ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
وارن بافت و بیل گیتس چطور ثروتمند شدند؟!
وارن بافت به قولی دومین مرد ثروتمند دنیاست. او ۸۰ میلیارد دلار ثروت دارد.
او سهام دار اصلی و رئیس شرکت Berkshire Hathaway است و در شرکتهای دیگر چون کوکاکولا و IBM نیز سهام دارد.
نگاه وارن بافت به زندگی در عین سادگی و شفافیت بسیار جالب توجه است:
- در زندگی باید چند کار را درست انجام دهید تا از کلی کار غلط دور باشید.
- تصور کنید در قایقی زندگی می کنید که مدام سوراخ می شود. اگر انرژیتان را صرف رفتن به قایق دیگری کنید، بهتر است تا این که وقت و انرژی خود را روی گرفتن سوراخها بگذارید.
- برای دست یابی به نتایج شگفت انگیز، نیاز نیست حتماً کارهای فوقالعادهای انجام دهید.
- آنچه از تاریخ یاد می گیریم این است که دیگران از تاریخ درس نمی گیرند.
- زنجیرهی عادتها به قدری سبک است که احساس نمی شود تا وقتی که از سنگینی زیاد قابل شکستن نباشد.
- ظاهراً انسان خصلتی دارد که همیشه میخواهد لقمه را دور سر خود بچرخاند.
- هیچ چیز به اندازه خروارها پول مفت، عقلانیت را آرام نمی کند.
- 20 سال زمان نیاز است تا شهرتی برای خود دست و پا کنید، اما 5 دقیقه طول می کشد تا آن را خراب کنید. اگر همیشه به این فکر باشید، تمام کارهایتان متفاوت انجام خواهد شد.
- با کسانی معاشرت کنید که بسیار بهتر از شما هستند. همکارانی داشته باشید که اخلاقشان بهتر از شماست. مدت زیادی نمیگذرد تا شما هم همانند آنها شوید.
- چند سال قبل بن گراهام به من یاد داد هزینه چیزی است که پرداخت می کنی اما ارزش چیزی است که می گیری. تفاوت ندارد راجع به سهام حرف بزنیم یا جوراب. من تمایل دارم جنس با کیفیت را وقتی بخرم که قیمت آن پایین آمده است.
جالب است بدانید، وارن بافت بخش زیادی از سرمایهی خود را به خیریهی Bill & Melinda Gates Foundation اهدا کرده است. بنیاد خیریهای که به بیل گیتس و همسر سابقش ملیندا تعلق دارد.
بیل گیتس و وارن بافت، ثروتمندترین کارآفرینان دنیا و دوستان صمیمی هم هستند. این دو ثروت خود را از طریق کارآفرینی و سرمایهگذاری کسب کردهاند. وارن بافت در مستندش میگوید، یک بار پدر او به هر دوی آنها گفت، تنها با یک کلمه موفقیت خود را توصیف کنند و هر دوی آنها تمرکز را نام بردند.
تمرکز همان چیزی است که افراد موفق را از ناموفقها جدا میکند؛ پس تمرکز جداکنندهی افرادی است که وانمود میکنند موثر هستند و کسانی که واقعا موثر هستند؛ اما باید روی چه مواردی تمرکز کرد؟
بیل گیتس و وارن بافت به عنوان مدیران کسبوکار، روی چهار مورد زیر تمرکز میکنند:
مردم
شرکتها بیشتر به دنبال جذب استعدادهای برتر هستند، به همین خاطر استخدام و حفظ کارمندان بسیار دشوار شده است. این بدین خاطر است که واحد منابع انسانی با شکست مواجه شده و کارفرمایان زیادی، انرژی لازم برای حل این مشکل را ندارند. واحد منابع انسانی در بیشتر مواقع بعد از طی فرآیند استخدام مدیران را مجاب میکند، مصاحبهای یک ساعته با کارمندان ترتیب دهند و توانایی آنها را در پاسخ به چند سوال ارزیابی کنند.
