علاقهمند به بازاریابی، محتوا، ارتباطات، خلاقیت و پیچیدگیها، که سعی میکنم نتیجۀ کنجکاویها و موشکافیهام از مفاهیم پیچیدۀ زندگی کاری و شخصیم رو با بیانی ساده و متفاوت روایت کنم..
تجربۀ دریافت «اولین خبرنامۀ ایمیلی» از صباویژن و یکتانت + معرفی ۵ نکتۀ کلیدی برای ارسال اولین ایمیل
سلام سلام، وقتتون بخیر، امیدوارم که قرن جدید و سال نو رو با خوبی و خوشی آغاز کرده باشین و خوشحالم که دارین اولین نوشتهام در این قرن و سال رو میخونین. برای دوستانی که تازه دارن از این نوشته به بعد، نوشتههام رو دنبال میکنن باید این توضیح کوتاه رو بدم که یکی از علاقهمندیهام اشتراکگذاری تجربیاتم از وقایع مختلف زندگی شخصی یا کاری خودمه.
مثلاً اگه بخوام به ۴ تا از مهمترین تجربیاتی که پارسال نوشتم و منتشر کردم اشاره کنم، میتونن اینها باشن:
- تجربۀ ارسال ایمیل به ایمیلِ Info بیش از ۱۸۰ کسبوکار ایرانی
- وقتی که چهار ماه در شبکههای اجتماعی نیستی... | تجربههای یک چسفالوئر
- تحلیل رفتار متقابل | «جراحی باز» برای شناخت بهتر خودمان
- پرلایکترین و پرکامنتترین پستهای ویرگول | تجربۀ استفاده از «لیست در ویرگول»
پارسال خیلی بیشتر به مفهوم جزئیات در کار و زندگی پرداختم و ارادت زیادی هم به اصطلاح خدا در جزئیاته (God is in the detail) یا بهاختصار GID دارم. این اصطلاح به توجهکردنِ به جزئیات اشاره داره و به عبارتی میگه که همیشه این امکان هست که مسائل پراهمیت، در یه نگاه کلی و دقتنکردن به جزئیات، از چشممون پنهون بمونن.
رو حساب همین علاقم به جزئیات، اواخر سال ۱۴۰۰ بود که دیدم صباویژن بهعنوان بزرگترین آژانس تبلیغات آنلاین کشور در ۱۳بهمن۱۴۰۰ اولین خبرنامۀ ایمیلیش رو برای مخاطباش ارسال کرده و در ۱۴بهمن۱۴۰۰ از راهاندازی خبرنامۀ ایمیلیش خبر داده.
بعد از چند روز، یکتانت هم بهعنوان بزرگترین پلتفرم تبلیغات آنلاین ایران، شروع به راهاندازی خبرنامۀ ایمیلیش کرد. البته تو سایتشون (در دستهبندی اخبار) خبری مبنی بر راهاندازی خبرنامۀ ایمیلیشون ندیدم و این شروع بازاریابی ایمیلی رو از دریافت اولین ایمیلشون در ۱۷اسفند۱۴۰۰، متوجه شدم.
خلاصه چون تو حوزۀ بازاریابی محتوایی خاکبازی میکنم، این علاقه به جزئیات با تعطیلات نوروز ۱۴۰۱ ترکیب شد تا اولین ایمیل دریافتی از این دو آژانس تبلیغاتی رو از لحاظ استراتژی ارسال اولین ایمیل، زمان ارسال، عنوان، محتوای داخل ایمیل و... بررسی کنم. در آخر هم ۵ نکتۀ کلیدی واسه ارسال اولین ایمیل میگم که اگه خواستین بازاریابی ایمیلی رو شروع کنین، ازشون استفاده کنین.
البته باید بگم که کلاً یه مقدار کار سختیه که درون یه کسبوکار رو از بیرون قضاوت کرد، ولی خب سعی میکنم نکاتم رو از ایمیلهاشون به اشتراک بذارم و سعی میکنم نکات تکراری رو که تو ایمیلها دیدم، دیگه هی تکرار نکنم و یه بار بهشون اشاره کنم.
فقط چون اول ایمیل صباویژن رو دریافت کردم، اول هم به سراغ بررسی ایمیل صباویژن میرم و بعد ایمیل یکتانت. برای اینکه انتشار عکس کامل از ایمیل در ویرگول از کیفیت اون کم میکرد، مجبور شدم هر قسمت ایمیل رو بهترتیب اسکرین شات بگیرم، منتشر کنم و در ادامه توضیحاتش رو بنویسم.
اهمیت اولین ایمیل
وقتی استراتژی بازاریابی ایمیلی خودمون رو تدوین میکنیم، بعدش میریم سراغ انتخاب پلتفرم و طراحی قالب اولین ایمیلمون. بعد وقتش میرسه که اولین ایمیل رو برای مخاطبامون ارسال کنیم. درسته که اولین ایمیلی که ارسال میکنیم احتمالاً میشه یکی از هزاران ایمیلی که قراره برای مخاطبامون ارسال کنیم، اما این خیلی مهمه که اولین ایمیل رو چطور شروع میکنیم.
اگر اولین ایمیل ارسالی ما ساختار مناسبی نداشته باشه، احتمالاً ۲ حالت پیش میاد:
- ایمیلمون لابهلای بقیۀ ایمیلهای گیرنده گموگور میشه و نادیده گرفته میشه.
- درصورتیکه ایمیلمون بره تو اسپم گیرنده و کورسوی امید به پوشۀ اسپم سر بزنه و ایمیلمون چشمش رو درگیر نکنه، احتمال اینکه ایمیلمون رو باز کنه و جذب بشه و ایمیل رو از پوشۀ اسپم خارج نکنه افزایش پیدا میکنه.
