وبلاگ‌نویسی و تولید محتوای متنی به روش ۶-۳-۶ + بهترین روش برای تولید محتوا


تولید محتوا به صورت عام و تولید محتوای متنی به صورت خاص کاری سهل و ممتنع است. کاریست که عشق می‌خواهد و حوصله. نیاز به کنجکاوی دارد و حتی میلِ کمک به دیگران.

هنگامی که به عنوان یک وبلاگ‌نویس در تدارک تهیه‌ی پستی هستید تردیدها و سوالاتی از همان ابتدا گریبان شما را می‌گیرد.

مثلا:
  • چه موضوعی را انتخاب کنم؟
  • موضوعی را انتخاب کنم که خودم دوست دارم یا مخاطبان؟
  • از کجا بفهمم مخاطبان چه موضوعاتی را دوست دارند؟
  • درباره‌ی موضوعی بنویسم که خودم درباره‌ی آن اطلاع دارم یا به سراغ موضوعاتی بروم که برای نوشتن درباره‌ی آن‌ها نیاز به یادگیری، پژوهش و تحقیق و صرف زمان بیشتری دارم؟
  • چگونه درباره‌ی موضوعاتی که از آن‌ها اطلاع ندارم پژوهش کنم و پاسخ سوالات خود را بیابم؟
  • بهتر است نوشته‌ام مفصل باشد یا مختصر؟ سئو را مدنظر قرار دهم یا آن را از قلم بیندازم؟
  • و سوالاتی از این قبیل که ممکن است تعدد آن حتی شما را بترساند!

نکته‌ی کلیدی در میان این سوالات اما اتخاذ چنین رویکردی خواهد بود:

یک پست وبلاگی را پاسخی به تعدادی سوال حولِ محور یک موضوع در نظر بگیرید. این سوالات که فرقی با سوالات امتحانی که به آن‌ها پاسخ می‌دهید ندارد، یا سوالات خودتان است، یا مخاطبان، یا ترکیبی از هر دو و باز مانند سوالات امتحانی شما یا پاسخ سوالات را می‌دانید که آن‌ها را می‌نویسید یا نمی‌دانید و در مورد پاسخ‌تان شک دارید که جستجو می‌کنید (از طریق جستجو در اینترنت، مصاحبه با افراد و مراجعه به کتاب‌ها یا حتی مشاهده‌ی فیلم‌ها آموزشی و راهنمای مرتبط با موضوع) و پاسخ را پیدا می‌کنید. خوشبختانه برخلاف سایر امتحانات، هم تقلب آزاد است و هم محدودیت زمانی آنچنانی برای پاسخ به سوالات نخواهید داشت.

در وهله‌ی پایانی اگر تجربه‌ی چندانی در نویسندگی ندارید، قدم‌های زیر را انجام دهید:

  • پاسخ به سوالات را به صورت شفاهی ارائه کنید و صدای خودتان را ضبط کنید.
  • حالا یک فایل صوتی دارید که حاوی پاسخ شما به سوالات به صورت شفاهی و البته محاوره‌ای است.
  • ابتدا این پاسخ‌ها را عینا مکتوب کنید و در مرحله‌ی پایانی آن را به نحوی ویراست کنید که فرم محاوره‌ای آن‌ها تبدیل به فرمی رسمی شود. مثلا کلمات غیررسمی و خودمانی را حذف کنید و از مترادف‌های رسمی‌تر استفاده کنید. مثلا به جای «یکی از ۳ چیزی که برای افزایش عملکرد استفاده می‌شه» از این جمله استفاده کنید:

یکی از ۳ راهکاری که ...

  • برای پیدا کردن چنین کلماتی (کلمات رسمی به جای کلمات پیش‌پا افتاده یا خودمانی) از سایت واژه‌یاب استفاده کنید. همچنین لازم است افعال شکسته را به افعال رسمی تبدیل کنید. مثلا به جای «میشه» از «می‌شود» استفاده کنید.




