رابرت دنیرو در سری‌آ؛ رانیری در نقش کارآموز بازنشسته

توجه: این مطلب نوشته حسین سعیدی نیکو است و در سایت فوتبال ۳۶۰ منتشر شده است.

سرمربی با سابقه ایتالیایی، کلودیو رانیری با فیلم کارآموز نسبتی ویژه دارد.

«موسیقی‌دان‌ها بازنشسته نمی‌شوند. آنها وقتی متوقف می‌شوند که درونشان موسیقی دیگری نباشد.» این جمله را رابرت دنیرو در نقش بن برای فیلم «کارآموز»، ساخته «نانسی مایرز» در سال 2015 گفته بود؛ حوالی زمانی که کلودیو رانیری معنای آن را با هدایت لسترسیتی توضیح می‌داد؛ وقتی بام فوتبال انگلیس را با روباه‌های کم‌ادعا و بی سرو صدا و در میان بزرگان لیگ برتر فتح کرد. با این حال نسخه کنونی رانیری شباهت بیشتری به رابرت دنیرو در فیلم کارآموز دارد. او موسیقی دورنش را احساس می‌کند و هنوز چیزی برای نواختن دارد که دست از کار نمی‌کشد و مثل یک جوان ماجراجو کالیاری را به سری‌آ باز می‌گرداند.

بازنشستگی یک تله است

تله‌های فکری گاهی به خاطر شرایط سر راه افراد قرار می‌گیرند و گاهی جامعه و قوانین خودساخته‌اش تبدیل به تله‌های فکری برای افراد می‌شوند. عنوانی به نام بازنشستگی شاید از آن تله‌هایی باشد که باعث شود افراد فکر کنند دیگر نمی‌توانند به جامعه کمک پویایی کنند و باید دست از کار کردن و ماجراجویی بکشند. آنها را خانه‌نشین می‌کند و کار را که جوهره زندگی به شمار می‌رود از روز و شب آدم‌ها حذف می‌کند. با این حال بودند و هستند مردان و زنان بسیاری که از این تله جان سالم به در بردند و موفق شدند نشان دهند و ثابت کنند بازنشستگی نمی‌تواند خط پایان آنها نام بگیرد.

رابرت دنیرو در نقش بن در فیلم کارآموز، نسخه کاملی از این افراد است. او اگر چه همسرش را از دست داده، قوای جسمی‌اش تحلیل رفته و سن و سالش طوری است که ماهی به طور معمول یک بار برای خاکسپاری دوستان و اقوامش به مراسم می‌رو اما هیچ کدام از این داده‌های دلسرد کننده، شمع زندگی کردن را در وجودش خاموش نکرده است. او حتی انسان خیلی ثروتمندی هم نیست و فقط یک مرد پرتلاش برای ادامه دادن زندگی و حفظ پویایی و امید به شمار می‌رود. مردی که از تله بازنشستگی جان سالم به در برده و حاضر شده در محل کار دوران جوانی‌اش، جایی که روزی در آن سمت قابل توجهی داشته در کسب و کاری امروزی و اینترنتی، سمت پایین‌تر کارآموز را قبول کند و برای اعتلای شغلی‌اش در این سمت و با این سن و سال مثل جوانی عمل کند که گویا اولین روزهای کار رسمی را پشت سر می‌گذارد. رابرت دنیرو مثل یک جوان به یادگیری علاقه دارد، مثل یک جوان ماجراجویی می‌کند، مثل یک جوان ساعات اضافه‌کاری دارد، مثل یک جوان عاشق می‌شود و مثل یک جوان جاه‌طلب است.

