درباره‌ی دنگ شیائوپینگ؛ منجی چین و انقلابش

دنگ شیائوپینگ در 22 اوت 1904 در یکی از روستاهای چین در استان سی چوان به دنیا آمد. او از اواخر سال 1978 تا اواخر سال 1992، تقریبا به مدت چهارده سال، بالاترین مقام سیاسی چین بود و طی دوران رهبری‌اش موفق شد چین را به نحوی برگشت‌ناپذیر از باتلاق مائوئیسم نجات دهد.

دنگ در اوایل دهۀ 1920، یعنی زمانی که نوجوان بود، به حزب کمونیست چین پیوست. حزب کمونیست چین رسما در سال 1921 تاسیس شده بود ولی هستۀ مرکزی این حزب با نقش‌آفرینی دو روشنفکر انقلابی (چن دوشیو و لی داژائو)، دو سال پس از انقلاب اکتبر در روسیه ایجاد شده بود.

چن دوشیو که در سال 1921 به عنوان نخستین دبیر کل حزب کمونیست چین انتخاب شد، مشهور است به "لنین چین". غرض اینکه، مارکسیسم‌لنینیسم یکی از مبانی ایدئولوژیک حزب کمونیست چین بوده است. اگرچه بعدها عناصر دیگری هم به عنوان مبانی ایدئولوژیک حزب قلمداد شدند که لزوما سازگاری منطقی نداشتند ولی همین مبانی بعضا متضاد، پیشرانه‌های حزب در تاریخ صدساله‌اش بوده‌اند.

باری دینگ شیائوپینگ در اوایل دهۀ 1920 یکی از اعضای برجستۀ "انجمن جوانان کمونیست" حزب بود. او در همان سال‌ها به فرانسه رفت و در یک برنامۀ مطالعاتی تحت حمایت دولت فرانسه، مشغول مطالعه شد و در سال 1926 به مسکو رفت و یک سال هم در یکی از دانشگاه‌های مسکو درس خواند.

دنگ سپس به چین بازگشت و در مناصب حزبی بالاتر به کار گمارده شد. او در 1931 به استان جیان‌شی اعزام شد و در کنار "مائو تسه تونگ"، که در این استان یک شورای روستایی را تاسیس کرده بود، فعالیت کرد. دنگ به تدریج یکی از باکفایت‌ترین مشاوران مائو شد و جلب نظر مائو، در حکم سکوی پرش او به مناصب حزبی رده‌بالا بود.

در جریان جنگ جهانی دوم، دنگ نمایندۀ سیاسی لشکر 129 چین بود و گفته‌اند که نقش قهرمانانۀ او در برابر ارتش جنایتکار ژاپن، تاثیر چشمگیری در اعتلای جایگاهش در حزب کمونیست چین ایفا کرد.

اینکه حزب کمونیست چین بیش از احزاب کمونیستی شرق اروپا گرایش‌های ناسیونالیستی داشته، تا حد زیادی ناشی از تلاش این حزب برای بیرون راندن ارتش ژاپن از کشورشان در جریان جنگ جهانی دوم بوده است. جنایات ارتش ژاپن علیه مردم عادی چین جزو وقایع عجیب جنگ جهانی دوم است. ژاپنی‌ها فقط در منچوری 450 هزار چینی را کشتند.

به هر حال دنگ شیائو پینگ در جنگ جهانی خوش درخشید و پس از آن هم در جنگ داخلی چین نقش برجسته‌ای در کنار مائو ایفا کرد. در طول جنگ جهانی، کمونیست‌ها و ملی‌گرایان چین مشترکا علیه ارتش ژاپن می‌جنگیدند. ولی عملکرد مائو و یارانش بهتر از عملکرد حکومت ملی چین بود. در نتیجه پس از جنگ، مائو با انبوه کمونیست‌های مسلح تحت فرماندهی‌اش انقلابی کمونیستی را از طریق جنگ داخلی رقم زد و چین در اختیار کمونیست‌ها قرار گرفت و ملی‌گرایان حاکم به تایوان گریختند.

