تحلیل دومین گزارش جامع سئوی ایران

نتیجه نظرسنجی که در دیجیتالینگ انجام دادیم به ما نشان داد که شرکت کننده‌های دوره و مخاطبان ما در دیجیتالینگ، خواندن تحلیل گزارش‌ها را دوست دارند.

این مورد را در اولین گزارش جامع سئوی ایران هم دیدیم. به همین دلیل، من هم به سراغ تحلیل یک گزارش دیگر رفتم. این بار دومین گزارش سئوی ایران را که از طرف مجموعه «تریبون» منتشر شد، زیر ذره‌بین بررسی می‌برم. تا انتهای تحلیل این گزارش جالب با من همراه باشید.

می‌توانید این گزارش را از لینک زیر دانلود کنید:

دومین گزارش جامع سئوی ایران

اعتبار این گزارش از همان ابتدا روشن شد

قبل از هر چیز باید بگویم که از خواندن این گزارش واقعا لذت بردم و حتی می‌توانم بگویم یکی از بهترین گزارش‌هایی بود که آن را بررسی کردم. چه از نظر انسجام محتوایی، چه ساختار و چه گرافیک؛ مثلا در صفحه 9 گزارش، اشاره می‌شود که 628 نفر در نظرسنجی شرکت کردند اما ما با 541 نفر کار گزارش را شروع کردیم.

چون در مورد 11 نفر، بازه زمانی پاسخگویی به نظرسنجی خیلی کوتاه بود؛ انگار که گزینه‌ها را بدون خواندن و دقت، فقط رد کرده‌ باشند و 76 نفر از آنها هم فعالیت خاصی در زمینه سئو نداشتند. همین کار باعث شد تا اعتبار گزارش، بیشتر شود.

نکته مهم: وقتی تعداد نفرات گزارش کم می‌شود ما باید توپ را به آن سوی میدان بیندازیم و روی کیفیت پاسخ‌هایی که دریافت کرده‌ایم دقیق شویم. یعنی شاید 10 پاسخ هم در جامعه آماری 500 نفری خیلی اثرگذار باشد.

می‌توانید در تصویر زیر، نگاهی به چند و چون این جامعه آماری بیندازید.

بیشتر افراد این نظرسنجی، جونیور بودند

میزان تجربه افراد شرکت کننده در این نظرسنجی، نکته جالب دیگری بود که توجه من را به خودش جلب کرد. بیشتر این افراد چیزی بین دو تا پنج سال تجربه کاری دارند. به زبان دیگر می‌توان گفت که «جونیور» هستند. بهتر است وقتی بخش‌های دیگر این گزارش را می‌خوانیم این نکته را در نظر داشته باشیم.

چالش اختلاف درآمد بین سئوکارهای خانم و آقا

در دنیای سئو هم ماجرای قدیمی اختلاف پرداخت بین متخصص‌های خانم و آقا دیده می‌شود. به طوری که متوسط درآمد متخصص‌های خانم از متخصص‌های آقا کمتر است. از نظر ما این موضوع چند دلیل دارد:

  • کارفرماهای بی‌انصاف
  • کوتاه آمدن‌های متخصص خانم
  • کمبود اعتماد به نفس در متخصص خانم
  • کم توقع بودن متخصص‌های خانم
این در حالی است که متخصص‌های سئوکار آقا، با اعتماد به نفس بیشتری در مقابل کارفرما حاضر می‌شوند، کار و زمان خودشان را بسیار ارزشمند در نظر می‌گیرند و در نهایت هم پروژه‌های سئو را با قیمت بالاتری به دست می‌آورند.

در اینجا تلنگری هم به تعداد انگشت شماری از کارفرماها می‌زنم و می‌گویم که بهتر است جانب انصاف را رعایت کنند و به جای نگاه کردن به جنسیت متخصص، به کیفیت کارش چشم بدوزند. بدون شک، هر پولی که در چرخه بی‌انصافی بچرخد به شکلی منصفانه از جیب شما بیرون می‌رود!

به متخصص‌های خانم هم پیشنهاد می‌کنم که خودشان را دست‌کم نگیرند، برای کارشان، زمانشان و زحمتی که می‌کشند ارزش بیشتری قائل شوند و با اعتماد به نفس، پروژه را به قیمتی که حقشان است بگیرند.