تجربۀ دریافت اولین ایمیل از صباویژن
ازاونجاییکه در سال ۱۳۹۸، برای بررسی ایمیلهای خوشامد، ایمیلم رو در سایتها وارد کرده بودم، ایمیلم در اختیار صباویژن بود. نکتۀ حائز اهمیت اینه که تقریباً ۲-۳ سالی میشد که ایمیلم رو برای ارسال خبرنامۀ ایمیلی گرفته بودن،اما از اون زمان خبری از ارسال خبرنامۀ ایمیلی نبود! انگار که چون همۀ سایتها در انتهاشون ایمیل میگیرن، اینها هم همون بعد از راهاندازی سایت، بدون استراتژی خاصی شروع به دریافت ایمیل از مخاطباشون کرده بودن.
البته وقتی یهذره تو سایت و لینکدینشون کنکاش کردم، متوجه شدم که گویا صباویژن از سال ۱۳۸۵ که فعالیت خودش رو تو زمینۀ تبلیغات و بازاریابی دیجیتال شروع کرده، هیچوقت تیم بازاریابی (آفلاین یا آنلاین) نداشته و تازه از اول سال ۱۴۰۰ اقدام به تشکیل تیم بازاریابی کرده و احتمالاً بهخاطر همین هم این مدت ایمیل نمیفرستاده و تازه از اول سال ۱۴۰۰ شروع به فراهمکردن زیرساخت خبرنامۀ ایمیلی کردن.
سنجش میزان اعتقاد صباویژن به بازاریابی ایمیلی در ۳ مرحله
بالاتر گفتم که من ایمیلم رو از سال ۱۳۹۸ در اختیار صباویژن گذاشته بودم و تازه شروع به بازاریابی ایمیلی کردن. اما خب باید این مسیر دریافت اولین ایمیل بعد از ۲-۳ سال رو تو ۳ مرحله با همدیگه بررسی کنیم تا ببینیم چقدر به تکنیک بازاریابی ایمیلی اعتقاد داره و خروجی این اعتقادش در ظاهر کسبوکارش به چه شکلیه.
مرحلۀ اول: نحوۀ جمعآوری ایمیل
برای مرحلۀ اول رفتم سراغ نحوۀ جمعآوری ایمیلها از مخاطبان برای انجام بازاریابی ایمیلی توسط صباویژن. تو یه نگاه کلی به سایت و بلاگشون متوجه شدم که گویا فقط در انتهای سایت و بلاگشون اقدام به دریافت ایمیل میکنن، درصورتیکه میشه در جاهای مختلف دیگهای مثل اسکرولکردن بیش از ۵۰درصد صفحه، دریافت فایل و...، از مخاطبان سرنخ جمعآوری کرد.
اون متن توضیح و دکمۀ باکس دریافت ایمیل پایین سایت و بلاگشون هم با همدیگه متفاوت بود که حس عدم یکپارچگی میداد. اول توضیحات انتهای صفحۀ بلاگشون برای دریافت ایمیل رو دیدم که نوشته بودن «دریافت آخرین اخبار صباویژن» و با توجه به وجود دستهبندی اخبار صباویژن، حس کردم فقط قراره اخبارشون رو دریافت کنم، درصورتیکه منظورشون کل محتواهای تولیدی و منتشرشدشون بود.
بعد هم دیدم جا داره توضیحاتی که تو باکس پایین سایتشون بود بهتر بشه؛ یعنی مخاطب بدونه قراره با واردکردن ایمیلش، هر چند وقت یک بار منتظر دریافت ایمیل از سمت صباویژن باشه. مثلاً من اگه بودم شاید بهجای عبارتی که تو عکس زیر میبینید، این عبارت رو مینوشتم:
هر دو هفته یک بار گلچینی از محتواهای حوزۀ تبلیغات و بازاریابی را از دست ندهید!
مرحلۀ دوم: آموزش و اشتراکگذاری
تو قدم دوم رفتم ببینم که آیا تو بلاگشون، محتوایی هم دربارۀ بازاریابی ایمیلی دارن یا نه؛ چون معمولاً کسبوکارهایی که به دنبال بازاریابی محتوایی هستن، با هدف جذب سرنخ، تو حوزههای تخصصی مربوط به خودشون شروع به تولید و انتشار محتوا میکنن.
بعد از بررسی متوجه شدم که یه دستهبندی اختصاصی با عنوان بازاریابی ایمیلی در زیر دستهبندی بازاریابی دیجیتال دارن و تا امروز که این نوشته رو منتشر میکنم، در این دستهبندی فقط ۱۰ محتوا منتشر کردن.
اولین محتوایی هم که تو این زیردسته منتشر کردن برمیگرده به ۱۵آذر۱۴۰۰ با عنوان بازاریابی ایمیلی چگونه میتواند سرنخها را به فروش تبدیل کند؟ ازاونجاییکه خبر راهاندازی ویپدیا (بلاگ صباویژن) رو خوندم، متوجه شدم که تازه از اول مهر شروع به تولید و انتشار محتوا کردن و برای همین هم محتواهاشون تقریباً خیلی تازهست.
در دستهبندی وبینارها هم دنبال عناوین مرتبط با ایمیل مارکتینگ بودم که متوجه شدم چون تازه از بهمن ۱۴۰۰ برگزاری وبینارهاشون راهاندازی شده، کلاً ۲ وبینار برگزار کردن که چنین عنوانی در بین وبینارها نبود و شاید در آینده وبیناری هم پیرامون این موضوع برگزار کنن.
