چرا باید به فرزندانمان نه بگوییم

بسیاری از والدین از گفتن «نه» به فرزندان خود شانه خالی می کنند. در صورتی که روان‌شناسان معتقدند «نه گفتن» به بچه ها خود یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای آن‌ها انجام دهید.

والدین تصور می کنند عدم هماهنگی عاطفی با کودکان، محافظت از آن‌ها در برابر هرگونه ناراحتی یا کارهایی که آنها نمی خواهند انجام دهند، راهی برای نشان دادن عشق است

اما همانطور که همیشه اصرار داریم ، تمرکز اصلی در والدین “خوب” تنظیم فرزندانشان با مهارت‌های طولانی مدت در زندگی است. اگرچه فرزندان شما ممکن است با شنیدن کلمه “نه” ناامید شوند، اما این امر آن‌ها را برای رویارویی با واقعیت‌های بزرگسالی بسیار آماده می‌کند، زمانی که همه ما باید آن کلمه را بیشتر از آنچه دوست داریم بشنویم. در ادامه پنج دلیل مهم برای گفتن نه به کودکان را عنوان می کنیم.

دلایل نه گفتن به کودکان

۱-بچه ها باید احساس ناراحتی کنند.

محافظت از آنها در برابر موقعیت ها یا احساسات ناراحت کننده، آنها را با انتظارات غیر واقعی برای آینده مواجه می کند. نه تنها ناراحتی ای که در بزرگسالی با آن روبرو می شوند شوک بیشتری برای آن‌ها به همراه خواهد داشت ، بلکه مهارت های کنار آمدن برای مقابله به طور موثر را ندارند.

۲-بچه ها باید صبر کردن را یاد بگیرند.

روان‌شناسان معتقدند تاخیر در رضایت یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی است. با گفتن مداوم “بله” به هر درخواست فرزندانمان ، ما دوباره آنها را با انتظارات غیرواقعی تنظیم می کنیم.

ما در بزرگسالی باید سخت تلاش کنیم تا به خواسته خود برسیم و در موارد بسیار کمی به صورت فوری اتفاق می افتد. بنابراین فرزندان ما باید این درس بسیار مهم را در اوایل یاد بگیرند ، حتی اگر زمان انتظار نسبتاً کم باشد.

به عنوان مثال ، زمان بازی بعد از مشق شب ، دسر بعد از اتمام شام و غیره می آید. اگر ما به فرزندان خود دقیقاً هر زمان که بخواهند به آنها هدیه دهیم ، به جای حمایت از رشد آنها آن ها را به بزرگسالان جاه طلب و رانده شده تبدیل خواهیم کرد.

در ویرگول بخوانید: آیا بیش فعالی ژنتیکی است؟

۳-مرزها باعث می شوند بچه ها احساس امنیت کنند.

و اگرچه مذاکره با کودکان خردسال یک رویکرد سالم به نظر می رسد ، اما گاهی اوقات می تواند باعث اشتباه گرفتن این مرزها شود.

عدم اطمینان و ناسازگاری می تواند در بزرگسالان اضطراب ایجاد کند و در مورد کودکان نیز همین است. اگر بچه ها هرگز نمی دانند که در کجا ایستاده اند یا می خواهند از شما چه پاسخی بگیرند ، می تواند آنها را مضطرب کند و اعتماد شما و قدرت شما را از دست بدهند.

منینگ می گوید: “کودکان همیشه برای رسیدن به مرزها تلاش می کنند ، آنها برای” نه “ها فشار می آورند و وظیفه ما این است که آنها را به آنها بدهیم .”

این “تعداد” می تواند برای آنها راحت باشد ، زیرا ” آنها می دانند که محدودیت هایی وجود دارد و احساس مراقبت و امنیت می کنند “.

۴-بچه ها باید بدانند كه والدین آنها مسئول این امور هستند.

مذاکره یا التماس با بچه های شما پویایی والد-کودک وراثتی را بر هم می زند و از نظر روانشناسی، برای کودکان بسیار مهم است که بدانند شخصی که به دنبال آنها است کنترل می کند .

بنابراین درخواست های چانه زنی و مودبانه را با یک “نه” قاطع جایگزین کنید.بچه های جوان می دانند که آنها همه چیز راجع به دنیا یا نحوه مراقبت از خود نمی دانند ، اما معتقدند که شما این را می دانید. داشتن قاطعیت به آنها اطمینان می دهد که انجام می دهید و باعث می شود احساس امنیت کنند.

۵- بچه ها به پدر و مادر احتیاج دارند نه دوست.

منینگ می گوید که بسیاری از والدین را می بیند که نگرانند که  فرزندانشان آنها را دوست نداشته باشند یا آنها را بیش از حد سختگیربدانند.

اما مطلقا هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد فرزند پروری محبت آمیز اما محکم پیوند شما را از بین می برد. برعکس، احتمال ایجاد روابط سالم و محترمانه متقابل با کودک شما هنگام بزرگ شدن بیشتر است.

بعلاوه ، چیزی که منینگ از آن نام نبرد ، اما بسیار مهم است ، مهارت در زندگی است که می تواند “نه” بگوید. بسیاری از افراد در نه گفتن به دوستان ، کارفرمایان یا همکاران مشکل دارند و در نتیجه کارهایی را انجام می دهند که نمی خواهند انجام دهند.

اگر کودک شما با مرزهای سالم ناشی از شنیدن “نه” بزرگ شود ، بسیار بیشتر احتمال دارد که بتواند این مرزها را برای خود و روابط بزرگسالان خود ایجاد کند.

بنابراین از گفتن “نه” به فرزندان خود دریغ نکنید -آنها ممکن است متوجه این موضوع نشوند- اما آنها هر از چند گاهی می خواهند و باید آن را بشنوند!

منبع: مجله اینترنتی باروشاپ