این مساله، پیامدهای گستردهای دارد. کارفرماها به جای بررسی عملکرد آنها، به سراغ حلقهی بازخورد رفتهاند. این بدین خاطر است که کارفرماها باید در ارائهی بازخورد منظم به کارمندان جوانتر با سرعت بیشتری عمل کنند. دلیل دیگر، استدلال مدیران از این مساله است که آنها فرصت انجام بررسی عملکرد را ندارند. استنطاق یک کارمند پایینرده، روش خوبی برای گذراندن زمان نیست و باید به صورت حضوری در مورد مشکلات صحبت شود.
آیا زیر سوال بردن عملکرد کارمندان به معنای تمرکز روی مردم است؟ قطعا اینطور نیست.
شرکتهایی که برای داشتن منابع انسانی خوب ارزش قائل میشوند از شرکتهایی که تنها وانمود به در اختیار داشتن بهترین کارفرماها میکنند، متفاوت هستند. ممکن است یک مدیرعامل روند مصاحبه استخدامی کارمندان شرکت را به عهده بگیرد؛ زیرا نمیخواهد افرادی را استخدام کند که ارزشهایی مغایر با ارزشهای شرکت داشته باشند. این کار، تمرکز روی مردم است که به موفقیت ختم میشود.
محصول
توسعهدهندگان بهترین محصولات به این خاطر به موفقیت رسیدهاند که روی زمان و منابع سرمایه گذاری مناسب میکنند تا به بهترین راهکارها برسند. این راهبرد در شرکتهای خدماتی هم کاربرد دارد. محصولات موفق از نظر آنها، مواردی نیستند که کار میدهند؛ بلکه مواردیاند که برای مشتری، سادگی در استفاده را ارائه میدهند و هزینهی کمی هم دارند.
برخی افراد، تمرکز روی عرضه محدود محصولات را غیرمعقول و نادرست میدانند. با این حال، بعضی شرکتها تنها به دنبال عرضهی یک محصول هستند اما در همان مورد هم بسیار محتاطانه عمل میکنند.
با محدود کردن میزان توجه میتوان به تخصص در عرضهی یک محصول خاص دست یافت، در رهبری متفکرانه جلو رفت و توجه افرادی را جلب کرد که در معرض تهدیدات آن شرکت نیستند؛ زیرا فعالیت چنین شرکتی، نقضکنندهی فعالیت دیگر شرکتها نیست. این شرکتها به دفعات زیاد در عملی کردن یک روند پیش میروند تا درنهایت در اجرای آن موفق شوند.
بازارها
بیشتر شرکتها تلاش میکنند در تمام بازارها حضور فعال داشته باشند. این در حالیست که مدیران بیشتر کسب و کارها قادرند با حضور در بازارهای کمتر و عرضهی گسترده محصولات در این بازارها به سوددهی بیشتری دست یابند. در واقع، هر چه اقتصاد بیشتر به سوی ادغام عمومی حرکت میکند، شرکتها هم به راهحلهای سرتاسری روی میآورند.
ارائهی یک راهحل جامع در یک بازار محدود، رقبای بیشتری را از میدان به در میکند. یک شرکت باید با رسیدن به میزان کافی در حدود 20 درصد سهم یا نفوذ، هزینههای قابل توجه خود را به موارد دیگری اختصاص دهد. حقیقت این است، ورود به یک بازار جدید نسبت به تثبت موقعیت در بازار فعلی، هزینهی بیشتری دارد.
فرآیند
پیشرفت نیازمند پیدا کردن روشهایی است که به شرکتها در نهادینه کردن فرایندهایشان کمک میرساند. در سالهای گذشته، روندهای عملیاتی روی کاغذ نوشته میشد؛ اما اکنون شرکتها، فرآیندهای خود را در معرض استفاده قرار میدهند؛ مثلا یک شرکت موفق میتواند دستورالعملهای کاری پروژهها را به صورت آنلاین به اجرا بگذارد.
اتوماسیون نیروی کار هم روشهایی را برای انجام کارها با کامپیوتر به جای روش دستی ارائه میدهد. خیلی از واحدهای مدیریت ارتباط مشتری دارای ابزارهای اتوماسیون بازاریابی هستند که انجام فرآیندهای مختلف را تسهیل میبخشند.