27 درصد متخصصان سئو بیش از 18 میلیون در ماه درآمد دارند

تقریبا یک سوم جامعه آماری این گزارش، ماهانه بیش از 18 میلیون تومان درآمد دارند. من احتمال می‌دهم افرادی که بیشتر از چهار یا پنج سال سابقه دارند - سینیور هستند – این درآمد را به دست می‌آورند. نکته جالب اینجا است که ما در ایران، مهارت‌های انگشت شماری داریم که فرد با یاد گرفتن آنها می‌تواند ماهیانه 20 تا 30 میلیون تومان درآمد داشته باشد و سئو یکی از آن مهارت‌ها است.

جالب‌تر اینکه نسخه ثابتی برای آن وجود ندارد. شما در ابتدا تعدادی نکته و تکنیک را یاد می‌گیرید، بعضی چیزها را امتحان می‌کنید و در اثر این فرایند، تجربه به دست می‌آورید. به همین ترتیب بعد از هر پروژه و به چالش کشیدن چالش‌ها، تجربه‌های خاص‌تری برای خودتان ذخیره می‌کنید و با این کار، قیمت و ارزشمندی کار خودتان را بالاتر می‌‌برید.

در شرایط فعلی، درآمد بین 20 تا 30 میلیون تومان از متوسط درآمد افراد جامعه بیشتر است. البته محدودیتی برای این مقدار هم وجود ندارد و شما می‌توانید با تعداد پروژه‌های بیشتر و تجربه عمیق‌تری که به دست می‌آورید درآمد بیشتری را هم از آن خودتان کنید.

چرا درآمد متخصصان سئو در شرکت‌های B2C بیشتر از B2B است؟

این ماجرا چند دلیل دارد. بیایید آنها را با هم بررسی کنیم:

دلیل اول: یک چیز برای دو نفر به دو شکل متفاوت معنی می‌شود

از روی تجربه به شما می‌گویم که «گوگل» یکی از بهترین کانال‌های ورودی برای شرکت‌های «B2C» است. به همین دلیل، اینگونه شرکت‌ها تمرکزشان را روی سئو می‌‌گذارند و سر کیسه را برای هزینه‌های آن شُل می‌کنند.

البته سئو برای شرکت‌های «B2B» هم یکی از کانال‌های ورودی مهم است ولی تنها یا مهم‌ترین کانال نیست. چون راه‌های دیگری هم جلوی پای شرکت‌های «B2B» قرار دارند. نمونه‌اش همین برگزاری «ایونت» است که حتی می‌تواند تاثیری بسیار بیشتر از سئو هم داشته باشد.

دلیل دوم: سئوکار بودن در شرکت‌های B2C پر چالش‌تر از شرکت‌های B2B است

من تجربه کار کردن در شرکت‌های «B2B» را دارم. ماجرای سئو در شرکت‌های «B2C» بسیار زمان‌برتر و پرچالش‌تر از شرکت‌های «B2B» است. در شرکت‌های «B2B» با یک دایره از کلیدواژه‌های محدود سر و کار داریم که می‌خواهیم با آنها مخاطب هدفمان را نشانه بگیریم. ولی در شرکت‌های «B2C» این دایره کلمه‌ها بسیار گسترده‌تر هستند.

این ماجرا درست مثل آن می‌ماند که مثلا شما سرویس تحلیل بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی را که شاید 20 کلمه کلیدی داشته باشد را با یک فروشگاه در زمینه لوازم آرایشی که فقط یک برند آن 20 کلیدواژه دارد مقایسه می‌کنید.

چرا نیمی از متخصصان سئو، فعالیت در شرکت‌ها را ترجیح می‌دهند؟

اگر دقت کرده باشید در ابتدای این تحلیل گفتیم نیمی از کسانی که در نظرسنجی شرکت کردند بین دو تا پنج سال سابقه کاری دارند. این میزان از تجربه و کار، آنها را به درجه «جونیور» می‌رساند و باعث می‌شود که بیشتر بتوانند در شرکت یاد بگیرند و پخته‌تر شوند. چه از نظر مهارت‌های نرم و چه از نظر مهارت‌های سخت، آنها در حال ورزیده‌تر شدن هستند.