از آن زمان تا به امروز تایوان تحت حاکمیت چینی‌های غیرکمونیست است. در واقع از 1949 "جمهوری چین" در تایوان تشکیل شده و "جمهوری خلق چین" در خود چین. اما تا سال 1971 سازمان ملل "جمهوری چین" را به رسمیت می‌شناخت. در 25 اکتبر 1971 "جمهوری خلق چین" به عنوان دولت حاکم بر سرزمین چین (یا تنها "چین قانونی") به رسمیت شناخته شد.

دولت آمریکا در 1972 با جمهوری خلق چین رابطۀ رسمی و دیپلماتیک برقرار کرد ولی هفت سال بعد، در آغاز دوران رهبری دنگ شیائو پینگ، سیاست "چین واحد" را به رسمیت شناخت و به رابطۀ دیپلماتیکش با تایوان خاتمه داد.

در کنار جیمی کارتر رییس جمهور آمریکا
در کنار جیمی کارتر رییس جمهور آمریکا

پذیرش سیاست چین واحد از سوی آمریکا، یکی از دستاوردهای مهم دوران رهبری دنگ در چین بوده است؛ چراکه این پذیرش، نقش مؤثری در گسترش روابط تجاری و اقتصادی چین و آمریکا و در نتیجه رشد اقتصادی چین و حرکت این کشور به سمت توسعه ایفا کرد.

دنگ شیائو پینگ از این حیث به تروتسکی شباهت دارد که او نیز شهرت ملی‌اش را مدیون نقش‌آفرینی چشمگیرش در جنگ داخلی است. تروتسکی در جنگ داخلی، ارتش سفیدِ سلطنت‌طلبان را شکست داد و دنگ هم در جنگ داخلی به عنوان نمایندۀ سیاسی ارشد در "ارتش آزادی‌بخش خلق" مسئولیت داشت و موفقیت‌های قابل توجهی در شکست دادن نیروهای ملی‌گرای چین داشت.

پس از اتمام جنگ داخلی، دنگ مدیریت دفتر سیاسی حزب در جنوب غربی چین را بر عهده گرفت و کنترل کمونیست‌ها بر سی‌چوان و مناطق مجاور را تثبیت کرد. سی‌چوان استانی در غرب میانی چین است.

دنگ شیائو پینگ مردی کوتاه‌قد و ریزاندام بود ولی شخصیتی نافذ داشت و در جمع، توجه همه را به خودش جلب می‌کرد. رفقای کمونیست‌اش در وصفش گفته‌اند که وقتی او حرف می‌زد، کسی نمی‌توانست به حرف‌زدنش بی‌توجه بماند. شخصیت قاطع و نافذ او بی‌تردید در ارتقای سیاسی‌اش نقش مهمی داشت ولی او قاطعیت و نفوذش را صرف تخریب نکرد. یعنی خردمندی هم جزو ویژگی‌های او بود.

دنگ یک چین ورشکسته و فلک‌زده را در سال 1978 تحویل گرفت و در 1992 که از قدرت کناره گرفت، کشوری را تحویل جیانگ زمین (رهبر بعدی چین) داد که رشد اقتصادی بالا و دولتی کارآمد داشت و بهروزی انکارناپذیری برای بخش بزرگی از ملت چین رقم زده بود.

دنگ در سال 1952 از استان سی‌چوان به پکن منتقل شد و در سال 1965 به دبیر کلی دفتر سیاسی حزب کمونیست چین رسید. در 1962 سیاست "گام بزرگ" مائو شکست خورد؛ سیاستی که منجر به قحطی وحشتناک چهارساله‌ای (1962-1958) در چین شد که طبق اعلام رسمی خود دولت چین در سال 1982میلادی، 15 میلیون نفر را به کام مرگ فرستاد ولی طبق برآورد مطبوعات و منابع غربی، تلفاتش بین 45 تا 55 میلیون نفر بود.

در پی شکست سیاست گام بزرگ، مائو کمی عقب نشست و احیای کشاورزی و رشد صنعت در چین به دنگ شیائو پینگ و لیو شائوچی سپرده شد. سیاست‌گذاری‌های این دو نفر موفقیت‌آمیز از آب درآمد ولی مائو خط مشی آن‌ها را، که مقبول بسیاری از اعضای حزب بود، "خط فرصت‌طلب راست‌گرای حزب" دانست و بر طبل "انقلاب فرهنگی" کوبید.