دنیای فوتبال هم رابرت دنیروی خودش را دارد. مرد ایتالیایی نیمکت کالیاری در ویژگی‌های ذکر شده برای نقش بن با بازی رابرت دنیرو نه تنها چیزی کم ندارد، بلکه درصد ماجراجویی و جاه‌طلبی‌اش بیشتر هم به نظر می‌رسد. بسیاری از همتایان او شاید پس از قهرمانی با لسترسیتی در لیگ برتر آن هم در این سن و سال ترجیح دهند نیمکت مربیگری را ترک کنند و به مقرری مختصری از کارشناسی بازی‌های فوتبال پشت میزهای شبکه‌های تلوزیونی و بیرون از گود بسنده کنند. رانیری اما هنوز هم درون گود است. او درست مثل رابرت دنیرو در فیلم کارآموز حتی ادعای زیادی هم ندارد و حاضر است در محل کار سابقش، پستی جدید را با ویژگی‌های جدید بپذیرد و از دغدغه‌های جدید مثل یک سرمربی جوان استقبال می‌کند. اگر اینگونه نبود، تیم او این فصل راهی سری‌آ نمیشد. رانیری از نجات یافتگان دنیای فوتبال از تله تعریف خودساخته جامعه از بازنشستگی است.

مو به مو مطابق با فیلم

ساخته سینمایی نانسی مایرز شخصیتی را نشان می‌دهد بیش از تمام جوانان محل کارش به موفقیت مجموعه جدیدی که در آن مشغول است، می‌اندیشد و برای کامیابی مجموعه حاضر است ماجراجویانه وارد میدان شود. او مناعت طبع و تواضعی در مقابل موقعیت‌ها دارد که این تواضع را فقط می‌توان در دنیای فوتبال به رانیری نسبت داد. شاید هر کس دیگری جای بن بود و در دوران جوانی با سمت مهمی کارش را به پایان رسانده بود، حاضر نمی‌شد کارآموز مشتی جوان بدون تجربه باشد و همینطور شاید هر کسی به جای رانیری بود حاضر نمی‌شد با عنوان قهرمانی لیگ برتر انگلیس آن هم با لسترسیتی روی نیمکت تیمی از سری‌ب ایتالیا بنشیند و برای راهیابی به سطح اول فوتبال کشورش تلاش کند. برای بن در فیلم کارآموز و رانیری در دنیای فوتبال، نفس کار کردن و موفقیت است که معنی دارد. این موفقیت می‌تواند کار با یک جایگاه بزرگ در دوران جوانی باشد و یا کار در یک سمت کم اهمیت در دوران بازنشستگی! برای کلوردیو رانیری هم مربیگری مهم جلوه می‌کند. این مربیگری ممکن است روی نیمکت اینتر و لستر و بالاسر جمعی از ستاره‌های مطرح فوتبال جهان باشد و یا در راس کادر فنی کالیاری و در حال دست و پا زدن برای رسیدن به سری‌آ! شخصیت رانیری آنقدر به رابرت دنیروی فیلم کارآموز شباهت دارد که مخاطب را به اشتباه می‌اندازد و این تصور را ایجاد می‌کند که فیلم از روی شخصیت سرمربی کهنه‌کار ایتالیایی ساخته شده است.

دیالوگ‌های مشابه

پیرمرد قصه نانسی مایرز به دنبال پر کردن حفره‌ای است در زندگی که پس از بازنشستگی برایش ایجاد شده و فکر می‌کند باید برای ترمیم آن کاری انجام دهد. او آگهی پذیرش بازنشستگان به عنوان کارآموز در یک شرکت ارتباطی و تبلیغاتی را می‌بیند. کت و شلوار تمیزش را می‌پوشد، صورت اصلاح شده و موهای مرتبش را بررسی می‌کند و مصاحبه‌ کاری‌اش را اینگونه انجام می‌دهد:

