محصول یا پروژه؟! مسئله این است

بسم الله الرحمن الرحیم

برای موفقیت در ارائۀ هر محصول جدید بیش از آنکه به «مدیریت پروژه» نیاز داشته باشیم، به «مدیریت محصول» نیاز داریم. تابه‌‌حال به تفاوت محصول و پروژه فکر کرده‌اید؟ برای آشنایی با تفاوت این دو اصطلاح کلیدی و تأثیر عمیق مدیریت آن‌ها در موفقیت کسب‌وکار این مقاله را بخوانید.

محصول و پروژه چه فرقی دارند؟

چرخۀ توسعۀ محصول مفهومی است که کسانی که رویکرد تولید ناب را می‌شناسند و دنبال می‌کنند، بسیار با آن مواجه شده‌اند و اغلب شرکت‌های مطرح جهان مانند فیس‌بوک، اوبر و AirBnB، که خود را شرکت‌های طراحی‌محور معرفی می‌‌کنند، از این رویکرد برای توسعۀ محصول خود بهره می‌‌برند.

برای فهم اینکه پروژه چه فرقی با محصول دارد، چند کلید کلی وجود دارد:

۱. پروژه زمان‌مند است، ولی محصول چرخه‌محور.

۲. پروژه برای رسیدن به اهداف محکم از پیش تعیین‌شده ساخته می‌شود؛ محصول با تأکید بیشتر بر خلق تجربۀ عالی برای مشتری نهایی پیگیری می‌شود.

۳. در پروژه تأکید بر تایم‌لاین‌ها و مایل‌استون‌هاست؛ درصورتی‌که در محصول تأکید بر مجموع نتیجۀ نهایی است و ممکن است برای نتیجۀ نهایی تقویم کاری به‌کل عوض شود یا محدودۀ کاری برنامه‌ریزی‌شده دگرگون شود.

تفاوت outcome با outputچیست؟

اگر بخواهم تفاوت پروژه با محصول را در عبارتی کوتاه خلاصه کنم، به تفاوت این دو واژه که در زبان فارسی به‌اشتباه هر دو را «خروجی» معنا می‌کنیم، اشاره می‌کنم.

Output یعنی خروجی پروژه بدون درنظرگرفتن شرایط محیطی و مکمل‌های ارائۀ محصول؛ درصورتی‌که outcome خروجیِ مدنظر برای ارائۀ محصول نهایی به مشتری است و شرایط محیطی و سایر ابعاد تجربۀ کاربر را نیز در بر می‌گیرد.

این مطلب را گفتم که بدانیم با نگاه پروژه‌محور به منابع و زمان انجام کارها نمی‌توان به چرخۀ توسعۀ محصول پرداخت.

مدیریت سنتی به درست انجام‌دادن کارها می‌پردازد؛ درصورتی‌که مدیریت محصول پله‌ای فراتر می‌رود و انجام کارهای درست را نیز در بر می‌گیرد و برای اینکه شرایط محیطی را در حال تغییر می‌بیند، دیگر نمی‌تواند پارامترهای موفقیت هر محصول را از پیش تعیین کند و نسخۀ نهایی را در چارچوب آزمایش‌های از پیش تعیین‌شدۀ فنی به بازار ارائه کند؛ بلکه اساس حرکت خود را بر بازخورد کاربران می‌گذارد و برای بهبود محصول در فرایند چرخۀ توسعۀ محصول تلاش می‌کند.

همان‌گونه که در ادبیات مبحث مدیریت هم اشاره شده، انجام کارهای درست، در کنار درست انجام‌دادن کارها، دو بال موفقیت هر محصول است و از این منظر است که مدیریت محصول و مدیریت پروژه دو بال مکمل ارائۀ محصول مناسب در زمان مناسب به بازار هستند.

در بسیاری از مواقع تکیه بر خروجی‌محوری بدون توجه به اینکه توسعۀ محصول فرایندی چندمرحله‌ای و چرخه‌ای است، باعث می‌شود که محصولی بدون ارزیابی راهی بازار شود و به‌رغم اینکه آن محصول در زمان برنامه‌ریزی‌شده به بازار رسیده است، هدف نهایی خلق ارزش را پوشش ندهد.

پس:

برای رسیدن به تجربه‌ای خوب، باید خروجی هر مرحلۀ چرخۀ توسعۀ محصول به‌عنوان ورودی مرحلۀ بعد در نظر گرفته شود و فرایند طی‌کردن چرخۀ بهبود محصول تا رسیدن به ارزش نهایی مطلوب مشتری پیگیری شود.