما باید خیلی قوی باشی‌‌. وسط راه به جاده خاکی نزنی، موجودات درّنده بهت حمله کردن جوری فرار کنی که راه رو گم نکنی، خسته نشی و کم نیاری.
دیگه خلاصه کنم؛ عزیزِ من، دنیا هم می‌تونه چرک و کثیف باشه هم قشنگ و حال خوب‌کن. همه‌چیش به خودت بستگی داره. اگه نتونستی دنیا رو قشنگ کنی، خودت رو کثیف نکن. واقعیات رو اگه بپذیری به مقصد نزدیک‌تر می‌شی. می‌دونم تلخ‌اند اما عادت می‌کنی. اگه بهت سخت گذشت، رها کن بره، آبی بمون. امیدوارم تو هیچ کدوم از روزهای زندگیت تنها نمونی. هیچی دیگه، همین.

یادداشتی برای کسائی که الان، بعدا، و درآینده می‌خونن. ۱۴ فروردین ماه، صبح ساعت 4:43.