بیل گیتس و وارن بافت به همراه جف بزوس و مارک زاکربرگ، ثروتمندان بزرگ دنیا هستند. این دو دوست صمیمی با تمرکز روی مواردی که اهمیت زیادی دارند، به موفقیت دست یافتهاند. اگر مدیر کسب و کاری هستید، روی موارد فوق تمرکز کنید و انجام کارهای غیرمهم را به دیگران بسپارید تا با سرعت بیشتری به موفقیت برسید.
اما در عرصهی سرمایهگذاری در بازارهای مختلف، نبوغ وارن بافت حتی از بیل گیتس هم پیشی میگیرد:
به خصوص به این دلیل که وارن بافت حدفاصل سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۰ مبلغ نسبتا کمی را سرمایه گذاری میکرد و بنابراین از این حیث اصول او برای سرمایهگذاران فردی و کوچک هم بسیار مناسب است.
تفکر وارن بافت دربارهی سرمایهگذاری از خلال این نقل قولها مشخص میشود:
- خلق و خو مهمترین اصل در سرمایه گذاری موفقیت آمیز است و این مسئله هیچ ارتباطی به هوش و ذکاوت ندارد. برای این کار نیاز به خلق و خویی است که فرد نه از همراه شدن با مردم خیلی خوشحال شود و نه حرکت در خلاف جهت سبب رضایتش شود.
- سرمایه گذاری موفق نیازمند زمان، نظم و صبر و حوصله است. بدون توجه به این که چقدر استعداد و تلاش دارید، انجام برخی کارها وقت می خواهد. همان طور که نمی توان با 9 زن باردار، بچهای را یک ماهه به دنیا آورد.
- من هیچ وقت نخواستم از روی مانع دو متری بپرم، بلکه همواره به دنبال موانع 30 سانتی متری بودم تا بتوانم از آنها بالا بروم.
- بازار در زمان کوتاه، همانند مسابقهی محبوبیت است و در بلند مدت، مانند باسکول.
- به ندرت فرصتی پیش میآید. پس هر وقت فرصتی فراهم شد از آن بیشترین بهره را ببرید.
- تنوع بخشی در مقابل نادانی قرار گرفته است. البته این جمله برای افرادی که می دانند چه کاری انجام می دهند، چندان معنا ندارد.
- اگر نمی خواهید سهام خود را برای 10 سال نگه دارید، حتی 10 دقیقه هم آن را حفظ نکنید.
- نکتهی اصلی در سرمایه گذاری این است که بدانید صنعت موردنظرتان چه تأثیری روی جامعه دارد و چقدر رشد می کند. باید بدانید هر شرکت چقدر در رقابت با بقیه جلوتر است و تا چه زمانی می تواند پیشگام بماند.
- من سرمایه گذار بهتری هستم چون تاجرم و تاجر بهتری هستم زیرا سرمایه گذارم.
- بهتر است شرکت موفقی را به قیمت خوب بخرید تا این که شرکت خوبی را با قیمت بالایی بخرید.
با توجه به آنچه دربارهی وارن بافت گفته و از او نقل شد، میتوان دلایل موفقیت او را در ۸ اصل خلاصه کرد:
۱. بر روی دانش خود سرمایهگذاری کنید
اکثر افراد، تحت تأثیر عمق دانش سرمایهگذاری بافت قرار میگیرند. او هنگامی که سرمایهگذاری را شروع کرد تنها ۲۵ سال داشت. او تنها دانشجوی استادش بنجامین گراهام بود که تاکنون نمره الف را کسب کرده است.
اما او چگونه میتوانست چنین دانش عمیقی داشته باشد؟ جواب این سوال این است که او بر روی دانش خود سرمایهگذاری کرده و روزانه زمان زیادی را صرف مطالعه میکرد.
این درس زندگی او کاملا آشکار است؛ شما باید بر روی دانش خود سرمایهگذاری کنید. به قول فرانسیس بیکن، «دانش قدرت است» و داشتن مزیتی چون دانش، شما را در زندگی به سمت جلو سوق خواهد داد.