مرحلۀ سوم: اولین ایمیل دریافتی، زیر ذرهبین بررسی
خب تا اینجای کار نحوۀ جمعآوری ایمیلیشون و مسئولیتی رو که دارن در قبال آموزش بازاریابی ایمیلی برای مخاطبان ایفا میکنن، بررسی کردیم. تو این مرحله میخوام اولین ایمیلی رو که برای من و بقیۀ مخاطباشون فرستادن، ببینیم.
۱۰ نکته بهدستآمده از بررسی اولین ایمیل دریافتی
من اولین ایمیل صباویژن رو در تاریخ چهارشنبه، ۱۳بهمن۱۴۰۰، ساعت ۹:۴۸ دریافت کردم.
۱) ۳ قسمت اصلی ایمیل
از بحث اینکه ایمیل لیبل یا ستاره داره یا مثلاً میره تو پوشۀ اینباکس یا اسپم و علتشون چیه و... که بگذریم، میرسیم به ۳ قسمت اصلی ایمیل دریافتی:
- اسم فرستنده: باید مشخص باشه که فرستندۀ ایمیل از طرف چه کسبوکار یا چه تیمیه.
صباویژن تو ایمیل اولش سعی کرده با اسمبردن از یک نفر از تیم خودش، نشون بده که ایمیل شروع داره از طرف یکی از اعضای کسبوکارش ارسال میشه. - عنوان ایمیل: عنوان ایمیلی که فرستاده میشه باید ساده و ترغیبکننده باشه؛ یعنی اطلاعاتی رو در اختیار مخاطب بذاره که داخل ایمیل منتظر مخاطبه.
خبریبودن عنوان ایمیل، احتمال بازشدن رو کاهش میده؛ چون مخاطب متوجه این میشه که «خب خبرنامۀ ایمیلی راه افتاد دیگه». ولی اگه سؤالی یا درگیرکنندۀ حس مخاطب بود، احتمال بازشدن رو افزایش میداد. بااینحال، چون کوتاه و گویاست برای من جذاب بود، مخصوصاً که از یه ایموجی موشک که یادآوری یک شروع قدرتمنده، استفاده شده. - قبل از تیتر: اون متن خاکستری بعد از عنوان ایمیل میشه همون قبل از تیتر (Pre Header). قبل از تیتر فرصت خوبیه که توضیح بیشتری دربارۀ ایمیل ارسالی به مخاطب داده بشه.
شخصیسازی نکردن این قسمت باعث شده که حداقل ۱۶ کارکتر به «مشاهده در مرورگر» اختصاص پیدا کنه و بعد متن درخواستی نمایش داده بشه و احتمال افزایش بازشدن ایمیل رو کاهش داده. استفاده از استیکر در متن قبل از تیتر، اینجا رو از حالت نوشتاری روتین خارج کرده بود و خوب بود.
۲) ایمیل فرستنده
آدرس ایمیل فرستنده campaign@sabavision.com بود. این آدرس با اسم فرستنده یکی نبود و حس ناهماهنگی میداد. اگه عنوان ایمیل، «نیما از صباویژن» بود، مثلاً انتظار داشتم که آدرس ایمیل فرستنده هم Nima@sabavision.com میبود.
۳) مشاهده در مرورگر
استفاده از قابلیت مشاهده در مرورگر در ابتدای ایمیل اتفاق خوبی بود؛ چون بعضیوقتها نسخههای ایمیل با دستگاه گیرنده سازگار نیست یا عکسهای ایمیل بهراحتی باز نمیشه یا به باگ میخوره. ولی وقتی این قابلیت باشه، گیرندۀ ایمیل با خیال راحت روش کلیک میکنه تا بتونه با سرعت ایمیل رو در نسخۀ وب باز و مطالعه کنه.
۴) متن شروع ایمیل
ایمیل با یه لوگوی غیرقابل کلیک از خود صباویژن شروع میشد که کلیتش اوکی بود. قبل از خود متن این رو بگم که فونت استفادهشدهدر این ایمیل Tahoma بود و چون سرویس ایمیلی (میلرلایت) که باهاش ایمیل ارسال میکنن از فونت فارسی پشتیبانی نمیکنه، عملاً میشد گفت که بهترین فونت همینی هست که انتخاب کردن.
ایمیل رو با یه عنوان خوشامدگویی و متن شروع کرده بودن. تو خط اول متن اشاره کردن که بعد از مدتها میتونن از طریق ایمیل با مخاطب در ارتباط باشن. این نشون میده که خودشون هم متوجه اینکه سالهاست ایمیل ارسال نکردن بودن و با آگاهی به این موضوع اشاره کردن.
به اقتضای این نبودن چندساله، تو خط بعدی کمی کسبوکارشون رو معرفی کردن که اگه گیرندۀ ایمیل یادش نیومده بود صباویژن کی بوده، اینجوری بهش یادآوری بشه و در ادامهاش هم توضیح داده که جدیداً دارن چیکار میکنن.
در آخر هم گفتن که محتواهایی که در ادامه قراره بهش دسترسی داشته باشم چطور انتخاب شدن و چون تازه خبرنامۀ ایمیلی رو راهاندازی کردن، اگه نظری داشتم باهاشون درمیون بذارم.
