قصهگوی برندها
چطور با کمک داستانسرایی، فروشمان را بیشتر کنیم؟
انسانها شیفته قصهها هستند. هزاران سال است که قصهگویی انسانها را به یکدیگر نزدیک کرده و آنها را در کنار هم نگه داشته است. این قصهها هستند که از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده و به کمک انسانها آمدهاند. درست خواندید قصهها به انسانها کمک میکنند، اما چطور؟
احتمالا بارها برایتان پیش آمده که با شنیدن یک آهنگ قدیمی احساساتی شوید، کودکتان مجذوب داستانهای افسانهای شود یا بعد از دیدن یک ویدیو TED به سرعت آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. تابهحال از خودتان پرسیدهاید که چرا؟ جواب ساده است و آن چیزی نیست جز قصه. بله همه این موارد نمونههایی بینظیر از داستان سرایی را در خود داشتهاند و همین داستانسرایی عالی منجر شده تا احساساتتان تحت تاثیر قرار بگیرد، بخواهید آن را به گوش دیگران برسانید یا کودکتان از شنیدن آنها لذت ببرد. اما قصه تنها در ادبیات یافت نمیشود، بلکه داستانسرایی مشترک است و در تبلیغات، بازاریابی، برندینگ و به ویژه فروش کاربرد دارد. اگر درباره داستانسرایی برای فروش کنجکاو هستید، در ادامه همراه باشید.
چرا باید از داستانسرایی برای فروش استفاده کنیم؟
داستانسرایی برای فروش راهکاری است که میتواند به شما کمک کند تا در بازهای کوتاهتر و سریعتر به اهداف خود دست پیدا کنید. دلیل آن هم ساده است؛ همه ما دوست داریم درگیر داستان شخصیتها، چالشها و در نهایت پیروزیها شویم. داستانسرایی برای فروش، ارتباطات شما را با مشتریانتان انسانیتر و تاثیرگذارتر خواهد کرد. چون همانطور که گفتیم سالیان سال است که قصه انسانها را به یکدیگر نزدیک کرده است.
برای بیشتر افراد استوری تلینگ یا همان داستانسرایی یک استعداد ذاتی است، اما داستانسرایی برای همه به این سادگی نیست. چون بیشتر افراد برای داستان گفتن به آموزش و البته تمرین در طول زمان نیاز دارند تا بتوانند مهارتهای داستانسرایی خود را پروش دهند. اما پیش از آنکه مهارتها را در خود پرورش دهید، ابتدا لازم است تا از اهمیت داستانسرایی برای فروش آگاه شوید.
داستانسرایی برای فروش، یک روش علمی است!
شاید فکر کنید که قصه هنر مطلق است و هیچ ارتباطی با علم ندارد، اما اینطور نیست. چون علم میتواند نشان دهد که چرا مغز انسان با شنیدن داستان احساساتی میشود و میتواند با آن ارتباط برقرار کند. بر اساس تحقیقات، قصه میتواند هفت بخش از مغز انسان را فعال کند، در حالی که آمار و دادهها تنها دو بخش از مغز را درگیر میکند. دقیقا به همین دلیل است که داستانها موثرتر از دادهها و آمارها به شمار میروند. چون قصهها قدرتمند هستند، آنقدر قدرتمند که مغز ما در برابر آن تسلیم میشود.
به همین دلیل است که با شنیدن یک داستان خوب، درباره قهرمان آن کنجکاو میشویم، با او احساس همدلی میکنیم و خود را در مبارزات با او شریک میبینیم. پس اگر میخواهید مخاطبان خود را به مشتریانی وفادار تبدیل کنید تا پابهپای شما بیایند، داستانسرایی برای فروش را فراموش نکنید. چون داستانها میتوانند روی مغز مشتریان شما تاثیر گذاشته و آنها را به خرید کردن ترغیب کند.
داستانسرایی، فرایند فروش را خلاقانهتر میکند
داستانسرایی برای فروش نه تنها به شما کمک میکند تا ارتباطی عمیق و عاطفی با مخاطبان خود برقرار کرده، بلکه به شما کمک میکند تا فروشی خلاقانهتر را هم تجربه کنید. خودتان را جای خریدار بگذارید، آیا میخواهید تنها فهرستی از ویژگیهای محصول را بشنوید؟ یا اینکه دوست دارید داستانی حقیقی از تجربه یک مشتری از محصول را بخوانید؟ همه ما کنجکاو هستیم تا ببینیم که محصولات و خدمات چگونه میتوانند به انسانها کمک کنند، چه نیازی را از آنها برطرف میکنند و چقدر موثر و کارآمد هستند؟ بدون شک پاسخ این سوالها را میتوان در داستانها پیدا کرد.
داستانسرایی برای فروش با خلق سناریو و شخصیتها به شما کمک میکند تا محصولات یا خدمات خود را ملموستر و البته خلاقانهتر معرفی کنید. اضافه کردن دادهها و آمارها به این داستانها هم میتواند تاثیر و جذابیت داستان را بیشتر کرده و منجر به جلب اعتماد مشتریان شود.
۵ مزیت داستانسرایی برای فروش
بهطورکلی مزایای داستانسرایی برای فروش عبارتاند از:
۱. توجه مشتریان و مخاطبان را جلب میکند.
۲. به افراد و گروهها انگیزه میدهد تا به انجام دادن کاری مثل خرید کردن یا کامنت گذاشتن ترغیب شوند.
۳. اعتماد و ارتباطی عمیق بین برند و مشتری ایجاد میکند.
۴. دادهها و آمار را با روشی متفاوت، جذاب و خلاقانه به گوش مخاطبان میرساند.
