ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
داستان غمانگیز برند ایرانی آزمایش و بنیانگذارش
محسن آزمایش متولد ۱۳۰۴ در تهران، كارآفرين و بنیانگذار کارخانه آزمایش بود. پس از موفقیتهای کسب شده، محسن آزمایش کارخانههای خود را در ساوه، مرودشت و تهران گسترش داد. محسن آزمایش در خانوادهای فرهنگی ولی فقیر به دنیا آمد. پدرش روحانی بود. به علت فوت پدر در نوجوانی بیش از چهار کلاس درس نخواند. محسن از ۱۱ سالگی برای تأمین خانوادهاش در کارگاه آهنگری با مزد یک تومان در هفته به شاگردی مشغول شد.
او پس از دو بار تغییر محل کار و هفت سال تجربه شاگردی، عاقبت با ۱۴۰ تومان پسانداز، در سال ۱۳۱۸ مغازه کوچکی در خیابان عینالدوله باز کرد و به در و پنجرهسازی پرداخت. آزمایش در سال ۱۳۲۱ با دختری از اقوام به نام بتول عاصمی ازدواج کرد. از آنجا که این وصلت بدون فرزند ماند، او به پیشنهاد همسرش زن دومی اختیار کرد. حاصل ازدواج با فرزانه سیمینپور، چهار فرزند به نامهای امیرمسعود، مژگان، نادی و نازنین بود. آزمایش در کارگاه نه چندان بزرگ آن روزش صندلی تولید میکرد و میفروخت و تازه کار و بارش داشت رونق میگرفت. اما آتشی از راه رسید و در سال 1336 تمام ساختههای محسن در آتش سوخت.
آزمایش به دلیل مشکلات مالی و خانوادگی در سال ۱۳۳۶ از همسر دومش نیز جدا شد. یک سال بعد و در سال ۱۳۳۷ کارخانهای به نسبت بزرگ راهاندازی کرد و ایدهای ماندگار جایگزین آن کارگاه و خاکسترهایش شد. از سال 1337 تا سال 1344 زمانی بسیار نیاز بود تا کارگاه محسن به کارخانه بدل شــود و کارخانه نامی برای خود دست و پا کند.
آزمایش در سال ۱۳۷۱ در شهر رباط کشور مراکش در سن ۶۷ سالگی درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد و کارخانه هایش در ایران هم در این دوران سال به سال به مرگ نزدیک میشدند. ماجرا از دوران پس از انقلاب آغاز شد؛ در سال ۱۳۵۸ کارخانههای آزمایش مشمول بند ج قانون حفاظت صنایع ایران شدند و محسن آزمایش یک سال پس از ملی شدن (مصادره) داراییها و کارخانهاش به سوئیس مهاجرت کرد. کارخانه آزمایش در سال ۱۳۸۸ با اخراج حدود 90 درصد از کارکنانش به حالت نیمهتعطیل درآمد و نهایتا پس از مدتی تعطیل و جمع شد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
همه چیز درباره هوش هیجانی + ۵ عامل، ۶ کاربرد و ۸ نکته
مطلبی دیگر از این انتشارات
کسل نباش، حتی در این ساعتها: معرفی یکی از نویسندگان ناشکفتهی ویرگول
مطلبی دیگر از این انتشارات
۱۰۰۰ کلمههای دلبرانه: شکستنِ طلسمِ دیوی به نام کاغذِ سفید!