شاید اگه من بودم، جور دیگهای اولین ایمیل شروع رو ارسال میکردم؛ اما واسه شروع اولین ایمیل، باهاش مشکلی نداشتم. تنها موضوعی که اذیتکننده بود این عدم رعایت نیمفاصله مانند «برگزیده ای» و یکدستنبودن نگارش کلمات مانند «نظری داشتین با ما در میان بگذارید» بود و البته اثری هم از اون نیمایی که فرستندۀ ایمیل بود، تا انتهای ایمیل دیده نشد؛ مثلاً اینکه اصلاً چه سمتی در صباویژن داره.
۵) پربازدیدترینهای ویپدیا
اولین محتواهایی که تو ایمیل بهشون دسترسی داشتم، با دوتا از بلاگپستهای پربازدیدشون شروع میشد. «پربازدیدترین» عنوان جذابیهکه نشون میده این محتواها احتمالاً برای بقیۀ مخاطبها هم جذاب بودن که بیشتر از بقیه دیده شدن.
استفاده از کلیک، حس مثبتی رو به مخاطب میده؛ چون یه ذهنیتی از عنوان مطلبی که قراره بخونه، میگیره. من اگه بودم شاید اون پیشنوشتۀ چندخطی رو نمیذاشتم، اونجا که اسکرول رو برای مخاطب زیاد کنه، و میذاشتم مخاطب فقط بهواسطۀ عکس و عنوانی که نوشتم، روی دکمۀ «میخوانم» کلیک کنه.
۶) جدیدترین ویدئو
این قسمت مربوط میشد به یه محتوای ویدئویی از اعضای تیم خود صباویژن که میان و دربارۀ یه موضوع تخصصی تو حوزۀ خودشون صحبت میکنن و در صفحۀ آپاراتشون منتشر میکنن. با مشخصبودن عکس اون شخص و نوشتۀ داخل عکس، خیلی حس انسانیزهای بهم دست داد.
البته نمیدونم اینکه دکمۀ فراخوان نداشت و عملاً برای بازدید ویدئو باید روی تصویر کلیک میکردیم، به بقیه چه حسی رو میداد، ولی من حس کردم حتماً باید نوشتۀ بالای تصویر رو بخونی تا متوجه بشی که برای دیدن ویدئو حتماً باید روش کلیک کنی و از صفحۀ ایمیل خارج بشی و وارد آپارات بشی تا بتونی ویدئو رو ببینی.
۷) وبینار رایگان
در قسمت بعدی، وبیناری رو که قرار بود در هفتۀ آینده برگزار بشه گذاشته بودن تا دریافتکنندههای ایمیل بتونن براساس موضوع در وبینار ثبتنام کنن. البته توضیحات این بخش هم زیاد بود؛ یعنی باز اگه من بودم، قطعاً توضیحات کمتری رو مینوشتم و سعی میکردم به مخاطب سرنخ بدم تا مخاطب ترغیب بشه که روی دکمۀ «ثبتنام» کلیک کنه.
۸) پست مسابقۀ اینستاگرامی
در قسمت یکی مونده به آخر ایمیل، پست Embedشدهای از صفحۀ اینستاگرامشون گذاشته بودن تا کاربر، در صورت تمایل، به صفحۀ اینستاگرامشون مراجعه کنه. من هر کاری کردم تصویر این پست اینستاگرامشون تو این صفحه برام لود نشد، ولی خب خیلی هم حس خوبی به حضور این پست در اینجا نداشتم.
۹) آیا میدانید؟
این قسمت کلاً یه جوری بود واسم و خیلی فازش رو نگرفتم؛ یعنی مثلاً داشت یه دادهای رو دربارۀ کسبوکارشون به مخاطب میداد؟ چرا آخه؟ نیمفاصلۀ «آیا می دانید» هم پیشکش!
۱۰) فوتر
تو قسمت فوتر معمولاً «درخواست لغو عضویت»، «آدرس شبکههای اجتماعی» و «اطلاعات بیشتر» قرار میدن. من از متن لغو عضویتشون لذت بردم و خیلی کول داره به مخاطب توضیح میده از اینکه ایمیلت دست ماست خوشحالیم و اگر هم نمیخوای دریافتشون کنی، مختاری.
اینکه لوگوی سمت چپ تصویر هم هایپرلینک بود به صفحۀ سایت، خوب بود؛ ولی اینکه بودنِ آدرس شرکت انتهای ایمیل خوبه، بده، باعث اعتمادسازی میشه یا هر چیز دیگهای، نظر خاصی ندارم.
خب این از بررسی ایمیل اول صباویژن. اگه شما هم نکتهای به چشمتون خورده یا ایمیل رو دریافت کردین و نکتهای داشتین، تو قسمت کامنتها باهام درمیون بذارین تا بریم سراغ اولین ایمیل یکتانت.
تجربۀ دریافت اولین ایمیل از یکتانت
در سال ۱۳۹۸ برای انجام تبلیغات بنری در یکتانت ثبتنام کرده بودم و ایمیل من رو از همون زمان در اختیار داشتن و یادم نمیاد که اون زمان درخواست عضویت در خبرنامه رو داده بودم یا نه؛ اگر هم داده بودم، این مسئله پیش میاد که آیا تو این ۲-۳ سالی که ایمیلم رو داشتن، هیچ خبرنامۀ ایمیلیای ارسال نکرده بودن؟
ازاونجاکه با بررسی سایتشون دیدم هیچجا باکسی برای دریافت خبرنامۀ ایمیلی وجود نداره، دیگه مطمئن شدم که چون ایمیل من بهعنوان تبلیغدهنده تو سایت یکتانت ثبت شده بوده، ایمیلم رو بدون اجازۀ قبلی برداشتن و برام ایمیل فرستادن. البته میشه تصور کرد که شاید پیش خودشون حدس زدن که من بهعنوان تبلیغدهنده احتمالاً میتونم مشتری بالقوۀ خبرنامۀ ایمیلشون باشم؛ ولی خب، از قبل هیچ کجا از من رضایتی مبنی بر دریافت خبرنامۀ ایمیلی کسب نشده بود.
