ترس fear
زندگی را بر مبنای ترس نباید بنا کرد!باید بی هیچ واهمه ای زندگی کرد,تنها در این صورت است که به معنای واقعی کلمه میشود زندگی کرد.ترس انسان را بسته نگه میدارد و مانع باز شدن و شکوفایی انسانها میشود!ترس موجب میشود که پیش از اقدام به هر کاری هزار و یک نگرانی و دغدغه راه ما را سد کند.وقتی از خودمون می پرسیم: آیا این درست است? آیا این غلط است.اخلاقی است ?غیر اخلاقی است ?انجامش بدم ?انجامش ندم ?مردم و آشنایان چه خواهند گفت ?فکر کردن به تمام اینها ما را بیشتر سر در گم تر می کند.باید قبول کنیم ماها جایز الخطا هستیم,خطاکردن لازمه ی انسان بودن و نیز انسان شدن است!فقط باید سعی کرد خطاهای خودمان را تکرار نکنیم چون تکرار خطاها عین حماقت است!ماها کاشف ومکتشف زندگی هستیم و در اکتشاف از خطا کردن گریز و گریزی نیست. اگر ترس از خطاها داشته باشیم از کشف راز زندگی در می مانیم و از هیجان و شرکت در زندگی محروم می مانیم!ما باید همه ی امکانات زندگی امان را تحقق ببخشیم ولی همه ما انسانها حتی از ٥% امکانات خویش نیز استفاده نمی کنیم.٩٥% از توانایی های ما همیشه راکد باقی میماند بخاطر ترس!نباید از چیزی ترسید و باید گشوده و باز بود.پس بیآییم ترس و نگرانی را از خود به دور کنیم و تمامه پتانسیل های خود را در زندگی بکار گیریم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور کتاب خوان شویم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
من خدا هستم
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور یک کتاب پرفروشِ مزخرف بنویسیم؟