تحلیل تکنیکال به روش سکانسی (قسمت اوّل)

تحلیل به روش سکانسی*، یک سبک ابداعی از معامله‌گران ایرانی است. این روش، با ترکیب مفاهیم روش‌های رفتارشناسی قیمت (Price Action Trading) و جریان سفارشات (Orderflow Trading) سعی در تحلیل وضعیت عرضه و تقاضا در بازار دارد.


با ذکر یک مثال، به توضیح این روش می‌پردازیم.

فرض کنید قصد داریم نمودار 1 را برای تشخیص جهت کندل بعد تحلیل کنیم.

نمودار 1
نمودار 1

از آنجاکه قصد پیش‌بینی جهت کندل بعدی را داریم، رفتار قیمت در آخرین کندل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و باید در این کندل به دنبال سرنخ‌های اوّلیه برای تشخیص جهت بعدی بازار باشیم. (شکل 1) در این کندل، یک موج صعودی باعث رشد قیمت شده است؛ با این وجود، این موج در حفظِ قیمتِ رشد کرده موفّق نبوده و قیمت مجدداً به سطوح پایین‌تر بازگشته است. همچنین، یک موج نزولی حرکت مشابهی را برای کاهش قیمت رقم زده و از قضا این موج هم موفق به حفظ قیمت‌های پایین‌ نشده است. بنابراین برداشت ما از بازار تا این لحظه، عدم اطمینان بازار** برای صعود یا نزول قیمت است. پس باید دنبال سرنخ‌های دیگری از تمایلات بازار باشیم.

شکل 1 - آخرین کندل مشاهده شده در نمودار
شکل 1 - آخرین کندل مشاهده شده در نمودار

در یک نگاه بزرگ‌تر، بازار در یک رنج*** (range) در حال نوسان است. (نمودار 2) نکته مهم در مورد رنج این است که برخلاف تصوّر عمومی، رنج‌ها لزوماً فقط دو سطح کلیدی**** ندارند. تعداد و محل سطوح کلیدی بسته به سناریو طرح شده ما از بازار مشخص می‌شود. نحوه تشخیص سطوح کلیدی در ادامه مقاله آمده است. براساس نمودار 2، دو سطح کلیدی در کف رنج وجود دارند. پایین‌ترین نقطه یک رنج، حد پایین رنج را مشخص می‌کند که همواره یک سطح کلیدی است. سطح دوّم که در بالای سطح اوّل قرار دارد نیز در این سناریو بعنوان یک سطح کلیدی در نظر گرفته شده است.

نمودار 2 - دو سطح کلیدی در کف رنج
نمودار 2 - دو سطح کلیدی در کف رنج

محدوده سطح کلیدی دوّم، با توجه به واکنش‌های قبلی قیمت به این محدوده مشخص شده است. بنابراین بازار نسبت به این محدوده حسّاسیت دارد. این محدوده به علّت مشخصی اهمّیت زیادی دارد: واکنش‌های زیاد، با وجود اینکه این محدوده کف واقعی رنج نیست! (نمودار 3)

نمودار 3 - واکنش‌های قیمت به محدوده کلیدی دوّم
نمودار 3 - واکنش‌های قیمت به محدوده کلیدی دوّم

حال، به اوّلین سرنخ جدی از بازار می‌رسیم. در نمودار 4، وقوع یک ریزش شدید با فشار فروش نسبتاً زیاد، باعث شکست سطح کلیدی دوّم نشده است. پس بطور کلی بازار حال و هوای صعود دارد و سطح کلیدی دوّم تا اینجا از خود استحکام خوبی به نمایش گذاشته است.