البته الان اگه به سایتشون سر بزنین، به صفحۀ سیاستهای حریم خصوصی دسترسی دارید که تو این صفحه مشخصاً اعلام کردن که [نقل به مضمون] «اگه ایمیلتون رو برای دریافت خبرنامۀ ایمیلی در اختیار ما بذارین یا ثبتنام کنین، ما براتون ایمیل تبلیغاتی ارسال میکنیم»؛ یعنی اینجا دارن به کاربر پیشاپیش این اطلاع رو میدن و ما موقع ثبتنام وقتی تیک گزینۀ قوانین رو میپذیرمرو میزنیم، یعنی همین. اما مشکل کجاست؟
مشکل اینجاست که طبق بررسی من به کمک وب آرشیو، این صفحۀ سیاستهای حریم خصوصی تقریباً از ۵اردیبهشت۱۴۰۰ تو سایت یکتانت قرار گرفته و رو به گذشته همچین صفحهای وجود نداشته. یعنی چی؟ یعنی اینکه مخاطبانی که از این تاریخ به قبل ثبتنام کرده بودن، عملاً هیچ قوانینی از طرف یکتانت رو نپذیرفتن.
پس یکتانت حق نداشته که از ایمیلهایی که تا این تاریخ داشته استفادۀ تجاری کنه، مگه اینکه تو ایمیل ارسالی اول، ضمن عذرخواهی ذکر میکرد که مثلاً ایمیل من رو از کجا آوردن؛ چون من از قبل درخواستی مبنی بر دریافت خبرنامۀ ایمیلی یا پذیرفتن قوانین ثبت نکرده بودم.
بعد از این رفتم به سایتشون سر زدم و متوجه شدم که یکتانت از سال ۱۳۹۵ فعالیت خودش رو تو زمینۀ دیجیتال مارکتینگ شروع کرده و از همون زمانها هم تیم بازاریابی داشته، ولی خب بنا به دلایلی که من نتونستم کشفشون کنم، از اون زمان اصلاً خبرنامۀ ایمیلی ارسال نکردن. حالا شاید استراتژی و زیرساخت و... نداشتن و دست نگه داشته بودن برای شروعش.
سنجش میزان اعتقاد یکتانت به بازاریابی ایمیلی در ۳ مرحله
بالاتر گفتم که من ایمیلم رو از سال ۱۳۹۸ در اختیار یکتانت گذاشته بودم و تازه شروع به بازاریابی ایمیلی کردن. اما خب باید این مسیر دریافت اولین ایمیل رو با همدیگه تو ۳ مرحله بررسی کنیم تا ببینیم چقدر به تکنیک بازاریابی ایمیلی اعتقاد دارد و خروجی این اعتقاد، در ظاهر کسبوکارش چه شکلیه.
مرحلۀ اول: نحوۀ جمعآوری ایمیل
برای مرحلۀ اول رفتم سراغ نحوۀ جمعآوری ایمیلها از مخاطبان برای انجام بازاریابی ایمیلی. تو یه نگاه کلی به سایت و بلاگشون متوجه شدم که گویا کلاً از مرسومترین روش جمعآوری ایمیل، یعنی باکس انتهای سایت و بلاگ، استفاده نمیکنن.
کمی بیشتر نگاه کردم و دیدم که اصلاً در حالت عادی نمیتونیم عضو خبرنامۀ ایمیلی یکتانت بشیم؛ یعنی باکسی برای دریافت ایمیل نیست که مثلاً من حتی به دوستم بگم که برو عضو خبرنامۀ ایمیلی یکتانت بشو و حتماً باید بهعنوان تبلیغدهنده یا تبلیغگیرنده داخل سایت ثبتنام کنه.
اما ۲ جا رو دیدم که از مخاطبان ایمیل جمعآوری میکنن:
۱) در دستهبندی وبینارها: در این دستهبندی وقتی به وبینارها مراجعه میکنین دو حالت به وجود میاد: اولیش اینکه میتونین بهراحتی، بدون نیاز به ورود ایمیل و اطلاعات، به وبینارهای قدیمی مثل وبینار اس ام اس مارکتینگ دسترسی داشته باشین و دومین حالتش هم برای وبینارهای جدیدیه که برگزار کردن؛ مثل وبینار تبلیغات آنلاین با هدف جذب لید که برای دسترسی بهشون باید حتماً ایمیلمون رو وارد کنیم.
این رویۀ جمعآوری سرنخ، این حس رو به من داد که انگار استراتژیشون برای دسترسی مخاطبان به وبینارها تغییر کرده. اما وقتی واسه وبینارهای جدید اطلاعات رو وارد میکنیم، درست مثل وبینارهای قبلی بهش دسترسی داریم. پس اگه قراره برای دسترسی به وبینارها لید جمع بشه، باید برای وبینارهای قبلی هم جمعآوری بشه دیگه.
یه چیز دیگهای هم که اذیتکننده بود، این اجباریبودن دریافت اطلاعات بود؛ یعنی حتماً باید ایمیل رو وارد میکردم تا حتی بتونم به سرفصلها دسترسی داشته باشم. خب وقتی من سرفصلهای وبینار رو نخوندم، چرا باید اطلاعاتم رو تکمیل کنم و بخوام ثبتنام کنم؟
۲) در دستهبندی کتاب الکترونیک: تو این دستهبندی هم جدای از تعداد محدود فایلها، درست مثل دستهبندی وبینار، باید برای دسترسی به فایل کتابهای الکترونیک، ایمیل رو به همراه اطلاعات دیگه وارد میکردیم.
