Community Manager at Blue-White Coworking Space / خود او، اوییِ او، بی الف و واو؛ و الف و واو را در اوییِ او مجال نه.
کارآفرین فردی کیست؟ چه فرقی با خوداشتغال و فریلنسر دارد؟
شغل شما چیست؟ فریلنسرید؟ خود اشتغالید؟ یا کارآفرین فردی؟ آیا این سه شغل با هم تفاوت دارند؟ و سوال مهمتر، آیا عنوان شغلی ما در جذب مشتری تفاوتی ایجاد خواهد کرد؟
برای پاسخ دادن به سوالات فوق بهتر است با سوالی در مورد مشتری شروع کنیم. ما به عنوان افرادی که مستقل کار میکنند، وقت زیادی را برای شناسایی مشتریان ایدهآلمان صرف میکنیم. معمولا مشتریانمان را از روی اطلاعات ظاهری آنی که در مورد آنها میبینیم و یا میشنویم قضاوت میکنیم و اگر بنظرمان واجد شرایط نباشند، بیخیالشان میشویم. اما آیا آنها هم ما را به همین ترتیب قضاوت میکنند؟
پاسخ کوتاه: بله. نامی که برای حرفهتان انتخاب میکنید مهم است و قطعا باعث ایجاد تغییراتی خواهد شد.
در ادامه چگونگی درک مشتریان از عناوین شغلی متفاوت آمده است.
خود اشتغالی
افراد خود اشتغال به جای دریافت حقوق یا دستمزد مشخص شده از یک کارفرما، از تجارت یا حرفه شخصی خود درآمد مستقیم دارند. در ایران به خود اشتغالی شغل آزاد هم میگوییم.
از نظر حقوقی، هنگامی که شما خود اشتغال هستید، مشتریهای شما در مورد نتایج نهایی خدمات یا محصولات شما حق اظهار نظر دارند، اما در مورد نحوه کار یا تولید شما نه. به عبارت دیگر، شما رئیس خود هستید.
در اصل شما یک فعال اقتصادی مستقل هستید و هیچ کس برجزییات فرآیند کار شما نظارت و کنترل نخواهد داشت. اگر تاکنون دفاتر مالیاتی ارسال کرده باشید، به احتمال زیاد با این واقعیت روبرو شدهاید که مجموع درآمد و هزینهی سالانه شما برای محاسبه مالیات اهمیت دارد. این سوالی است که از هر شخص حقیقی و حقوقی که بدون وابستگی به ارگان، سازمان و یا به عبارت دیگر بدون وابستگی به کارفرمای مشخصی کار میکند پرسیده می شود.
متأسفانه، اصطلاح "خود اشتغالی" غالباً به عنوان یك عبارت زیبا برای توصیف بیكاری شناخته میشود. واقعیت این است که نرخ اشتغال نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده است. این امر باعث شده تا عموم مردم نسبت به هرگونه شغلی به جز کارمندی، تردید کنند.
شاید برایتان پیش آمده باشد که برای اجاره آپارتمان یا دریافت وام رفته باشید، و وقتی که خود را خود اشتغال نامیدهاید، با بدبینی و بیاعتمادی با شما برخورد شده باشد. در بهترین حالت، ممکن است از شما مستندات اضافهي تضمین کننده درخواست شده باشد و در بدترین حالت، با شما به دلیل پرریسک بودن اصلا معامله انجام نگرفته باشد.
فریلنسری
شخصی که به طور مستقل و بدون وابستگی با سازمان یا مجوز فعالیت میکند. آنها عموماً پروژههای با تعهد کوتاهمدت را دنبال میکنند.
این دسته شامل افراد زیادی است. چه خود این نوع زندگی را انتخاب کنند و چه از روی اجبار به این کار روبیاورند، هر روز تعداد بیشتری از افراد به جمع فریلنسرها میپیوندند. به هر حال از سه اصطلاحی که برای افرادی که مستقل کار میکنند استفاده میشود، "فریلنسر" شناخته شده ترین (و قدیمیترین) آنهاست.
فریلنسرها بطور معمول در خانه و همزمان برای بیش از یک مشتری کار میکنند و برنامه کاری انعطاف پذیری دارند. بطور معمول طراحان و نویسندگان خود را فریلنسر مینامند. با این حال، هر شخصی با هر مهارت خاص که به صورت شخصی کار میکند، میتواند عضوی از این گروه باشد.
متاسفانه در برخی کارفرماها این تصورغلط و ناامیدکننده که فریلنسرها بصورت رایگان(ارزان) کار میکنند وجود دارد. در حالی که فریلنسرها از جمله سخت کوش ترین افراد هستند. بسیاری از مردم، فریلنسرها را افرادی سرکش، غیرقابل اعتماد، تنبل و بیش از حد مغرور میدانند. بسیاری از بیزینسها با وجود مزایای استخدام فریلنسرها، سیاست عدم استفاده از این افراد را پیش میگیرند. متاسفانه بعضی افراد فریلنسرها را آماتور میدانند.