با دیدن نمودار 4، در ذهن مخاطب نکته‌سنج سناریوی دیگری نیست مطرح می‌شود: از کجا معلوم بازار در حال ترتیب داده حمله‌ای دیگر به سطح کلیدی دوّم نباشد؟

این سناریو با وجود کندلی با شکل آخرین کندل (شکل 1) رد می‌شود. اگر بازار قصد ترتیب دادن حمله‌ای دیگر به سطح کلیدی دوّم را داشت، باید کندل مطمئن‌تری برای این حمله شکل می‌داد.

نمودار 4 - سطح کلیدی دوّم موفق به جلوگیری از ریزش شده است.
نمودار 4 - سطح کلیدی دوّم موفق به جلوگیری از ریزش شده است.

نشانه‌های دیگری نیز برای صعود در این نمودار مشاهده می‌شوند. نمودار 5، دو واکنش اخیر قیمت به سطح کلیدی دوّم را نمایش می‌دهد. در این نمودار، آخرین واکنش در منطقه‌ای بالاتر از واکنش پیشین رخ داده است. این رخداد، از عجول‌تر شدن بازار برای خرید حکایت می‌کند.

نمودار 5 - وضعیت نسبی دو واکنش اخیر بازار به سطح کلیدی دوّم
نمودار 5 - وضعیت نسبی دو واکنش اخیر بازار به سطح کلیدی دوّم

نتیجه، بر پیش‌بینی ما منطبق است. (شکل 2)

شکل 2 - بازار طبق پیش‌بینی صعود کرد.
شکل 2 - بازار طبق پیش‌بینی صعود کرد.


*انتخاب عنوان سکانسی برای این روش علّت مشخصی دارد. در این روش، با در نظر گرفتن چند سکانس از اوضاع بازار و تشبیه بازار به یک فیلم، سعی کردیم رخداد بعدی این فیلم را حدس بزنیم.

**البته این عدم اطمینان همواره در بازار وجود دارد و نمی‌توان زمانی در بازار را مشخص کرد که بازار برای افزایش یا کاهش قیمت‌ها اطمینان داشته باشد.

***محدوده‌های ثابتی که قیمت برای مدّت مشخصی در آن‌ها نوسان کند را رنج می‌نامیم.

****هر سطح حمایت یا مقاومت مهم را یک سطح کلیدی می‌نامیم.


پی‌نوشت اوّل: نمودارها در پنجره زمانی 4 ساعته در حدود تاریخ 17 جولای 2016 ترسیم شده‌اند.

پی‌نوشت دوّم: از این روش‌ برای تحلیل حرکت بعد بازار برای تمامی کندل‌ها نمی‌توان استفاده کرد؛ چرا که برای تمام وضعیت‌های بازار نمی‌توان سناریوهایی با اطمینان بالا متصوّر شد. معامله‌گر هوشمند باید به انتظار یک سناریو بی‌عیب و نقص بنشیند.

پی‌نوشت سوّم: سناریوپردازی و تحلیل سکانسی نه فقط برای پیش‌بینی یک کندل، که برای پیش‌بینی روندها نیز قابل استفاده است. در نوشته‌های آینده به این مورد اشاره خواهیم کرد.

پی‌نوشت چهارم: این روش، نه یک روش مکانیکی مشخص، که یک بینش و ایده کلی برای نگاه به نمودار است. بنابراین سعی نکنید نمودارها را با پیاده کردن مشابه چیزی که اینجا ارائه شد، تفسیر کنید. بلکه باید به نمودار یک دید معمّاگونه داشته باشید. بازارها بسیار پویا هستند و تعادل‌های نیروهای عرضه و تقاضا در بازارها دائماً در حال تغییراند. شکل و معادله نمودار عرضه و تقاضای بازارها دائماً در حال تغییر است؛ پس ما فقط قادر به سنجش معادلات بازار برای یک سکانس هستیم و نه بیشتر. با کنار هم گذاشتن سکانس‌های مختلف، بخش کوچکی از نمودار عرضه و تقاضا را مدل کرده و از آن برای پیش‌بینی رفتار بعدی بازار استفاده می‌کنیم.