مثلاً وقتی رو کتاب الکترونیکی مسیر موفقیت فروشگاههای آنلاین در تبلیغات کلیکیکلیک کردم، اون بالاش قشنگ توضیحات این کتابچه بود و برای دریافتش، باید در انتها ایمیلم رو به همراه اطلاعات دیگه وارد میکردم و یه چیز شستهرفته بود.
مرحلۀ دوم: آموزش و اشتراکگذاری
تو قدم دوم رفتم ببینم که آیا تو بلاگشون، محتوایی هم دربارۀ بازاریابی ایمیلی دارن یا نه؛ دلیلم هم این بود که چون معمولاً کسبوکارها با هدف جذب سرنخ به دنبال انجام بازاریابی محتوایی هستن، تو حوزۀ تخصصی خودشون شروع به تولید و انتشار محتوا میکنن.
بعد از بررسی بلاگ متوجه شدم که انگار دستهبندی اختصاصی برای بازاریابی ایمیلی ندارن و همۀ محتواهای مربوط به بازاریابی ایمیلی داره در دستهبندی بازاریابی دیجیتال منتشر میشه. تو این دستهبندی بیش از ۲۵۰ محتوا در حوزههای مختلف بازاریابی دیجیتال منتشر شده که تنها ۴ مطلب دربارۀ بازاریابی ایمیلیه.
اولین محتوای منتشرشده دربارۀ بازاریابی ایمیلی هم متعلق به نوشتۀ ۹ اشتباه ایمیل مارکتینگ که نرخ لغو اشتراک را افزایش میدهد هست که اولین بار در ۴دی۱۳۹۷ تولید و منتشر شده و آخرین بار در ۲۷دی۱۴۰۰ بهروزرسانی شده.
در دستهبندی وبینارها هم متوجه شدم که اولین وبینار مرتبط با موضوع بازاریابی ایمیلی با عنوان ایمیل مارکتینگ و بازگشت مشتری در ۱۳اردیبهشت۱۴۰۰ برگزار شده که نشاندهندۀ منسجم و همراستابودن محتواهای تولیدیشان با آموزش بحث بازاریابی ایمیلیه.
این دو مورد نشون میده که یکتانت از بدو شروع فعالیتش از اهمیت بازاریابی ایمیلی آگاه بوده، ولی انگار بهصورت جستهگریخته برای آموزش مفاهیمش به اون پرداخته. از طرف دیگه اینکه من از یکتانت، بهعنوان شرکتی که از اوایل شروع کارش به مفاهیم بازاریابی دیجیتال اهمیت میداده، خیلی زودتر از اینها انتظار دریافت خبرنامۀ ایمیلی داشتم.
مرحلۀ سوم: اولین ایمیل دریافتی، زیر ذرهبین بررسی
خب تا اینجای کار نحوۀ دریافت ایمیلیشون و مسئولیتی رو که دارن در قبال آموزش بازاریابی ایمیلی برای مخاطبان ایفا میکنن، دیدیم. تو این مرحله میخوام برم سراغ اولین ایمیلی که فرستادن و با هم بررسیش کنیم.
۱۱ نکتۀ بهدستآمده از بررسی اولین ایمیل دریافتی
من اولین ایمیل یکتانت رو در تاریخ چهارشنبه، ۱۷اسفند۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۰۲ دریافت کردم.
۱) ۳ قسمت اصلی ایمیل
خب اما این ۳ قسمت اصلی ایمیل یکتانت چطور بود.
- اسم فرستنده: یکتانت هم تو ایمیل اولش سعی کرده با اسمبردن از یک نفر از تیم خودش نشون بده که ایمیل شروع داره از طرف یکی از اعضای کسبوکارش ارسال میشه.
- عنوان ایمیل: عنوان ایمیل گویای این موضوع که دارن اولین ایمیل خبرنامۀ ایمیلیشون رو ارسال میکنن، نبود. یعنی انگار مثلاً گیرنده تا قبل از این دهها ایمیل ازشون دریافت کرده و این هم یه ایمیل مثل قبلیهاست. استفاده از دو دایرۀ زردرنگ که همرنگ رنگ سازمانیشون بود حس خوبی میداد. درکل ولی خب دایرۀ زرد مفهوم خاصی رو به مخاطب نمیرسوند.
- قبل از تیتر: این قسمت تا حدودی شخصیسازی شده بود. درواقع همون عنوان ایمیل بهصورت کاملتر بود؛ ولی خب باز دوباره حضور دو دایرۀ زردرنگ در اینجا، ایمیل رو خیلی زرد اندر زرد کرده بود.
۲) ایمیل فرستنده
ایمیل فرستنده همراستا با اسم فرستنده بود؛ یعنی ایمیل داشت از طرف روژاننامی ارسال میشد که اتفاقاً در ایمیل ارسالکننده هم مشخص بود که خود این شخص از طرف یکتانت هست.
۳) مشاهده در مرورگر
قابلیت مشاهده در مرورگر معمولاً اول ایمیل هست که من هرچی گشتم پیداش نکردم و جاش خالی بود.
۴) هدر هایپرلینک
اینکه لوگوی تو هدر به صفحۀ اصلی سایت هایپرلینک شده بود، اذیتکننده بود؛ چون آدم اگه اشتباهی دستش میخورد یا اگه میخواست اسکرول کنه بیاد پایین، یهو از صفحۀ ایمیل خارج میشد.
