کتاب هایی که من خوندم (3) قتل در قطار سریع السیر شرق

محاله اهل کتاب خوندن باشین، کتابای معمایی و جنایی هم بخونین ولی آگاتا کریستی رو نشناسین! حتی اگه اهل کتاب خوندن هم نباشین بازم احتمالش خیلی کمه که فیلمای معمایی و کارآگاهی رو بخونین و پوآرو یا مارپل رو نشناسین! البته باید بگم من که شاید ده تا یا شاید بیشتر از ده تا از کتابای اگاتا کریستی رو خوندم هیچ کدوم شون از مارپل نبوده! و شاید دلیلش این بوده که نقطه شروع خوندن کتابای آگاتا کریستی واسه من، کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق بوده! بعدشم با خوندن چهار غول بزرگ و دختر سوم که این دو تا هم داستانی از پرونده های پوآرو بودن، به این نتیجه رسیدم که تا وقتی پوآرو هست چرا مارپل!؟ ولی خب شدیدا توصیه می کنم تا قبل از اینکه همه کتابایی که مال پوآرو هستن رو نخوندین، سراغ کتاب " پرده " نرین! اگه اصلا هم نرفتین که چیز زیادی رو از دست نمیدید! نپرسید چرا که اسبویل میشه!


کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق، فوق العاده بود! کلا کتابای آگاتا کریستی همشون شگفتی آور هستن و یه اغلب غیر قابل پیش بینی (که این غیر قابل پیش بینی بودن تو کتاب قتل در قطار و همین طورر کتاب تراژدی در سه پرده خیلی خیلی به چشم می خوره!)

قرار نیست تو این کتاب مثل یسری از کتابای دیگه که پوآرو توی اونا نقش داره (البته نه همه شون) اولش با یسری افراد دیگه شروع شه و بعد به مشکل بخورن و نمی دونم جنایتی صورت بگیره و یه جورایی از یک سوم یا نصفه داستان برن سراغ پوآرو! این اتفاق غیر منتظره، یعنی قتل (اسبویل نیست دیگه از اسمشم معلومه!) تو همین قطاری اتفاق میفته که پوآرو هست و خب پوآرو هم پرونده پیدا کردن قاتل رو بر عهده می گیره و جای جذاب داستان از همینجا شروع میشه ... مصاحبه تک به تک با تمام افراد، نشونه، استدلال های بی نظیر و در نهایت پایان تمیز و بی نقص و غیر قابل پیش بینی!

خلاصه که برای شروع کتابای معمایی فوق العاده است و شاید حتی از بس فوق العاده است بهتره اول شروع نکنین تا انتظار تون بالا نره! چون بعد خوندن این کتاب و تاکید می کنم پایانش، هر کتاب کارآگاهی و جنایی هم به چشم تون نمیاد!