۲. تکالیف خود را انجام دهید
در دنیای سرمایهگذاری همانند هر حوزه دیگری از زندگی، بسیاری از مردم بدون اینکه بدانند چه کاری انجام میدهند، کارهای خود را انجام میدهند. آنها به فقط کورکورانه از جمعیت و یا از نظر برخی از کارشناسان پیروی میکنند.
اما بافت اینگونه نبود. او همواره میدانست که چه کاری انجام میدهد، زیرا او تکالیف خود را انجام داده بود. او قبل از اینکه تصمیم به سرمایهگذاری بگیرد، ساعتهای بیشماری را صرف تحقیق و تحلیل حقایق میکرد. در واقع، او به حدی در این کار غوطهور بود که میتوانست گزارش مالی بسیاری از شرکتها را از حفظ بخواند.
بنابراین هر کاری که میکنید، تکالیف خود را انجام دهید، از کاری که انجام میدهید آگاهی داشته باشید.
۳. از آنچه نمیدانید آگاهی داشته باشید
با توجه به نکته قبلی، شما باید تمایل داشته باشید که نسبت به آنچه نمیدانید آگاهی داشته باشید. بسیاری از مردم به دلیل غرور خود از اقرار به چیزهایی که نمیدانند خودداری میکنند و نتیجه این کار چه میشود؟ آنها در نهایت کارهایی که درکی از آن ندارند را انجام میدهند.
بافت از اینکه بگوید، یک فرصت برای سرمایهگذاری را درک نمیکند، دریغ نمیکرد. در چنین مواردی او از کنار فرصتهای اینچنینی میگذشت.
۴. صرفهجو باشید
بافت با وجود ثروت فراوانش به خاطر شیوه زندگی صرفهجویانهاش شناخته شده است. درک او از بهره مرکب به ما دلیلی برای این شیوهی زندگی او میدهد.
بافت میگوید: «اگر زمانی که پولی دارید چیزی را بخرید که به آن احتیاجی ندارید، زمانی فرا خواهد رسید که به چیزی احتیاج دارید ولی پولی برای تهیهی آن نخواهید داشت»
وارن بافت میداند که اگر امروز مقدار کمی پول سرمایهگذاری شود، میتواند در سالهای آینده به مبلغ قابل توجهی تبدیل شود. حتی گفته شده است که بافت اینگونه فکر میکرد که یک اصلاح موی سر 10دلاری در واقع برای او 300هزار دلار هزینه برداشته است.
درست است این تفکر کمی افراطی است، اما هدف آن کاملا مشخص است؛ هرگونه هزینه غیرضروری در طولانی مدت، برای شما هزینههای زیادی را در بر خواهد داشت.
۵. به اصول خود پایبند باشید
دورانی در زمان فعالیت بافت وجود داشتهاند که در طی آن دیگر مدیران سرمایهگذاری، با استفاده از روشهای سودآور، پول بیشتری نسبت به بافت در مشارکت خود به دست میآوردند. با وجود سودآور بودن این روشها به آسانی میتوان وسوسه شد و به دنبال روشهای دیگران رفت. اما بافت به اصول خود پایبند بود. او قصد داشت تا به دنبال شیوههای دیگران نرود.
۶. تکامل بیابید
پایبندی به اصول به این معنا نیست که در طول زمان تکامل نیابید، بلکه برعکس، شما باید با تغییر زمان، تکامل یافته و پیشرفت کنید.
بافت این کار را با تکاملِ اصولی که با آن زندگی میکرد انجام داد. او به اصول خود پایبند بود، اما اصول او در طول زمان تکامل مییافت. یکی از اصول تکامل یافته او از «خرید یک کسب و کار مناسب با قیمتی فوقالعاده» به «خرید یک کسب و کار فوقالعاده با قیمتی مناسب» بوده است.
۷. تمرکز کنید
تنها راه بازگشتی برتر تمرکز بر روی سرمایهگذاری شما است. در مورد بافت، او مایل بود که 40درصد از سرمایه را بر روی یک فرصت سرمایهگذاری کند. هنوز هم تنوع وجود دارد اما نه بیش از حد، چرا؟ زیرا سرمایهگذاری بر روی بهترین ایده شما بهتر از سرمایهگذاری بر روی ایدههای متوسط شما است.