۵) زیرعنوان
ایمیلها معمولاً یه عنوان اصلی دارن و دیگه داخلشون ایمیل ندارن. ولی این عنوان داخلی که نوشته بودن «یکتانت چه خبر؟» بهطور کلی اوکی بودها، ولی خب واسه ایمیل اول خوب نبود؛ یعنی اگه نبودش یا مثلاً یه خوشامدی به ایمیل اول گفته بودن، بهتر میبود.
۶) عکس و متن شروع ایمیل
بالاتر گفتم که یکی از چالشهای فرستادن ایمیل، همین مسئلۀ فونت هست که یه حداقلهاییش رو میشه با یهسری فونت بهبود داد؛ مثل همون فونت Tahoma. ولی خب ایمیل بچههای یکتانت حتی این فونت رو هم نداره و فکر کنم فونت پیشفرضِ خود سرویسِ ایمیلشونه و این اذیتکنندهست.
ایمیل با عکسِ هایپرلینک به صفحۀ بلاگ شروع شده که خب تو نگاه اول آدم متوجه نمیشه که چه چیزی در انتظارشه و بعد از بازشدن ایمیل حتماً باید اسکرول کرد و اومد پایینتر تا به محتوا دسترسی داشت و بهتر بود ایمیل با عکس شروع نمیشد. تازه بین عکس و متن هم یه اینتر زیادی خورده، انگار که همین فاصلههای کوچیک کوچیک باعث میشه ایمیل خیلی طولانی بشه و اسکرولکردنش زیاد بشه.
درخصوص خود متن ایمیل هم بالاتر گفتم مشکلم با دریافت ایمیل، اون عدم کسب اجازه بود و اینکه تو متن شروع ایمیل اول هم حتی به این موضوع اشاره نکردن و اگه توضیح میدادن، کمی واسه منِ گیرندۀ ایمیل بهتر بود؛ یعنی مثلاً میگفتن که خبرنامۀ ایمیلیشون چرا راه افتاده، از کی راه افتاده، قراره چیکار کنن و... .
بعد از «همراه عزیز یکتانتی سلام» رفته بودن سراغ توضیحات ایمیل که این نسخۀ اول از خبرنامۀ یکتانته و امیدوارن از مطالعهاش لذت ببرم. استفاده از کلمۀ «نسخه» حس اپلیکیشنی که آپدیت فرستاده، میداد. شاید بهتر بود بهجاش از جایگزینهایی مثل اولین ایمیل یا اولین شماره از خبرنامۀ ایمیلی استفاده میکردن.
۷) مقالات پربازدید این ماه (اسفند)
بهجای «این ماه» اگه اسم خود ماه رو میآوردن زودتر به ذهن متبادر میشد که داریم ایمیل رو در چه ماهی دریافت میکنیم. نکتۀ جالبتر اینه که این ایمیل ۱۷ اسفند ارسال شده و چطوری هنوز ماه تموم نشده، مقالات پربازدید اسفند رو برای من ارسال کردن؟
استفاده از عکسهای خودشون هم حس انسانیزۀ خوبی بهم داد، اینکه انگار واسه هر مطلب رفتن و یه عکس اختصاصی تهیه و دیزاین کردن و تعداد مطالب پیشنهادیشون یکی بیشتر از صباویژن بود و این حق انتخاب بیشتری به منِ مخاطب میداد و واسم جذابتر بود.
۸) از نگاه شما
نمیدونم تستیمونیال جاش تو ایمیل هست یا نه، یا شاید اصلاً داشتن تست میکردن، ولی خب بشخصه اصلاً باهاش ارتباط نگرفتم و اینجوری بودم که «خب آخه چرا؟»
۹) یک دقیقه یک تجربه
این قسمت هم دو تا حق انتخاب داشتم و واسم جذاب بود. اینکه اسم افراد و موقعیت شغلیشون هم بود، بیشتر ترغیبم میکرد که بخوام روی ویدئوهاشون کلیک کنم؛ ولی اینکه عنوان تجربهای که قراره راجع بهش صحبت کنن مشخص نبود، باعث میشد روی ویدئوها کلیک نکنم، چون نمیدونستم موضوعش چیه و احتمالاً اگه کسی بخواد روی لینکها کلیک کنه، احتمالاً بهخاطر خود شخص یا حوزۀ فعالیتش باید این کار رو بکنه.
۱۰) شبکههای اجتماعی
مثل هر ایمیل دیگهای، انتهای ایمیل رو با آیکون شبکههای اجتماعی تکمیل کرده بودن؛ اما در کمال ناباوری، وقتی رو هرکدوم از آیکونهای شبکههای اجتماعی کلیک کردم، با لینک فرود عجیبی روبهرو شدم!
آیکون اینستاگرام رو درست به صفحۀ خودشون لینک کرده بودن، اما وقتی روی آیکون لینکدین کلیک کردم، بهجای اینکه به صفحۀ لینکدین یکتانت لینک شده باشه، به صفحۀ اشتراکگذاری پست مشاوره تبلیغاتی چیست؟ مزایا و کاربرد مشاوره تبلیغاتی یکتانت هدایت شدم و وقتی هم روی آیکون توییتر کلیک کردم، دوباره به صفحۀ اشتراکگذاری همین مطلب توی توییتر هدایت شدم!
۱۱) فوتر
ازاونجاکه گیرندۀ محتوا داره محتوا رو در قالب ایمیل دریافت میکنه، حسم میگه که خب پل ارتباطی ترجیحیش هم باید همین ایمیل باشه و چرا باید شمارهتماس و آدرس باشه؛ ولی خب هست دیگه، من خودم خیلی باهاش خوشحال نیستم.
تو ایمیل انتظار میره که اگه هم میخواد ایمیلی باشه، حداقل تنها راه ارتباطی نهایتاً همون ایمیلی باشه که باهاش ایمیل ارسال شده، یعنی rojan@y.yektanet.com ولی الان وقتی اینفو هم هست، آدم گیج میشه و نمیدونه که بالأخره، مثلاً اگه سؤالی داشت، به کدوم ریپلای بزنه.
حضور این سیمبل © هم اضافیه و تو متن لغو عضویت نوشته شده «اگر مایل به دریافت ایمیل از یکتانت نیستید اینجا کلیک کنید»، درصورتیکه اینجا هایپرلینک نیست و کمی پایینترش نوشته شده لغو اشتراک.
این هم از بررسی ایمیل یکتانت. اگه تا اینجای کار حرفی، صحبتی، کامنتی یا چیزی بوده بهم بگین که بریم سراغ اینکه ببینیم چطور باید اولین ایمیل کسبوکارمون رو برای مخاطبهامون ارسال کنیم.
چطوری اولین ایمیل کسبوکار را ارسال کنیم؟ + ۵ نکتۀ کلیدی
خب حالا که تا اینجا اومدین، احتمالاً این استرس رو بگیرین که «وای، اولین ایمیل کسبوکارم رو چطوری بفرستم؟». اصلاً جای نگرانی نیست، چون من اینجام. در ادامه بهتون میگم که باید به چه نکاتی توجه کنین که بتونین یه اولین ایمیلِ کارآمد و تأثیرگذار بفرستین.
- برای کی داریم ایمیل میفرستیم؟ قبل از هر کاری باید بدونیم که قراره واسه چه کسایی اولین ایمیل رو بفرستیم؛ چون همین موضوع تو روند انتخاب کلمات، لحن و تصاویر تأثیرگذاره.
- ما انسان هستیم یا چی؟ خیلی مهمه که گیرندۀ ایمیل بدونه اولین ایمیل داره از سمت چه کسی از اون کسبوکار ارسال میشه. واسه ارسال اولین ایمیل حتی میشه از خود مدیرعامل هم کمک گرفت و با ایمیل سازمانی او ایمیل رو ارسال کرد.
- پاراگراف شروعِ آسانسوری؟ پاراگراف شروعمون باید درست مثل ارائههای آسانسوری، مختصر و مفید باشه. یعنی به طرف بگیم که کی هستیم، ایمیلش رو از کجا داریم، چرا داره این ایمیل رو دریافت میکنه، محتواهایی که قراره تو ایمیل باشن چه چیزهایی هستن و ایمیل بعدی رو قراره کی دریافت کنه و قراره که بهطور کلی چند وقت یک بار این ایمیلها رو براش ارسال کنیم؟
- اول متن یا اول طرح؟ تو قدم بعدی باید به تعادل بین میزان عکس و متنی که برای ایمیل انتخاب میکنیم، دقت کنیم. نه خیلی عکس بذاریم که اگه لود نشد مخاطب سردرگم بشه، و نه خیلی متن بذاریم که از جذابیتش کم کنه. اما چیزی که مهمه تستکردن و تستکردن و تستکردنه! پس، از تستکردن اصلاً و ابداً نترسیم و هر نوع محتوایی رو تو ایمیل بذاریم تا متوجه بشیم کدومهاشون دارن واسمون بهتر کار میکنن.
- مطمئنی؟! این ۴ مرحله رو که گذروندیم، میرسیم به مرحلۀ آخر؛ یعنی قبل از اینکه دکمۀ ارسال رو بزنیم، یه دور واسه یه لیست داخلی از همکارهای خودمون یه نسخۀ تستی بفرستیم و مطمئن بشیم که همهچیزش داره درست کار میکنه، بعد بهصورت انبوه ارسالش کنیم.
جمعبندی
همۀ اینهایی که من گفتم برحسب تجربۀ خودم بوده و هرچقدر هم که من بگم این کار رو بکنین و اون کار رو بکنین، تا خودتون نرین و انجامش ندین، متوجه نتیجهاش نمیشین. اینها چیزهایی بود که به چشم من اومده بود و مهم بود؛ ولی لزوماً نمیتونن مشخصکنندۀ این باشن که دقیقاً اولین ایمیل چطوری باید باشه، یعنی یه فرمول ثابت نداره.
پیشنهاد میکنم شروع کنین و کنارش بهینهسازی رو هم ادامه بدین
در آخر آخر هم باید بگم که خیلی خوشحال میشم که اون دسته از بچههای یکتانت یا صباویژن که این مطلب رو خوندن، نظرشون رو باهام به اشتراک بذارن.
مطلبی دیگر از این انتشارات
🤯 یک محتوا چگونه وایرال میشود؟ + معرفی ۱۱ شاخص برآمده از تجربههای شخصی
مطلبی دیگر از این انتشارات
🤵♀️ ۱۶۰ تجربۀ خواندنی از زنان فعال اکوسیستم استارتاپی ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
به بلندعنوانترین نوشتۀ تاریخ وب فارسی خوش اومدین! چرا میگم بلندعنوانترین؟ چون اصولاً طول عنوان نوشتهها ۵۰ کارکتر (یعنی ۱۰ کلمه) است که من ترجیح دادم قاعده رو بههم بزنم ببینم چی میشه!