کارآفرین فردی
کارآفرین فردی به تنهایی کار میکند و ممکن است پیمانکارانی برای انجام برخی از وظایف داشته باشد، اما مسئولیت کامل در انجام امور تجاری را شخصا بر عهده دارد.
اصطلاح solopreneur کاملاً جدید است - بنابراین تعریفی در فرهنگ لغت های سنتی برای آن وجود ندارد - اما معنای آن تقریباً ساده است: کارآفرینی که به تنهایی کار میکند.
این افراد معمولاً دارندگان مشاغل كوچك، مشاوران مشاغل یا سایر افراد دارای ذوق تجاری مانند دستیاران مجازی، كپی رایترها و توسعه دهندگان آنلاین هستند. آنها یا به معنای واقعی کارآفرین هستند -از هیچ، چیزی خلق میکنند- یا از این اصطلاح به عنوان راهی برای تاثیرگذاری بیشتر استفاده میکنند.
کارآفرینان فردی روحیه کارآفرینی فوق العاده ای دارند و به نظر می رسد این ویژگی تا حد زیادی به موفقیت آنها کمک می کند. مطالعات اخیر نشان داده اند که این افراد مهارت فوق العاده ای در بازاریابی و کشف استعداد دارند. آنها از همتایان خود "فریلنسرها " یا "خود اشتغالان" خوشحال ترند و دستمزد بالاتری دریافت می کنند.
کارآفرینان فردی تمایل دارند که از ذهنیت مثبت در مورد کارآفرینی اعتبار کسب کنند تا از مزایای آن بهرهمند شوند، اما متاسفانه این عنوان برای همه "قابل درک" نیست. ممکن است افرادی که تفکر سنتی دارند وقتی عنوان شغلی شما را میشنوند، با شک و تردید با شما برخورد کنند، به هر حال اصطلاح solopreneur برای افرادی غیر از خود کارآفرینان فردی، نسبتاً جدید و ناشناخته است. بنابراین این امکان وجود دارد که شما به عنوان یک متخصص خود اشتغال جوان، با عدم درک و احترام در بین مشتریان دارای افکار سنتی مواجه شوید.
ما همه یکی هستیم: مشتری حرف اول را می زند.
مهم نیست که کدام عنوان را ترجیح می دهید. فریلنسرها، کارآفرینان فردی و خود اشتغالها همه افراد سخت کوش با بهترین رئیس ها(خودشان) هستند. مهم این است که چگونه خود را به مشتری هایتان معرفی می کنید، چگونه طرد شدن و عدم درک مهارتهای خود را تاب میآورید. به عبارت دیگرهمه چیز به این بستگی دارد که شما سعی در شکستن کلیشه های منفی موجود در مورد حرفه تان دارید یا در برابر آنها تسلیم میشوید، به یاد داشته باشید چگونگی درک مشتریان بالقوه شما - خواه شما را جدی بگیرند یا نه - کاملاً به خود شما بستگی دارد.
۶ ترفند برای اینکه مشتری شما را جدی بگیرد (فرقی ندارد چه عنوانی را برای خود انتخاب کرده اید )
۱- به عنوانی که برای شغل خود انتخاب کرده اید متعهد باشید: اینکه چه عنوان شغلی را برای خود انتخاب کردهاید اهمیت چندانی ندارد چیزی که مهم است نگرش و طرز رفتار شماست. همیشه برای معرفی خود با اطمینان و اعتماد بنفس کامل آماده باشید. حتی اگر لازم است از قبل طریقه معرفی کردن خود را تمرین کنید تا همیشه این مرحله را با سربلندی پشت سر بگذارید.
۲- خود را با عناوین دیگرتان معرفی کنید: حتما عناوین دیگری هم برای حرفه شما وجود دارد، عنوانی که بجای اینکه بگوید چگونه کار میکنید، شرح دهنده کاری باشد که شما انجام میدهید. عناوینی مانند "نویسنده" ، "هنرمند" ، "توسعه دهنده نرم افزار" و غیره. لازم نیست از ابتدا برای مشتریانتان مشخص کنید چه کسی(خود شما) رئیس است، اول سعی کنید آنها را تحت تاثیر توانایی خود در انجام کار مورد نظرشان قرار دهید و بعد جزییات و نحوه کارتان را برایشان شرح دهید.
۳- بازار هدف خود را بشناسید: در حقیقت عنوانی که شما برای خود انتخاب می کنید نسبت به عنوانی که مشتریانتان شما را با آن می نامند اهمیت کمتری دارد. باید بدانید آنها به دنبال چه هستند؟ آیا هنگام جستجو در مورد شخصی با تخصص شما چه عنوانی را سرچ می کنند؟ آیا کلمه فریلنسر را سرچ می کنند؟ یا با عناوین دیگری شما را پیدا می کنند؟ اگر فهمیدن این موضوع برایتان سخت است ساده ترین راه برای کشف جواب این سوال پرسیدن از آن است. از این به بعد هر مشتری جدیدی که دارید از او بپرسید که چطور شما را پیدا کرده است.