به طور مشابه، شما باید در زندگی خود تمرکز داشته باشید. شما در هر صورت به تنوع نیاز دارید (مثلا زندگی اجتماعیتان)، اما هنگامی که فرصت خوبی را مییابید، باید تلاش خود را متمرکز کنید.
۸. بدانید که چه موقع دست از کار بکشید
در سال 1970، بافت تصمیم گرفت تا فعالیت خود را با توجه به وضعیت بازار و منافع شخصی خود به پایان برساند. او سپس خود را به مدیریت برکشایر هاتاوی رساند.
چیزی که باید بیاموزید این است: شما باید بدانید که در چه موقع دست از کاری بکشید و به کار بعدی خود رو بیاورید. در زندگی فصولی وجود دارد و هنگامی که زمان کوچ به فصلی دیگر فرا میرسید، شما باید تمایل داشته باشید که فصل گذشته را رها کنید. بسیاری از افراد به اندازهای با فصل قدیمی زندگی خود خو گرفتهاند که نسبت به حرکت به سمت فصلی جدید تردید دارند.
در پایان ۵ حقیقت درباره با وارن بافت را که به نوعی فوتهای کوزهگری او هستند، ارائه میکنم:
- اکنون به شما می گویم چطور ثروتمند شوید. تمام درها را ببندید. هر زمانی که دیگران حریص بودند شما ترسو شوید و هر وقت دیگران ترسو شدند شما حریص شوید. واقعیت به همین سادگی است، رمز اصلی سرمایه گذاری این است که وقتی قیمت پایین بود بخر و وقتی بالا رفت بفروش.
- به دانشجوها می گویم، وقتی به سن من رسیدید وقتی موفق خواهید شد که تمام افرادی که می خواهید دوستتان داشته باشند، واقعاً دوستتان بدارند. پول اصل زندگی نیست، این جمله را وارن بافت می گوید که از مال دنیا کم ندارد.
- تفاوت انسانهای موفق و واقعاً موفق این است که آدمهای واقعاً موفق به همه چیز نه می گویند. افراد موفقی چون استیو جابز، بیل گیتس و وارن بافت موفقیت خود را با قدرت تمرکز شان به دست آورده اند.
- خیلیها با قرض کردن به زمین خوردهاند. نیاز نیست در این دنیا از کسی قرض بگیرید. اگر باهوش باشید، می توانید پول زیادی در آورید، بدون این که از کسی قرض کنید. دلایل زیادی برای موفقیت وجود دارد، اما علت شکست معمولاً چند چیز است؛ پس از شکست به قدر موفقیت عبرت بگیرید.
- هر سرمایه گذار باید بتواند تجارت خود را به درستی ارزیابی و تحلیل کند. حتماً نباید سرمایه گذار هر شرکتی که می شوید تخصص مربوط به آن حوزهی کاری را داشته باشید یا در چند حوزه متخصص باشید. تنها باید بتوانید تمام شرکتها را در حد فهم خود تحلیل کنید. ابعاد این دایره چندان مهم نیست، اما اطلاع از محدودهی آن لازم است.
- پیتر لینچ درباره سرمایه گذاری میگوید «چیزی را بخرید که از آن اطلاع زیادی دارید» وارن بافت هم تقریباً همین نظر را دارد اما می گوید مهم این است که بتوانید شرکتها را ارزیابی کنید و وارد کارهایی که از آنها سر در نمی آورید نشوید.
منبع: وارن بافت در روزنوشتههای علی حیدری
همچنین بخوانید:
با این ۱۱ کتاب هوش مالی خود را افزایش دهید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
کفههای ترازو: چه کسی عاقلتر است؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
پول در ازای کلمه؛ تاریخچۀ مختصرِ نوشتن برای پول
مطلبی دیگر از این انتشارات
۱۲ اختلال روانشناختی با نام شخصیتهای داستانی را بشناسید!