کتاب آبنبات دارچینی؛ سومین کتاب از مجموعه کتاب های طنز مهرداد صدقی

معرفی کتاب آبنبات دارچینی:

کتاب آبنبات دارچینی، نوشته‌ی مهرداد صدقی، داستان جذاب و بامزه‌ی محسن و اتفاقاتی است که برای او می‌افتد.

این کتاب اثر طنزی است که بعد از کتاب‌های آبنبات هل‌دار و آبنبات پسته‌ای منتشر شده تا مخاطبان را با آثار طنز آشنا کند.

https://mtbook.ir/product/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%a2%d8%a8%d9%86%d8%a8%d8%a7%d8%aa-%d8%af%d8%a7%d8%b1%da%86%db%8c%d9%86%db%8c/

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب های مهرداد صدقی:

کتاب آبنبات دارچینی سومین کتاب از سری داستان های طنز مهرداد صدقی میباشد. اگر از این کتاب جذاب لذت برده‌اید باقی کتاب های این مجموعه به شما پیشنهاد می‌کنیم:

درباره‌ی کتاب آبنبات دارچینی:

کتاب آبنبات دارچینی که در واقع جلد بعدی آبنبات هل‌دار محسوب می‌شود، درباره‌ی اتفاقات غیر منتظره و عجیبی است که برای شخصیت اصلی داستان، یعنی محسن رخ می‌دهد.

این اتفاقات به صورت ناخواسته روی زندگی محسن و اطرافیانش تاثیر می‌گذارند. ماجراهای کتاب آبنبات دارچینی بین سال‌های ۷۲ تا ۷۴ می‌گذرد. درگیری محسن، قهرمان بجنوردی داستان با این موقعیت‌های پیش‌بینی نشده اتفاقات طنزی را رقم می‌زند که خواندنش خالی از لطف نیست. راستی این را هم بدانید که یکی از شخصیت‌های محوری کتاب آبنبات دارچینی، پدر دریا است.

این اثر که جلد بعدی کتاب آبنبات هلدار محسوب می‌شود بین سال‌های ۷۲ تا ۷۴ می‌گذرد. ماجراهایی که در این سال‌ها برای محسن رقم می‌خورد موقعیت‌های طنزآمیزی را به وجود می‌آورد.

آبنبات دارچینی و دو جلد پیشین آن یعنی آبنبات هلدار و آبنبات پسته‌ای صرفاً برای خنداندن مخاطب نوشته نشده‌اند؛ بلکه با هدف داشتن شاخصه‌های داستانی به رشته تحریر درآمده و شما را با داستان همراه می‌کند. به علاوه هدف بعدی این بوده که به سمت لودگی نرود و طنز باشد.

کتاب آبنبات هل‌دار برنده چهاردهمین جشنواره ادبیات شهید حبیب غنی‌پور و کتاب سال خراسان شمالی شده و در سری دوم بخون و ببر خندوانه نیز معرفی شده است.

در بخشی از کتاب آبنبات دارچینی می‌خوانیم:

از ترس خشکم زد. اگر من را برق گرفته بود، آنقدر نمی‌ترسیدم. حسین، که دیده بود از سیم‌ها می‌ترسم، برای اینکه ترسم بریزد، مثلاً شوخی کرده بود. اما همین ‌کار باعث شد چوب به سیم بخورد.

مخزن بالابر هنوز نصف هم نشده بود که به بالا حرکت کرد. کارگرهایی که آن پایین بودند، همه با هم، شروع کردند به داد زدن و سوت کشیدن و شعار دادن. یکی دو نفر هم با بیل به مخزن می‌کوبیدند.

میتی‌کمون، که انگار باید کارش به نحوِ احسن انجام می‌شد، یک دفعه به مخزن آویزان شد تا مانع از بالا رفتن شود. حسین، که در کسری از ثانیه به نامهربان تبدیل شده بود، داد زد: «اون دکمه رِ بزن… اون دکمه رِ بزن…» آن‌قدر هول شده بودم که یادم رفته بود کدام پایین است و کدام بالا.

پایین همین بود؟

حسین با عصبانیت چیزی گفت که نفهمیدم دارد فحش می‌دهد یا دارد می‌گوید «دستکش». نیمۀ پر لیوان را در نظر گرفتم و فوراً دستکش را درآوردم تا به او بدهم. حسین چوب را گرفت

. پیرمردِ معلق، مثل کسی که او را دار زده باشند، بین زمین و آسمان و در میانۀ راه، پاهایش را تکان می‌داد و هم‌زمان از آن پایین به من فحش هم می‌داد. یک لحظه تصور کردم اگر زیاد فحش بدهد، ممکن است مثل داستان «لاک‌پشت و مرغابی»، ناخواسته، بالابر را رها کند و بیفتد.

بالابر تا حد‌ی آمده بود بالا که اگر پیرمرد آن را رها می‌کرد بلایی سرش می‌آمد. حسین، هر جور بود، بالابر را متوقف کرد و آرام آن را پایین فرستاد. صدای اوستای اصلی می‌آمد که از پایین داد می‌زد: «یک کار بهت سپردیما… نمخواد. بیا پایین، کارِت دارم.»

https://virgool.io/@mtbook.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%88%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DB%B1%DB%B4-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%B3%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-qmygoctmmmrg

پیشنهاد هایی برای دوستداران کتاب کتاب آبنبات دارچینی:

آبنبات دارچینی کتابی خواندنی و جذاب از دسته‌ی کتاب های ادبی و کتاب های رمان است. اگر از این کتاب جذاب لذت برده‌اید گزینه‌های دیگری را برای مطالعه به شما پیشنهاد می‌کنیم: