۴۰ جمله‌ی قصارِ طنز، ۴۰ لبخند اندیشناک به زندگی



مالی مک‌گی: وقتی مردی بی‌دلیل برای همسرش گل می‌آورد، حتما دلیلی در کار است!


آلفرد مک‌فوت: زن: این آقای وات همسایه‌ی بغلی ما، هر روز صبح موقع بیرون رفتن از خانه‌ همسرش را می‌بوسد. حالا چه می‌شد تو هم این کار را می‌کردی؟ مرد: آخه من که زن آن بنده‌ی خدا را نمی‌شناسم!


رادنی دینجرفیلد: من و همسرم در اتاق‌های جداگانه‌ای می‌خوابیم، شام را جدا می‌خوریم، به تعطیلات جداگانه می‌رویم و خلاصه هر کاری از دستمان برآید می‌کنیم تا از هم جدا نشویم.


لرد بایرون: من قصد ازدواج دارم و به همین دلیل گرفتار بدبختی‌های آدمی هستم که در پی خوشبختی است.





سامرست موام: رمان‌نویس باید مثل کودکان به چیزهایی باور داشته باشد که عقل سلیم برای آن‌ها چندان ارزشی قائل نیست.


پی‌جی وودهاس: کار درست این است که آدم از کسی عذرخواهی نکند. آدم‌های حسابی به عذرخواهی نیازی ندارند و آدم‌های نااهل از آن سواستفاده می‌کنند.


مل بروکس: مصاحبه‌گر: شما را به بی‌نزاکتی متهم می‌کنند آقای بروکز... بروکز: گُه خورده‌اند!




الکساندر وولکات: چه مصیبتی! تمام چیزهایی که واقعا دوست دارم یا خلاف اخلاق است یا قاچاق است یا چاق‌کننده.


جان مورتیمر: پدرم که بسیار مدیون او هستم هیچ‌گاه فرق بین خوب و بد را به من نگفت: فکر می‌کنم به همین دلیل امروز خودم را این قدر مدیون او می‌دانم.


برتراند راسل: دو نوع اخلاق داریم که دوش به دوش هم در حرکت‌اند: اول اخلاقی که موعظه‌اش می‌کنیم اما بدان عمل نمی‌کنیم. دوم اخلاقی که بدان عمل می‌کنیم اما به ندرت به موعظه‌اش می‌پردازیم.





جی‌ آرتور ونون: فکر بعضی آدمها مثل سیمان است: قره‌قاطی و همیشه ثابت.


ویلسون میزنر: احمق با معلومات احمقی است بزرگتر از احمق بی‌معلومات.



چارلز کیلب کولتون: امتحان چیز وحشتناکی است حتی برای آماده‌ترین افراد. زیرا احمق‌ترین اشخاص می‌توانند چیزهایی از داناترین آدم‌ها بپرسند که از پاسخ دادن به آن عاجز بمانند.



سنت آگوستین: پروردگارا به من پرهیزگاری و پاکدامنی اعطا فرما، اما فعلا نه!





ای ای میلن: ایور، الاغ پیر خاکستری، کنار نهر ایستاد، خود را در آب نگریست و گفت: «غم‌انگیز است، غم‌انگیز. چه می‌توان کرد!»


وینستو چرچیل: من دوستدار خوکم. سگ از موضع پایین به آدم نگاه می‌کند و گربه از موضع بالا. در این میان، خوک‌ها هستند که ما را به چشم برابری نگاه می‌کنند.


وودی آلن: شیر و گوساله می‌توانند پیش هم دراز بکشند. نهایت اینکه خواب به چشم گوساله نخواهد آمد.


لویی چهاردهم: (وقتی انگلستان دو هفته بعد از جلوس ملکه «آن» به لویی چهاردهم پادشاه فرانسه اعلان جنگ داد) وقتی خانمها به من اعلان جنگ می‌دهند معنایش این است که دیگر پیر شده‌ام.


کاترین کبیر: من خودکامگی پیشه خواهم کرد چرا که راه و رسم من این است و پروردگار مهربان مرا خواهد بخشید که رسم و راه او نیز چنین است.


تئودور روزولت: امپراتور آلمان در مراسم تشییع جنازه ادوارد هفتن از تئودور روزولت خواست تا فردای آن روز راس ساعت دو به دیدنش برود و اضافه کرد: «چون فقط چهل و پنج دقیقه می‌توانم به شما وقت بدهم.»

روزولت در پاسخ گفت:

«البته راس ساعت دو خواهم آمد اما متاسفانه بیش از بیست دقیقه نمی‌توانم به شما وقت بدهم.»


ملکه ماری آنتوانت: (همسر لوئی شانزدهم)

پس از شنیدن اینکه مردم نان ندارند بخورند گفت: پس کیک بخورند!


اسکار وایلد: من عاشق نقش بازی کردن‌ام. نقش بازی کردن به مراتب واقعی‌تر از زندگی است.


جرج برنارد شا: انگلیسی‌ها هرگز برده نخواهند شد: آن‌ها آزادند به هر کاری که دولت و افکار عمومی مجاز می‌شمارد دست بزنند!


جرج برنارد شا: انقلابها هیچ‌گاه بار استبداد را سبک نکرده بلکه بار را از شانه‌ای به شانه‌ی دیگر منتقل کرده‌اند.


جرج اورول: برخی اندیشه‌ها چنان خطا هستند که پذیرفتنشان فقط از آدم‌های بسیار هوشمند ساخته است.


البرت هابارد: اگر می‌خواهید از شما انتقاد نکنند کاری نکنید، چیزی نگویید، چیزی نباشید.


شعاری در لندن ۱۹۸۳: اگر رای دادن چیزی را عوض می‌کرد تا به حال غیرقانونی‌اش کرده بودند.


برنارد باروک: به کسی رای بدهید که کمتر از همه وعده و وعید می‌دهد زیرا چنین کسی کمتر از دیگران مایه‌ی نومیدی شما خواهد شد.


پی جی اوروک: دیدن بارقه‌ی امید در حالت خماری همیشه کار سختی است.

ویلیام شکسپیر: «اگرِ» شما تنها مایه‌ی تسلاست. چه خوبیها در این «اگر» نهفته است.


جرج جین ناتان: می‌نوشم تا دیگران جذاب شوند!


جوزپه گاریبالدی: باکوس (خدای شراب) آدم‌ها را بیش از نپتون (خدای دریا) غرق کرده است.


جرج برنارد شا: الکل متاعی است بسیار ضروری... همین الکل است که به پارلمان امکان می‌دهد در ساعت یازده شب دست به کارهایی بزند که از هیچ آدم هوشیاری در ساعت یازده روز ساخته نیست.


جروم ک جروم: در همان حال که به سلامتی هم می‌نوشیم، فاتحه‌ی سلامتی خودمان را هم می‌خوانیم.


وینستون چرچیل: پس‌انداز چیز بسیار خوبی است مخصوصا اگر پدرتان این کار را برای شما کرده باشد.


اسکار وایلد: تجربه نامی است که آدم‌ها بر اشتباهات خود می‌گذارند.


ویلیام لم، از نخست‌وزیران انگلیس: آنچه من می‌خواهم آدم‌هایی هستند که وقتی اشتباه می‌کنم از من پشتیبانی کنند.


ای فریمان: کسی که هنگام خراب شدن کاری لبخند می‌زند احتمالا کسی را یافته که تقصیر را گردن او بیندازد.


همچنین بخوانید:

۵۰ جمله‌ی قصارِ طنز، ۵۰ لبخند اندیشناک به زندگی