اما اصل ماجرا پس از پشت سر گذاشتن مقدمات


1. گفتیم انتخاب موضوع پست


همانطور که گفته شد اولین قدم، انتخاب موضوع پست وبلاگی است. بیشتر دنبال نتیجه باشید تا موضوع. افراد وبلاگ می‌خوانند تا به نتیجه مورد نظرشان برسند یا حداقل به آن نزدیک‌تر شوند.

اوایل کار هرچه موضوع انتخابی شما خاص‌تر باشد، احتمال موفقیت بیشتر است؛ مثلا «مدیریت عملکرد» خیلی موضوع خوبی برای یک پست وبلاگی نیست، چون خیلی کلی است. اگر کمی در گوگل و سایت‌های دیگر تحقیق کنید شاید متوجه شوید افراد در حوزه مدیریت عملکرد دنبال چه نتایج دقیق‌تری هستند و به این موضوع‌ها بپردازید.

با یک جستجوی ساده در گوگل متوجه می‌شوید اغلب جستجوکنندگان دنبال چه چیزی هستند. کافی است عبارت «مدیریت عملکرد» را جستجو کنید. گوگل در قسمت پایین نتایج جستجو، نشان می‌دهد افراد چه عبارت‌های مرتبط دیگری را جستجو کرده‌اند؛ مثلا یکی از توصیه‌های گوگل «اهداف مدیریت عملکرد» است! عالی نیست؟ یک نتیجه بسیار جذاب پیدا کردیم تا درباره‌اش پستی وبلاگی بنویسیم. کافی است در پست آموزش ‌دهیم اهداف مدیریت عملکرد چیست و چگونه این اهداف محقق و پایش می‌شوند.

حتی این موضوع یا نتیجه را باز هم می‌توان خاص‌تر کرد. یکی از راه‌ها، انتخاب مخاطب خاص است؛ مثلا: «اهداف مدیریت عملکرد برای مدیران منابع سازمانی». توجه کنید که اکنون در حال انتخاب عنوان پست نیستیم. عنوان پست می‌تواند بسیار جذاب‌تر باشد. فعلا فقط موضوع پست را انتخاب می‌کنیم.

2. انتخاب شش موضوع اصلی

قدم بعدی آن است که ۶ زیرمجموعه (۶ سوال امتحانی اصلی) برای موضوع پست انتخاب کنیم. در واقع قفسه‌های اتاق ذهن خواننده را تعریف می‌کنیم. اگر ساده‌تر بگویم، سعی می‌کنیم پاسخ این پرسش را بیابیم: کدام ۶ موضوع را نمی‌توان از پست حذف کرد؟ اگر در حوزه‌ای خاصی تخصص داریم تشخیص این شش موضوع کار خیلی سختی نیست.

اگر به مثال خودمان برگردیم، در پست «اهداف مدیریت عملکرد برای مدیران منابع انسانی» کدام شش موضوع حتما باید در پست وجود داشته باشد. شاید شش موضوع اصلی چیزی شبیه مثال زیر باشد:

شش موضوع اصلی پست
1. هدف‌گذاری در مدیریت عملکرد
2. فرایند مدیریت عملکرد
3. مدیریت عملکرد سازمانی
4. مدیریت عملکرد منابع انسانی
5. نقش اهداف مدیریت عملکرد در جذب، آموزش و نگه‌داشت منابع انسانی
6. رابطه اهداف مدیریت عملکرد منابع انسانی با شاخص‌های کلیدی عملکرد سازمان و سنجش آن‌ها

البته این شش موردی که عنوان کردم فقط یک مثال است و جنبه آموزشی دارد. در دنیای واقعی برای انتخاب این ۶ موضوع تحقیقات بیشتری لازم است.

3. انتخاب سه زیرمجموعه

حالا باید برای هرکدام از این شش موضوع، سه موضوع فرعی تعیین کنیم. در واقع برای هر موضوع اصلی سه زیرمجموعه مشخص می‌کنیم؛ درست مانند سوالات امتحانی که مثلا می‌پرسند: «۵ روش اصلی در تحقیق کیفی را نام ببرید» شما هم در این ساختار، برای هر سوال اصلی، ۳ تا از مهم‌ترین زیرمجموعه‌ها و عوامل را مشخص و مطالبه کنید. مثلا اولین موضوع اصلی «هدف‌گذاری در مدیریت عملکرد» است. می‌توانیم برای این موضوع، سه موضوع فرعی زیر را تعیین کنیم:
1. الویت‌گذاری و انتخاب اهداف مهم در مدیریت عملکرد
2. ارزیابی اهداف در مدیریت عملکرد
3. اشتباهات رایج در هدف‌گذاری مدیریت عملکرد

همین کار را برای موضوع‌های اصلی دیگر تکرار می‌کنیم. تا اینجا ۱۸ (۶ * ۳) موضوع داریم که باید در پست به‌ آن‌ها بپردازیم.

4. نوشتن شش سوال برای ۱۸ موضوع


حالا برای هرکدام از این موضوع‌های فرعی (۱۸ موضوع) شش سوال مطرح می‌کنیم؛ مثلا یکی از موضوع‌های فرعی «ارزیابی اهداف در مدیریت عملکرد» است. برای این مورد باید شش سوال مشخص و دقیق بنویسیم.

1. چرا باید پس از انتخاب اهدافِ مدیریت عملکرد آن‌ها را ارزیابی کنیم؟
2. چگونه بفهمیم هدف انتخاب شده با سطح بالقوه عملکرد و نقش فرد سازگاری دارد؟
3. چگونه مطمئن شویم هدفی که انتخاب کرده‌ایم به لحاظ عملکردی ارزشمند است؟
4. اگر هدفی که برای مدیریت عملکرد انتخاب کردیم در ارزیابی رد شود قدم بعدی چیست؟
5. آیا در ارزیابی اهدافِ مدیریت عملکرد، نظر اطرافیان مهم است یا خیر؟
6. آیا هدفی که موافق با استراتژی (فردی یا سازمانی) نیست، می‌تواند مناسب باشد؟

با نوشتن این سوالات، در نهایت به ۱۰۸ سوال می‌رسیم که باید پاسخ‌ آن‌ها را بنویسیم. به شما تبریک می‌گویم. بخش سخت نوشتن پست وبلاگی تمام شد! (کمی دمغ شدید؟ به خاطر همین گفتم تولید محتوا کاری سهل و ممتنع است. عشق می‌خواهد، حوصوله، کنجکاوی و دلسوزی.) اگرچه که شاید تمام این مراحلی که تا اینجا توضیح دادم در یک روز کاری قابل انجام باشد. کافی است یک روز را به این کار اختصاص دهید و با تحقیق در اینترنت و منابع دیگر و حتی نظرسنجی، به ۱۰۸ سوال کلیدی برسید که زیربنای پست شما را تشکیل می‌دهد.

5. یافتن پاسخ ۱۰۸ سوال

قدم بعدی پاسخگویی به سوالات است. شاید این قدم سخت به‌نظر برسد ولی عملا اینطور نیست. روش‌های مختلفی برای پاسخگویی به سوالات وجود دارد. بهتر است ترکیبی از این روش‌ها را استفاده کنید تا پست‌تان ‌غنی‌تر و جذاب‌تر شود.

۵ روش برای پاسخگویی به سوالات

1. بینش و تجربیات خودتان
2. تحقیق در اینترنت
3. کتاب‌های معتبر
4. مصاحبه با افراد اثرگذار
5. نظرسنجی

6. تبدیل ۱۰۸ پرسش و پاسخ به یک پست عالی و مرجع!


تا اینجا ۱۰۸ پرسش و پاسخ دارید. حالا باید این مطالب را به پست تبدیل کنید. دستتان کاملا باز است. می‌توانید برخی از سوالات و پاسخ‌ها را حذف کنید. همچنین این شما هستید که انتخاب می‌کنید کدام قسمت‌ها کنار هم قرار بگیرند تا در صورت لزوم یک کانسپت و محور موضوعی خاص را شکل بدهند. در این قسمت کار ابهاماتی وجود دارد. . در ادامه به رفع این ابهامات می‌پردازم.