مائو
مائو

انقلاب فرهنگی در سال 1966 شروع شد و جناح چپ حزب کمونیست چین موقعیت دنگ را نزد مائو مخدوش کردند و دنگ در 1969 از پکن اخراج شد و تا 1973 در استان جیانگ‌شی به سر برد.

موقعیت مائو در حزب دوباره تقویت شده بود و او این بار دو کار مهم و مفید برای آیندۀ چین انجام داد: برقراری رابطه با ایالات متحدۀ آمریکا و احیای موقعیت سیاسی دنگ شیائو پینگ.

اقدام دوم مائو البته چندان دوام نیاورد زیرا تندروهای جناح چپ حزب، در آوریل 1976 دوباره موفق شدند دنگ را از رهبری مرکزی حزب کنار بگذارند.

مائو در 1976 درگذشت و پس از مرگش، اعضای حزب موفق شدند دست همسر او – جیانگ چینگ - و تندروهای اطراف جیانگ چینگ را از قدرت کوتاه کنند. با حذف همسر مائو، نوعی راستگرایی کمونیستی بر حزب غالب شد و دنگ دوباره به جمع رهبری مرکزی حزب بازگشت.

جسد مائو
جسد مائو

در 1978 دنگ شیاپوپینگ در جایگاه "رهبر عالی‌مقام" یا برجسته‌ترین رهبر سیاسی حزب قرار گرفت. "رهبر عالی‌مقام" لفظی غیررسمی است و دلالت بر منصبی رسمی ندارد. این لفظ در دورۀ رهبری چهارده سالۀ دنگ شیائوپینگ رایج شد.

دنگ اصلاح‌طلبانی چون زائو زیانگ و هو یائو بانگ را بر کشید و در اطراف خودش به کار گماشت.

انقلاب فرهنگی، که از 1966 تا 1976 طول کشیده بود، آشی بود که همسر مائو و سه کمونیست رادیکال دیگر پخته بودند. این چهار نفر معروف بودند به "گروه چهار". همسر مائو ابتدا به اعدام محکوم شد ولی مجازاتش بعدا به حبس ابد تقلیل یافت. بانوی اول جمهوری خلق چین در زمان مائو، تا 14 مه 1991 که درگذشت، یعنی تقریبا تا اواخر دوران رهبری دنگ شیائو پینگ، در حبس ماند. او موقع مرگ 77 سال داشت.

همسر مائو
همسر مائو

شعار استراتژیک دنگ این بود: «عمل تنها معیار حقیقت است.» او یک عملگرا بود و به همین دلیل قید جزمیات ایدئولوژیک مائو و همسرش را زد و به نوسازی کشاورزی و صنعت و تکنولوژی و اقتصاد چین روی آورد.

در شهرها دانشگاه‌ها گسترش یافتند. در روستاها دهقانان اجازه یافتند در مشاغلی خصوصی استخدام شوند که قبلا برایشان قدغن بود. مدیران دولتی اجازه پیدا کردند انعطاف بیشتری در اعطای پاداش برای بهره‌وری فردی در میان کارگران و نیز در تعیین تولید بر مبنای ملاحظات بازار داشته باشند.

بنابراین مشوق‌های خصوصی و نیروهای بازار اجازه یافتند به عنوان محرک‌هایی برای رشد و توسعۀ اقتصادی عمل کنند. استقلال قضایی هم در چین تا حدی بیشتر شد. این تحولات مردم چین و جهانیان را نسبت به آیندۀ این کشور امیدوار کرد.

در زمان مائو، در روستاهای چین کمون‌های اقتصادی و نظامی تشکیل شده بود. روستائیان بسیار کار می‌کردند و در ازای آن یک شکم غذا دریافت می‌کردند. تلاش برای تحققِ برابریِ کمونِ اولیۀ ماقبل تاریخ، اقتصاد چین را با رکود بی‌سابقه‌ای روبرو ساخت.

با آمدن دنگ، کمون‌های روستائی جای خود را به سیستم اجاره داری زمین داد. تعاونی‌های خانوادگی تشکیل شد و از این طریق تولید محصولات کشاورزی افزایش یافت.

رفرم نه تنها اقتصاد کشاورزی، بلکه، کارگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدات صنعتی را در بر گرفت. سرمایه خصوصی (داخلی و به ویژه خارجی) توانستند با استفاده از کار ارزان، مواد خام ارزان، بازار وسیع داخلی تولیدات صنعتی، بویژه در محصولات مصرفی درازمدت، به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یابند و بازار جهانی را تسخیر کنند.