اگر بخواهیم به صورت تیتروار این دلیل‌ها را برایتان بشماریم، چنین چیزی از آب در می‌آید:

1. افراد در شرکت‌ها فرصت‌های زیادی برای پرورش مهارت‌های نرم و سخت خودشان دارند. چون می‌توانند بدون واسطه با نیروهای «فنی»، «محتوا»، «طراحی» و ... در ارتباط باشند؛ اما این موضوع در کار به صورت فریلنسری و پروژه‌ای صورت نمی‌گیرد.

2. در کار به صورت عضوی از یک شرکت، فرصت‌های زیادی برای شبکه‌سازی و گسترش آن وجود دارد. همین موضوع باعث می‌شود که بتوانیم خودمان را به افراد بیشتری ثابت کرده و پروژه‌های بیشتری هم بگیریم.

بنابراین، اگر مثلا کمتر از سه سال سابقه کاری داریم، خارج شدن از شرکت و تلاش برای انجام کار فریلنسری کار اشتباهی است.

هر که بامش بیش، برفش بیشتر

سئو، جزو همان کارهایی است که هر چه بیشتر و عمیق‌تر در آن شیرجه بزنید، بیشتر می‌توانید تجربه کسب کرده و فوت‌های کوزه‌گری را یاد بگیرید. به موازی این ماجرا، پول بیشتری هم به دست می‌آورید.

مدیر سئو شدن، حتما به معنی درآمد بیشتر نیست

اینطور که داده‌ها نشان می‌دهند وقتی تجربه شما در حوزه سئو، بیشتر می‌شود به احتمال زیاد مدیر سئو خواهید شد.

اما من در این مورد یک نقد دارم. چرا این انتظار و توقع وجود دارد که حتما بعد از داشتن یک سابقه کاری پر و پیمان، باید مدیر شویم؟ وقتی یک نفر در حوزه مشخصی کارش را شروع می‌کند در ابتدا «کارآموز» یا «کارشناس معمولی» است.

بعد از آن تلاش می‌کند که «کارشناس ارشد» شود و افق دیدش هم در «مدیریت» پیچ و تاب می‌خورد. این در حالی است که در نقش مدیریت، بیشترین چیزی که افراد باید آن را بدانند «مهارت نرم» است. گذشته از این، شما می‌توانید یک کارشناس ارشد خوب باقی بمانید و چند برابر بیشتر از یک مدیر سئو درآمد داشته باشید.

پیشنهاد من این است که اگر شما می‌خواهید مدیر شوید قبل از هر چیز، مهارت‌های نرم خودتان را محک بزنید. ببینید که چقدر مهارت «تیم سازی» دارید، تا چه اندازه می‌توانید تنش‌ها را مدیریت کنید، آیا رهبر خوبی هستید؟ و ... .

آژانس یا فریلنسر؟ تجربه و درآمد کدامیک بیشتر است؟

از روی تجربه می‌گویم که کارشناس‌های سئو وقتی در آژانس‌ها کار می‌کنند با حجم کاری بیشتری روبه‌رو هستند و به همین ترتیب، درآمد بیشتری هم دارند؛ مثلا من وقتی در آژانس کار می‌کردم گاهی می‌شد که هشت صبح می‌رفتم شرکت و 10 شب بیرون می‌آمدم! این هم طبیعی است.

چون وقتی می‌خواهید پروژه سئو را در آژانس پیش ببرید با حجم کاری بیشتری سر و کار دارید. به همین دلیل، از نظر من، یک سال کار کردن در آژانس برابر است با دو سال کار کردن در یک شرکت معمولی. چون انرژی زیادی را از شما می‌گیرد و اگر عاشق کارتان نباشید و فقط به امید حقوق آخر ماه سر کار بیایید، عذاب خواهید کشید. ولی اگر روحیه کار تیمی دارید و به کارتان عشق می‌ورزید، حتما کار کردن در آژانس را تجربه کنید.

شبکه‌سازی، کاربردی‌ترین روش فریلنسرها برای گرفتن پروژه‌ها است

بر اساس داده‌های این گزارش، فریلنسرها بهترین و پردرآمدترین پروژه‌های خودشان را با کمک «شبکه‌سازی»، «تلاش روی ساخت برند شخصی» و به واسطه «توصیه یا معرفی کارفرماهای قبلی خودشان» به دست می‌آورند.