۴- حالت تدافعی نگیرید: اگر کسی کار شما را زیر سوال برد و شروع به پرسیدن سوالات آزار دهنده کرد، سعی کنید عصبی نشوید. بحث و جدل هیچ فایده ای ندارد. سعی کنید با آرامش چگونگی و نحوه کار خود را برای او توضیح دهید و مهم تر از آن سعی کنید برای او شرح دهید که قرار است چگونه به او سود برسانید.
۵- ثابت قدم باشید: پس از آنکه در مورد عنوانی که دوست دارید با آن نامیده شوید تصمیم نهایی خود را گرفتید، دیگر آن را تغییر ندهید. درست است عناوین فریلنسر، خوداشتغال و کارآفرین فردی هرسه قابل استفاده به جای هم هستند. اما دلیلی ندارد هر بار خود را یک جور متفاوتی معرفی کنید. شما با این کار فقط باعث گیج کردن مشتریانتان خواهید شد. عنوان شغلی مورد نظرتان را انتخاب کنید و خود را فقط با آن معرفی کنید.
۶- حرفهتان را جدی بگیرید: شما صاحب یک حرفه کاملا جدی هستید. باید مطابق آن رفتار کنید. اگرشما خودتان را جدی بگیرید، مشتریان بالقوه شما نیز چنین خواهند کرد. شما همچنین می توانید یک نمونه خوب برای معرفی سایر فریلنسرها، خود اشتغالان و کارآفرینان فعال باشید- به از بین رفتن کلیشه های منفی که در مورد حرفهتان وجود دارد کمک کنید!
چرا نفرت؟
درک این موضوع که چرا درک عمومی بسیاری از افراد نسبت به شاغلانی که به صورت شخصی کار می کنند معمولا بدبینانه و منفی است، دشوار است، اما در مورد این موضوع چند فرضیه منطقی وجود دارد:
تصورات غلط در مورد اینترنت: در اصل، هم ما و هم کارآفرینان سنتی همه صاحبان مشاغل هستیم؛ اما چرا معمولا احترامی که به آنها گذاشته می شود را برای ما قائل نیستند؟ بنظر می رسد برای برخی مشتریان واقعا دشوار است که بتوانند احترامی را که برای مشاغل سنتی قائل هستند به مشاغلی که نا ملموس ترند (مشاغل آنلاین) حتی اگر به همان اندازه معتبر باشند، منتقل کنند. در بعضی موارد اثبات اینكه مشاغل ما "واقعی" هستند می تواند کار بسیار دشواری باشد.
آغازهای فروتنانه فراموش شده اند: در عصر تجارت های بزرگ و لذت های سریع، یادآوری این که بسیاری از مشاغل بزرگ توسط یک شخص راه اندازی شده است برای بسیاری از مردم میتواند دشوار باشد.
شروع بسیار آسان است (و حتی کنار گذاشتن آسان تر): امروزه که هرکسی میتواند یک وب سایت بزند و خود را "متخصص" بنامد، برای مشتریان فهمیدن تفاوت افرادی که صاحب یک تجارت واقعی هستند با افرادی که فقط این سبک زندگی را به عنوان یک سرگرمی قبل از هدف بزرگ بعدی خود امتحان میکنند دشوار است. این هجوم ناگهانی غیرحرفه ای ها به بازار حرفهای باعث شده تا برای افرادی از ما که تصمیم داریم بصورت حرفهای کار کنیم مورد توجه قرار گرفتن راهی طولانی و دشوار شود.
حسادت: خودتان را بیاد میآورید وقتی پشت یک میز اداری گیر افتاده بودید، آیا به افرادی که از پس زندگی خود به تنهایی برآمده بودند حسادت نمیکردید؟ خودتان را جای مشتریتان بگذارید. اگر همچنان در شرایط بدی باشند، ممکن است نسبت به شما و سبک زندگی شما خصومت ناخودآگاه داشته باشد.
فرقی ندارد که شما خود اشتغال، فریلنسر و یا کارآفرین فردی هستید. نحوه رفتارشما مهم تر از آن است که خودتان را چه بنامید . همیشه حرفهای باشید. و در نظر داشته باشید که همه در شرایط مشابه هستیم. بیایید به خوب بنظر رسیدن یکدیگر کمک کنیم.
این پست توسط فائزه، همکارم تهیه شد و ویرایش و انتشارش را من انجام دادم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
درس هایی که از کارآفرین های آبی سفید گرفتم -- جوجه شماری آخر پاییز 2
مطلبی دیگر از این انتشارات
ناامید باشید ولی...
مطلبی دیگر از این انتشارات
سه شنبه آبی و راهکارهای همکاری با شرکتهای خارجی