از آغاز تا پایان دهۀ 1980 تولید ناخالص ملی در چین دو برابر و مسئلۀ تامین غذا و لباس مردم چین حل شد. پس از دنگ، جیان زمین خط مشی او را ادامه داد و تا سال 2002 رهبر عالی چین بود. در فاصلۀ 1980 تا 2000 میلادی، اقتصاد چین ره صدساله را طی کرد. طی این مدت، زندگی مردم چین 22 برابر بهتر شد؛ درآمد سرانۀ روستاییان 54 برابر افزایش یافت؛ شمار مردم کم‌درآمد نیز از 53 درصد به 8 درصد رسید.

دنگ در دهۀ 1980 برای تشویق سرمایه‌گذاری خارجی و گسترش صنایع صادراتی چین، چهار منطقۀ ویژۀ اقتصادی در نزدیکی شهرهای ساحلی ایجاد کرد. همکاری با شرکت‌های خارجی در این مناطق افزایش چشمگیری یافت.

همچنین بهبود روابط سیاسی با ژاپن و ایالات متحده، بازارهای این دو کشور را به روی کالاهای چینی گشود و جریان بزرگ سرمایه را نیز از این دو کشور به چین سرازیر کرد.

دنگ اصلاحات اقتصادی‌اش را "سوسیالیسم با مشخصات چینی" یا "سوسیالیسم بازارمحور" نامید. به او ایراد می‌گرفتند این اصلاحات مصداق "استحالۀ سوسیالیسم و چین انقلابی" است ولی دنگ سیاستمداری عملگرا بود و کارآمدی نظام سیاسی را مبنای مشروعیت آن می‌دانست.

مدافعان تئوریک دنگ البته می‌گویند اصلاحات اقتصادی دنگ شیائو پینگ، صحت نظریۀ "همگرایی" جان کنت گالبرایت را ثابت می‌کند. گالبرایت قائل به همگرایی و سازگاری سرمایه‌داری و سوسیالیسم بود.

رشد اقتصادی چین در دهۀ 1980 عوارضی چون تورم بالا، بیکاری و فساد فزایندۀ مقامات حکومتی را در پی داشت. ضمنا سطح رفاه مردم بویژه مردم مناطق شرقی چین، که بخش پرجمعیت این کشور است، بالا رفته بود و مطالبات دموکراتیک بیشتر شده بود.

رشد آزادی‌خواهی سیاسی، بحران کشتار میدان "تیان آن من" را برای دنگ شیائوپینگ رقم زد.

در 15 آوریل 1989 هو بائو بانگ درگذشت. دانشجویان چینی هم برای ادای احترام به این مقام بلندپایه، به میدان تیان‌آن‌من رفتند. آن‌ها پس از ادای احترام، مطالبات خودشان را مطرح کردند که مهم‌ترین آن‌ها عبارت بودند از: آزادی‌های بیشتر، نقض احکام مجازات برخی از محکومان سیاسی، پایان دادن به کمپین ضد بورژوازی در کشور، شفاف‌سازی درآمد رهبران حزب و فرزندانشان.

حدود یک ماه فضای تنش‌آلودی بر پکن حاکم بود و با ورود گورباچف به چین در اواسط ماه مه، تنش‌ افزایش یافت. ژائو زیانگ، نخست‌وزیر برکشیدۀ دنگ شیائوپینگ، طرف دانشجویان ایستاد.

پینگ در کنار گورباچوف ، آخرین رهبر شوروی
پینگ در کنار گورباچوف ، آخرین رهبر شوروی

لی‌پینگ (معاون ژائو زیانگ) و یانگ شانگکون (رئیس جمهور چین) گزارش اغراق‌شده‌ای به دنگ شیائوپینگ دادند و گفتند که دانشجویان می خواهند حزب کمونیست را از قدرت ساقط کنند و نظام سوسیالیستی چین را از بین ببرند. در حالی که دانشجویان چینی چیز زیادی از دموکراسی نمی‌دانستند و کسب کمی آزادیِ بیشتر، می‌توانست به اعتراضشان خاتمه دهد. مسئلۀ آن‌ها گذار به دموکراسی نبود.

افزایش تنش‌ها موجب شد سایر اقشار مردم هم به دانشجویان بپیوندند و تا روز 18 ماه مه، حدود 1 میلیون و 200 هزار نفر در میدان جمع شدند. بارانی بودن آن ایام هم از شمار معترضان نکاست.

حضور جمعیت در میدان تیان‌آن‌من، اجازه نداد دولت چین از گورباچف در این میدان استقبال کند. آن اولین دیدار رهبران شوروی و چین پس از سه دهه کدورت مابین مسکو و پکن بود.

دنگ که با گزارش رئیس جمهور و معاون نخست‌وزیر به دانشجویان بدبین شده بود و از عدم امکان برگزاری مراسم به افتخار گورباچف در میدان تیان‌آن‌من شاکی بود، به این نتیجه رسید که معترضان پا از گلیم خویش فراتر نهاده‌اند.

گورباچف صبح روز 19 مه، به شوروی برگشت و غائلۀ میدان تیان‌آن‌من تا دو هفتۀ دیگر نیز ادامه یافت. سرانجام دنگ دستور داد هر کار لازم است برای اتمام ماجرا انجام شود. نیروهای ارتش و لباس‌شخصی‌های مسلح در نزدیکی میدان مستقر شدند.

هشدارهای دولت و ارتش به جایی نرسید و در شب سوم ژوئن حمله معترضان آغاز شد. ابتدا با گاز اشک‌آور و گلولۀ پلاستیکی و نارنجک‌های بی‌حس‌کننده، سپس با گلوله‌های واقعی.

ارتش چین در میدان تیان آن‌من
ارتش چین در میدان تیان آن‌من

وقتی که حملۀ نهایی در شبانگاه سوم ژوئن شروع شد، حدود صدهزار معترض هنوز در میدان بودند و 3000 نفرشان کشته شدند. ماشین‌های ارتش هر معترضی را که سر راهشان بود زیر گرفتند و نظامیان و لباس‌شخصی‌های مسلح، به جوانان و مردان و زنان معترض حالی کردند که جمهوری خلق چین دموکراسی‌ناپذیر است و اهل عقب‌نشینی نیست! صبح چهارم ژوئن، میدان تیان‌آن‌من خونین و خالی بود.

زائو ژیانگ، نخست‌وزیر، که طرف دانشجویان ایستاده بود و در روزهای قبل از حمله متن استعفایش را آماده کرده بود، بازداشت شد و از دو مقام مهم نخست‌وزیری و دبیر کلی حزب کمونیست چین کنار گذاشته شد. البته به او اجازه دادند عضو سادۀ حزب باقی بماند.

ژائو زیانگ
ژائو زیانگ


ماجرای سرکوب میدان‌ تیان‌آن‌من لکۀ ننگ بزرگی بر دوران رهبری دنگ شیائوپینگ بود و ارزش اصلاحات اقتصادی خردمندانه‌اش را تا حد زیادی مخدوش کرد. به ویژه اینکه این واقعه قابل اجتناب هم بود. کشتار 3000 نفر ظرف چند ساعت در پایتخت چین، پیش چشم آن همه خبرنگار خارجی، نشان داد در غیاب دموکراسی، هیچ حدی از پیشرفت اقتصادی نمی‌تواند رفتار متمدنانه‌ای برای حکمرانان در مواجهه با معترضان رقم بزند.

این، معروف ترین عکس از فاجعه میدان تیان آن من است؛ یک جوان دانشجو، جلوی حرکت تانک ها را گرفته است. هیچ کس از سرنوشت او اطلاعی ندارد ولی از او به نام
این، معروف ترین عکس از فاجعه میدان تیان آن من است؛ یک جوان دانشجو، جلوی حرکت تانک ها را گرفته است. هیچ کس از سرنوشت او اطلاعی ندارد ولی از او به نام "مرد تانک ها" یاد می شود


دنگ شیائوپینگ در 12 اکتبر 1992 از رهبری چین کناره گرفت. او در آن زمان 88 سالش بود و جای خودش را به جیانگ زمین 66 ساله داد. دنگ در پنج سال پایانی عمرش همچنان مدافع نوسازی و گسترش اقتصاد چین بود. او در 19 فوریه 1997 درگذشت.



همچنین بخوانید:

معمار توسعۀ سنگاپور چگونه می‌اندیشید؟