«این من هستم. می‌خواهم یکی از کارآموزهای شما باشم. برای اینکه هر چه بیشتر به این ایده فکر می‌کنم، محشر بودن آن را بیشتر درمی‌یابم. این ایده که هر روز جایی برای رفتن دارم را دوست دارم. من دنبال ارتباط هستم؛ دنبال هیجان! فکر می‌کنم حتی به اینها احتیاج داشته باشم. سر در آوردن از مسائل فنی شما شاید کمی وقت‌گیر باشد. باید به نوه 9 ساله‌ام زنگ بزنم فقط برای اینکه بفهمم درگاه یو‌اس‌بی چیست اما من یاد می‌گیرم و مشتاق یاد گرفتن هستم. همچنین می‌خواهم بدانید من تمام عمرم را در کار اداری بودم. وفادار و  قابل اعتمادم و در مواقع بحرانی خوب عمل می‌کنم.»

دیالوگ‌های رابرت دنیرو در نقش بن شاید برای کلودیو رانیری در واقعیت کاملا پیاده نشده باشد اما می‌توان سرمربی سابق لسترسیتی و کسی که رنگ موها و ظاهرش تداعی مردی بازنشسته را می‌کند، این‌گونه تصور کرد که پس از قهرمانی در انگلیس و تجربیات بعدی، حفره‌ای در زندگی احساس کرده است. برای ترمیم آن باید کاری انجام دهد و مدیر برنامه‌اش با تماسی به او اعلام می‌کند کالیاری به دنبال یک سرمربی جدید است. او بدون توجه به رزومه سنگین و قابل اعتمادش این پیشنهاد را می‌پذیرد. کت و شلوار همیشه مرتبش را می‌پوشد و مصاحبه شغل جدیدش را اینگونه پیش می‌برد:

«این من هستم. می‌خواهم سرمربی تیم شما باشم. چون هر چه بیشتر فکر می‌کنم محشر بودن این پروژه را بیشتر در می‌یابم. این ایده که هر روز کار مهمی برای انجام دادن داشته باشم را دوست دارم. من دنبال موفقیت هستم؛ دنبال هیجان!  فکر می‌کنم حتی به این‌ها احتیاج داشته باشم. سر در آوردن از روحیات بازیکنان جدید شاید کمی وقت‌گیر باشد. باید با دستیار بی‌تجربه‌ام مشورت کنم فقط برای اینکه بفهمم جزئیات قرارداد این بازیکن چه برخوردی را اقتضا می‌کند اما من یاد می‌گیرم و مشتاق یاد گرفتن هستم. همچنین می‌خواهم بدانید تمام عمرم را سرمربی فوتبال بوده‌ام. من وفادار و  کاربلدم و در مواقع بحرانی خوب عمل می‌کنم.»

درست است؛ رانیری دقیقا مثل شخصیت دنیرو در فیلم اشاره‌ای به سوابق بزرگش و قهرمانی در لیگ برتر انگلیس نمی‌کند و با تواضعی مثبت و کارآمد خودش را تا جایگاه متزلزل شغل جدید پایین می‌آورد تا اعتماد مسئولان را جلب کند. با این حال دیالوگ اصلی که باعث می‌شود رانیری را در نقش رابرت دنیرو ببینیم، جای دیگری است. همان دیالوگی که بن را در فیلم کارآموز به یک قهرمان تبدیل کرده که در پایان فیلم لبخندهایی با اشک شوق و هیجان را به مخاطب می‌بخشد. مثل اشک شوق و هیجانی که صعود مجدد کالیاری با هدایت کلودیو رانیری به هواداران این تیم بخشید.دنیرو در نقش رانیری و شاید حتی رانیری در کالبد دنیرو در فیلم کارآموز و در سری‌ب ایتالیا از پای ایستادن و خنثی شدن در زندگی را برنمی‌تابند و مثل دیالوگ طلایی فیلم می‌گویند:

«موسیقی‌دان‌ها بازنشسته نمی‌شوند. آنها وقتی متوقف می‌شوند که درونشان موسیقی دیگری نباشد. خب، من درونم موسیقی هست و از این بابت کاملا مطمئنم»!