۵. میتواند ذهنیتها و باورها را تغییر دهد و به این ترتیب در ذهن مخاطبان ماندگار شود.
عناصر و چارچوب قصهها با هدف داستانسرایی برای فروش
همه داستانها عناصر مشترکی دارند. اگر بتوانید این عناصر را کشف و به بهترین نحو از آنها استفاده کنید، فروشتان متحول خواهد شد.
- برای شخصیت اصلی یا قهرمان داستان دلسوزی ایجاد کنید. مخاطبان باید خود را در دل شخصیت داستان و در موقعیت او ببینند. همزادپنداری به آنها کمک میکند تا دلشان برای قهرمان بسوزد و او را همراهی کنند.
- برای قهرمان باید محرکی ایجاد کنید تا با آن روبهرو شده و پس از آن در جهت تحول و تغییر گام بردارد.
- سپس باید با تنشها و درگیریها مواجه شود. قهرمان داستان باید به مبارزه با این چالشها برود.
- قهرمان باید مشکلات را پشت سر بگذارد و پیروز شود. اینجا همان قسمتی است که مخاطب شما راهکارتان را خریداری میکند. (راهکار میتواند محصولات یا خدمات شما باشد.)
- در نهایت باید از داستان پند اخلاقی را نمایش دهید. چون قهرمان شما سفری پر از چالش را پشت سر گذاشته، آنها را کنار زده و متحول شده است.
این فرایند و قالب داستان تقریبا بین تمامی قصهها مشترک است. همه داستانهای عالی از سفر قهرمان پیروی میکنند. پس شما هم در داستانسرایی برای فروش میتوانید از این قالب استفاده کرده و مخاطب را با قهرمان خود همراه کنید.
چند نکته برای استفاده از استوری تلینگ در فروش
برای استفاده از داستانسرایی در فروش لازم نیست که یک نویسنده مشهور و نابغه باشید. میتوانید آن را تمرین کرده و از قالبهای مشخص مثل سفر قهرمان استفاده کنید. در ادامه چند نکته برای استفاده از استوری تلینگ برای فروش را به شما معرفی میکنیم که میتواند در استراتژی به شما کمک کند.
۱. با اصول اولیه شروع کنید
مولفههای یک داستان خوب چیست؟ همانطور که اشاره کردیم یک داستان خوب باید شامل یک قهرمان باشد. قهرمانی که با چالش روبهرو شده و از آن عبور میکند. علاوه بر آن، بیشتر داستانها دارای مقدمه، میانه و نتیجهگیری هم هستند. پس خیلی مهم است که داستان شما مسیر راه روشن، آسان و مشخصی داشته باشد.
۲. مشخص کنید که میخواهید از چه ایدهای سخن بگویید
از خودتان بپرسید که بعد از پایان داستان، مخاطبتان چه چیزی را دریافت خواهد کرد؟ اینکه بدانید آخر راه به دنبال چه هستید و میخواهید از چه ایدهای صحبت کنید، به شما در ایجاد یک چارچوب کامل کمک کرده و نوشتن داستان هم برایتان آسانتر میشود.
۳. توجه مخاطبان خود را جلب کنید
داستانها هم باید جذاب و هم باید آموزنده باشند. همیشه خودتان را جای شنونده بگذارید، آیا تمایلی به شنیدن این داستان خواهید داشت؟ سعی کنید از عبارتهایی استفاده کنید که برای همه آشنا بوده و آن را میشناسند. خلاصه اما مفید صحبت کنید. هدف نهایی یعنی فروش محصول را هم در داستان خود فراموش نکنید.
۴. تمرین کردن را فراموش نکنید
شاید احمقانه به نظر برسد، اما شما باید داستان خود را با صدای بلند بخوانید تا ببینید که این داستان برای یک شنونده چقدر تاثیرگذار است. بلند خواندن داستان حتی به شما کمک میکند تا ایرادات و شکافهای داستانی خود را پیدا کنید. فراموش نکنید که بلندخوانی نوعی تمرین برای ارتقای مهارتهای داستانسرایی برای فروش است. پس تا میتوانید تمرین کنید تا بتوانید پیامی را از طریق داستان خود به تمامی مخاطبان انتقال دهید.
۵. شخصیسازی کنید
شخصیسازی کردن احتمالا مهمترین قسمت داستانسرایی برای فروش است که اجرای آن کمی زمانبر خواهد بود. از تجربیات خود به عنوان فروشنده، نظر مشتریان سابق و دیگر موارد استفاده کنید تا پیامتان را شخصیسازی شده به گوش مخاطب برسانید. به این ترتیب ارتباطی عمیقتر با مخاطب خود برقرار خواهید کرد.
کلام آخر
اگر به دنبال راهکاری موثر و خلاق برای افزایش فروش خود هستید، داستانسرایی را فراموش نکنید. داستانسرایی به کسبوکار شما کمک خواهد کرد تا ارتباطی عمیقتر، موثرتر و احساسی با مخاطب خود برقرار کرده و از طریق داستان پیام خود را به گوش او برسانید. به این ترتیب مخاطب با شما همراه شده و برای خرید کردن ترغیب خواهد شد.
شما تابهحال از داستانسرایی برای فروش استفاده کردهاید؟ تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
این مقاله از وبلاگ کانتنتفا در ویرگول منتشر شده است.
منبع
مطلبی دیگر از این انتشارات
همه چیز درباره بازاریابی محتوایی؛ از تاریخچه تا استراتژی
مطلبی دیگر از این انتشارات
پست مهمان؛ بهترین تمرین برای نویسندگی حرفهای
مطلبی دیگر از این انتشارات
خداحافظ رفیق...آخر خط اینجاست!