ویرگول چیست؟
ورود ثبت نام
امین
امین

احساس سوختن به تماشا نمی‌شود؛ آتش بگیر، تا که بدانی چه می‌کشم

توسط ۱۰۶ نفر دنبال می‌شود ۱۰۳ نفر را دنبال می‌کند
پست‌ها لیست‌ها انتشارات‌
تو ببُر

تو ببُر

‌که اگر نبود این چاهی که درونم حفر کردی تا از غم لبریزش کنم، نه بندگان و مخلوقاتت و نه حتی خودت سراغی از سکوتم نمی‌گفتید.تو خودت هم دل هارا…

۱ هفته پیش خواندن ۱ دقیقه
خدای سخنگو

خدای سخنگو

‌چند روزه ک در درونگرا ترین حالت ممکن خودم قرار دارم، صبحا میرم محل کار و اونجا توی اتاق خالی خودم میشینم و صرفا کار چند مراجعه کننده رو ان…

۲ هفته پیش خواندن ۱ دقیقه
گاهی برای شاید

گاهی برای شاید

گاهی دلم میخواد یه جا کز کنم و با خودم حرف بزنم، ولی احتمال اینکه حرفامو بشنوی بخونی یا بفهمی وجود داشته باشههر چقدر کم ولی وجود داشته باشه…

۲ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
خیلی بی مقدمه

خیلی بی مقدمه

برگی کوتاه، متفاوت و ترسناک از زندگیم رو در چند هفته اخیر شاهد بودم؛ برگی ک راجع بهش با هیچ کس نمیتونستم صحبت کنم با هیچکس.خیلی بی مقدمه ب…

۲ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
سه و بیست دقیقه

سه و بیست دقیقه

حالم گرفته شده، مثل آنکه هرچه دوید به اتوبوس نرسید.غم عجیبی در سینه ام نشسته و بغض سختی را مهمان گلویم کردهو باز هم چشم سمت راست ام زودتر ج…

۲ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
برای تو کاری نداشت...

برای تو کاری نداشت...

‌‌‌ وجودی غیر تو برای حرف زدن با او سراغ ندارم. بیا، کمی حرف دارم، میخواهم سرت داد بزنم،کاری به خداییت ندارم، میخواهم داد بزنم برای روز ها…

۴ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
هیزم های من

هیزم های من

من فروشنده نبودم گ، اصلا بازاری هم نبودمخانه ای چوبی داشتم که فرو ریخته.یادت نیست، خودت آمدی خودت قیمت دادی، خوب هم قیمت دادیوسوسه شدم...ه…

۴ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
انگار چیزی در من کشته شد

انگار چیزی در من کشته شد

‌ تا زمانی ک کاملا مال من بودی،دیوانه‌وار عاشق بودم و هر لحظه‌ شوق داشتم، شوق شنیدنت، دیدنت و خندینت و ... انگاری ک هربار به قدر کافی نگاهت…

۵ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
من حاضرم

من حاضرم

‌ می‌لنگد، جایی از کارها را می‌گویم.برای همین است که رو به معامله می آوریم، باشد که بدست بیاوریم چیزی را که نشد... هرکس معامله ای می‌کند و…

۶ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
فقط توپ‌مون افتاده

فقط توپ‌مون افتاده

‌چندتا بچه‌ی کم سن و سال بودن، در خونه رو زدن و با یه استرس خاصی گفتن: فقط توپمون افتاده تو بالکن...توپ‌شون و دادم و رفتن و دیگه هم توپ نیف…

۶ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • ›