یِ ایده‌ی برگ‌ریزون، سئو یعنی پاچه‌خاری گوگل

دوماه پیش با پویا هر چی تو گوگل دنبال مقاله می‌گشتیم بیشتر متوجه می‌شدیم که تقریبا همه مقاله‌ها شبیهِ هم و به‌شدت سطحی هستن. حداقل برا ما سطحی بودن.

یکم جلو رفتیم دیدم اوضاع خیلی خراب‌تر از اونیه که تصور می‌کردیم.

ی دیپ‌دایو زدیم تو دوره‌های هاب‌اسپات دیدیم اونجا هم بچه‌ها در کنار محتوای یکم، فقط یکم عمیقشون کال‌تو‌اکشنای تابلویی داشتن که مشخص می‌کرد برا چی محتوا بیرون دادن.

دیگه برا مایی که یِ چیزایی از بازاریابی محتوایی می‌دونیم، این حرکتا تابلوئه.

الان ی عده پیش خودشون می‌گن لانگ‌تیل سرچ کنید :)

متوجه شدیم که سایتای خبری مطالبشون خوبه و سایتای صفحه اول گوگل تو 80درصد موارد جفنگن و اینکه فهمدیم حرفایی که تو پادکستا زده می‌شه خیلی با کیفیته.

بگذریم...


سئو چیه اگه راست می‌گی؟

ترکیب SEO مخفف چیه؟ Search Engine optimization. بهینه‌سازی برای موتور جستجو. اما چیزی که تو واقعیت داره اتفاق میفته چاپلوسی برای موتور جستجوئه :)

مسئله‌ی جالب تو داستان اینه که اصلا مخاطب وجود نداره، هر چی هست موتور جستجوئه. هر چی هست فقط گوگله. تا حالا شنیدی کسی شغلش بهینه‌سازی برای مخاطب باشه؟

الان ی عده می‌گن آپدیت جدید داده گوگل :) یا می‌گن گوگل می‌گه برا مخاطب بنویس نه برای من :)

ببین ما یِ طرف یِ موتور پیشنهاد دهنده داریم که در طول زمان باهوش شده و یِ طرف انسانی که از این موتور چیزی درخواست می‌کنه و اون موتور گزینه‌هایی که فکر می‌کنه خوبه بهش پیشنهاد می‌ده.

تمام حرف سرِ همین یِ قیده: "چیزی که فک می‌کنه خوبه".

مسلما یِ ماشین مثل یِ آدم نیست که احساساتی بشه و صددرصد رفتارش منطقی و بر اساس دودوتا چهارتاس. این یعنی اینکه نمی‌تونی براش شعر بگی و مثل قدیمیا که برای پادشاه چاپلوسی می‌کردن، پاچه‌خاریشو بکنی.

وقتی احساس و منطق با هم ترکیب بشن خیلی سخت می‌شه رفتار طرف مقابل رو پیش‌بینی کرد ولی اگه فقط پای منطق وسط باشه کار راحت‌تره.

درسته که گوگل می‌گه اگه مخاطب مطلب تورو نخونه و براش وقت نذاره من بهش امتیاز نمی‌دم ولی کنار این هزارتا چیز دیگه هم می‌گه که اگه رعایت نکنی می‌بازی.


حرفم چیه

می‌گم گوگل به‌عنوان یِ فیلترکننده‌ی اطلاعات، عملکرد جالبی تو حوزه‌های تخصصی نداره و قوانینش برای بیشتر دیده شدن باعث شده مسابقه‌ای درست بشه برای جلب توجهِ اکثریت مردم که هدف اصلی مسابقه‌دهنده‌های اون عزیزتر بودن پیش گوگله.

این بازی یِ سری شرکت‌کننده داره که با تمام سعیشون اینه که با عمل کردن به چیزایی که گوگل دوست داره، به صفحه اول می‌رسن و توجه اکثریت رو به خودشون جلب می‌کنن. (یکی از چیزایی که گوگل دوست داره مخاطب‌پسند بودنه. خودِ این مخاطب‌پسند بودن تعریف داره که بازم از طرفِ گوگله)

همیشه وقتی دنبال اکثریت باشی تو سطح باز می‌شی، نمی‌تونی عمق بگیری.

نمی‌خوام بگم سئو بده، یا داریم بدبخت می‌شیم، می‌خوام از یِ فرصت جدید حرف بزنم.


فیلترکردن و آینده محتوا

کوین کِلی تو کتاب آینده نزدیک ی فصل راجع به این موضوع حرف می‌زنه که اتفاقا تو اودیوبلاگ فیلترکردن و آینده محتوا درباره‌اش یِ چیزایی بلغور کردم.

فکر می‌کنم تو آینده رسانه‌های کوچیک که تو حوزه‌های خاص محتواهایِ تو اینترنت رو فیلتر می‌کنن خیلی با ارزش می‌شن.

همین الان مثلا اگه یِ رسانه بود که پادکستایِ خوبِ فارسی رو هر هفته معرفی می‌کرد چقدر خوب بود.

حالا فکر کن 10 تا رسانه بودن که هر کدوم با سلیقه خودشون اینکارو می‌کردن. کافی بود اونی که فکر می‌کردی خوبه دنبال کنی تا اون برات محتواهای خوبو تو اون زمینه که نیاز داری برات جمع‌وجور کنه.

می‌خوام بگم بعید به‌نظر می‌رسه گوگل بتونه پادشاه فیلترکردن تو همه‌ی زمینه‌ها بشه.

هرچی بزرگ‌تر می‌شه کمتر می‌تونه تخصصی کار کنه و این یِ فرصت عالیه.

همین ویرگول اگه یِ موتورِ پیشنهاددهنده‌ی قوی داشته باشه خیلی می‌تونه سطح کیفی و کمی توجه‌اش رو بالا ببره.


ایده برای ایجاد رسانه یا تولید محتوا

اینا که گفتیم یعنی اینکه می‌تونی یِ سری محتوا بیرون بدی با موضوع همین فیلتر کردن.

5 تا پادکست باحال این هفته. 10 تا از بهترین‌های ویرگول تو یک ماه گذشته. 5 تا از بهترین توئیت‌های امروز.

تو این بازی به‌نظرم اشخاص از شرکت‌ها وضعیتشون بهتره. یعنی توجهِ با کیفیت بالاتری می‌تونن جذب کنن.

من وقتی یِ نفرو به‌خاطر عقاید، طرزفکر، نوع سبک زندگیش و... قبول کنم بعد از اون اکثر چیزایی که می‌گه رو خیلی راحت قبول می‌کنم. اگه اون شخص بیاد بگه اینا خوبه، چون من باهاش یِ سری وجهِ اشتراک دارم و تو اون زمینه‌ی خاص بهش اعتقاد و اعتماد دارم بدون چون و چرا حرفش رو قبول می‌کنم.

نمی‌تونی تولید محتوا کنی، فیلتر کن!