مزایای شکست خوردن!

گونه بشر همواره ثابت کرده که استعداد خیلی خوبی توی گند زدن داره! من، شما و هشت میلیارد انسان دیگه ی روی این سیاره، بارها نشون دادیم که چقدر راحت میتونیم چیزهای مختلف (و بعضا مهم) رو به نیستی بکشونیم. از خراب کردن یه امتحان گرفته تا رفتن زیر بار بدهی های سنگین و امثالهم، همه اتفاقاتی هستن که توی زندگی هر انسانی ممکنه بیفتن، چون انسان همیشه میتونه از بهترین شرایط، یه افتضاح به تمام معنا درست کنه.

صبر کنید! این لزوما چیز بدی نیست. ما تمام پیشرفت هامون رو به همین قضیه مدیونیم. در واقع ما برای اینکه پیروز بشیم، باید بارها شکست بخوریم. این واقعیت دنیاست. هیچ انسانی در طول تاریخ نتونسته نامی از خودش به جا بذاره، مگر اینکه به اندازه ی موهای سرش (چه بسا بیشتر) خرابکاری کنه.

عکس یه آدم شکست خورده که باعث میشه حوصله شما موقع خوندن کم تر سر بره :)
عکس یه آدم شکست خورده که باعث میشه حوصله شما موقع خوندن کم تر سر بره :)

همه ی ما داستان شکست های آدم های موفق زیادی رو شنیدیم که با وجود مشقت ها و سختی ها و رد شدن ها و همه و همه، در نهایت تونستن به هدف شون دست پیدا کنن و هزاران، میلیون ها و حتی میلیارد ها هوادار پیدا کنن.

این آدم های موفق، توی یه ویژگی با هم مشترک هستن : گند زدن.

انسان هایی که توی مهمونی ها ازشون برای هم تعریف میکنیم یا توی تلویزیون مستند زندگیشون رو میبینیم، همه بازنده هایی بوده ن که از باختن هیچ هراسی نداشتن. یعنی با وجود اینکه اشتباه میکردن، مشکلی باهاش نداشتن و به راهشون ادامه میدادن. چون فهمیده بودن که در آدمیزاد استعدادی ذاتی برای خراب کردن هست، و این البته هیچ ایرادی هم نداره!

اما با این وجود، میدونیم که شکستِ صرف هم باعث موفقیت نمیشه. شکست ها و خرابکاری ها برای اینکه باعث رشد ما بشن و ما رو به سمت جلو هل بدن، نیاز به یه مکمل دارن. یه چیزی که باعث بشه یه چراغی توی سرمون روشن بشه و بفهمیم که از کجا داریم میخوریم.

و حالا عکس یه آدم که مثلا امید داره و به سمت نور حرکت میکنه
و حالا عکس یه آدم که مثلا امید داره و به سمت نور حرکت میکنه

شاید، این مکمل، یه سوال پنج کلمه ای ساده باشه : چی شد که اینجوری شد؟

این سوال، نباید با قصد پشیمونی و این حرفا پرسیده بشه (البته بد نیست کمی از کاراتون خجالت بکشید)، بلکه هدف از پرسیدن این سوال، واقعا به یه جواب درست رسیدنه.

اگه بتونیم پاسخ درستی به این سوال بدیم (که البته این کار اونقدرا هم ساده نیست) و منبع مشکل رو به شکلی اصولی پیدا کنیم، یعنی به هدف خودمون رسیدیم و شکست رو از شکست صرف به یه شکست توام با پیروزی تبدیل کردیم.

من ده هزار بار شکست نخورده ام، بلکه ده هزار راهی را پیدا کرده ام که به اختراع لامپ منجر نمیشود.
- توماس ادیسون

شاید اگه با این دید، به شکست هامون نگاه کنیم، بتونیم هر کدومشون رو یه غنیمت بدونیم و در آینده، از اشتباه کردن نترسیم و بعد از هر بار که خرابکاری میکنیم، قدم هامون رو محکم تر برداریم.

خلاصه اینکه، شکست ها وجود دارن؛ و این واقعیت زندگیه. هیچ انسانی اونقدر که روی پیج اینستاگرامش وانمود میکنه بی نقص نیست. ما از اشتباهاتمون یاد میگیریم تا رشد کنیم و به اهدافمون دست پیدا کنیم. انسانی که اشتباه نمیکنه، وجود نداره و هر شکست مقدمه ی هر پیروزیه. یا شاید بتونیم بگیم که هر شکست، لازمه ی هر پیروزیه.

شما بگید : کدوم شکست زندگیتون بوده که باعث رشدتون شده؟