شاید احساس کنید روشی که توضیح دادم شما را تا حدی محدود می‌کند؛ ولی این‌طور نیست! بعد از اینکه ۱۰۸ سوال و پاسخ‌ها را نوشتید، نیازی نیست به مراحل قبل و تقسیم‌بندی قبلی برگردید. از این لحظه فکر کنید که ۱۰۸ قطعه ارزشمند از پست را دارید و کافی است برخی را حذف کنید، حتی شاید مطالبی خارج از این موارد به آن اضافه کنید و از اول فکر کنید کدام قسمت‌ها کنار هم قرار گیرند. روشی که توضیح دادم فقط یک آلگوریتم ساده است که محتوای زیادی در کمترین زمان تهیه شود. الویت‌بندی این سرفصل‌ها، کم و زیاد کردن و انتخاب و مانور روی آنچه به نظر شما «اهم مطالب» است در نهایت بر عهده‌ی خود شماست.

۳ نکته‌ی پایانی

بگذارید سه مورد که معمولا ابهام ایجاد می‌کند را بیشتر توضیح ‌دهم.

1. پست وبلاگی لزوما ۶ سوال اصلی را در بر نمی‌گیرد!

این روش یک استاندارد نیست، قراردادی است که برای اجتناب از سردرگمی خودمان وضع کرده‌ایم. این ۶ می‌تواند ۵ یا ۷ یا هر عددی هم باشد! پستی که با این روش می‌نویسید لازم نیست لزوما ۶ محور داشته باشد. درست است که شما شش موضوع اصلی انتخاب کردید و کار را پیش بردید؛ ولی شاید تصمیم بگیرید یک موضوع اصلی را به دو بخش تقسیم کنید یا حتی شاید دو موضوع اصلی را ادغام کنید و آن را در یک بخش (یک سوال) توضیح بدهید. بعد از تهیه ۱۰۸ پرسش و پاسخ می‌توانید فکر کنید که این جزئیات چگونه ساختار، کلیت و الویتی داشته باشند. در واقع اگرچه ساختار محتوا را از اول طراحی می‌کنید. اما در پایان می‌توانید با استفاده از این قطعات پازل (۱۰۸ پرسش و پاسخ) اساسا تصویر و ساختار دیگری ترسیم کنید و با استفاده از این جزئیات، شهود و خلاقیت و اشرافِ خودتان به موضوع، در پایان، ساختار کلی محتوا را از ریز به درشت بازطراحی کنید.

2. لزومی ندارد از همه ۱۰۸ مطلب استفاده کنید!


نکته دیگر این است که لزومی ندارد از تمام سوالات استفاده کنید و گاهی ۲ یا ۳ سوال را می‌توان تلفیق کرد. برخی از سوالات شاید کلا از پست حذف شود. همچنین شاید هنگام تهیه ۱۰۸ پرسش و پاسخ، نکاتی به ذهنتان برسد که در هیچ‌کدام از آن ۱۰۸ مورد وجود ندارد. این موارد را هم می‌توانید به پست اضافه کنید.
هدف استفاده از روش ۶-۳-۶ فقط یافتن ایده‌هایی برای محتوای پست است تا با پرورش آن‌ها یک پست وبلاگی خوب بنویسید.

3. تمام سوالات را در پست وبلاگی ننویسید!

پست و محتوایی که با این روش تهیه کردیم مجموعه‌‌ای از پرسش و پاسخ نیست! پس این‌طور عمل نمی‌کنیم که به‌ترتیب اول سوال را مطرح کنیم و سپس پاسخ را بنویسیم. شاید بتوان بسیاری از سوالات را به یک عنوان خبری تبدیل کرد.




جدا از همه این‌ها برای اینکه به یک محتوانویس خوب تبدیل شوید باید به اندازه کافی مصمم باشید. به یاد داشته باشید تولید محتوا عشق می‌خواهد، حوصوله، کنجکاوی و دلسوزی.

شاید این پست‌ها را هم دوست داشته باشید:

خشت اول سئو را درست بگذار! (آموزش تحقیق کلمات کلیدی + کیورد‌پلنر، سرچ‌کنسول، گوگل‌ترند)

۲۸ فرمان وبلاگ‌نویسی که هر وبلاگ‌نویس باید رعایت کند!