به نظر من، سایت‌های کاریابی و پلتفرم‌های این چنینی خیلی برای فریلنسرها کاربرد ندارند. از طرفی، یک مقدار هم اعتماد کردن به فریلنسرها کار سختی است.

نمی‌دانم این موضوع در دیگر بخش‌های دنیا چطور است ولی در ایران و با توجه به تجربه‌ای که من دارم کار کردن با فریلنسرها هم از نظر زمان‌بندی، گزارش دادن و کیفیت کار، کمی پیچیدگی دارد. افراد زیادی هم از من سوال می‌کنند که در فلان زمینه فرد قابل اعتمادی را می‌شناسی که به ما معرفی کنی؟ چون قابل اعتماد بودن، بخش مهمی از کار است که در مورد فریلنسرها با کمی نگرانی، قاتی شده است.

چگونه یکی از بهترین فریلنسرهای سئوی ایران باشیم؟

از نظر من، شما وقتی می‌توانید یک فریلنسر خوب باشید که بتوانید به کارفرماها دید خوبی در مورد سئو و دنیای آن بدهید. معمولا فریلنسرهای سئو:

  • به کارفرما توضیح شفاف و ساده نمی‌دهند
  • قراردادهای خوبی نمی‌بندند
  • تعامل چندان خوبی با کارفرما ندارند
  • گزارش خوبی نمی‌دهند

جالب این است که دست آخر هم می‌گویند که کارفرما از سئو چیزی سر در نمی‌آورد. اگر کارفرما چیزی از سئو سر در نمی‌آورد مشکل از سمت ما است. چون او از حوزه دیگری وارد سئو شده است و ما وظیفه داریم که ماجرای این حوزه را به او توضیح دهیم.

البته من هم فریلنسر بودم و می‌دانم که کار کردن با کارفرماها چندان ساده نیست. ولی باید مسئولیت این موضوع را برا عهده بگیریم.

اما بیایید به اصل سوالمان برگردیم. چگونه یکی از بهترین فریلنسرهای سئوی ایران باشیم؟ به نظر من اگر روی مهارت‌های نرمتان کار کنید و نکته‌هایی که کمی قبل گفتم را در نظر بگیرید حتما می‌توانید به فریلنسر بهتری تبدیل شوید. به این ترتیب، کارفرماها شما را به یکدیگر معرفی می‌کنند و مثلا می‌گویند فلانی اخلاق خیلی خوبی دارد، تعاملش عالی است و در کنار تمام این‌ها کارش هم درجه یک است.

چطور می‌توان بدون پروژه‌های زیاد به درآمد زیاد رسید؟

از نظر من می‌توان در سئو بدون گرفتن پروژه‌های زیاد هم به درآمد بالای 30 میلیون رسید. برای این کار هم باید سئو را با دانش و تجربه مارکتینگی پیش ببریم. یکی از نقطه‌های ضعف متخصصان سئو این است که در این زمینه گاردشان را بالا می‌گیرند و می‌گویند که من نه به ماجرای قبل از سئو و نه بعد از آن کاری ندارم!

این در حالی است که سئو یکی از زیر شاخه‌های دیجیتال مارکتینگ و مارکتینگ است. وقتی ما هنوز روی مارکتینگ تسلط نداریم از آن طرف هم چاره‌ای جز گرفتن هفت پروژه برای داشتن درآمد 30 میلیونی نخواهیم داشت. تازه این تمام ماجرا نیست.

چون نمی‌توانیم دست‌تنها تمام این پروژه‌ها را با هم پیش ببریم. بنابراین، باید یکی دو نفر را هم استخدام کنیم تا بخشی از کار را انجام دهند. همین موضوع باعث می‌شود که همان 30 میلیون هم به چند قسمت تقسیم شود و در عمل، ما با کار بیشتر، پول کمتری را به دست بیاوریم.

در صورتی که می‌توانیم با گرفتن دو پروژه به همان درآمد 30 میلیونی برسیم؛ اما چطور می‌توانیم این کار را انجام دهیم؟

ما زمانی می‌توانیم این کار را انجام دهیم که بتوانیم با کارفرما در مورد چیزی مثل «شاخص افزایش فروش از طریق سئو» صحبت کنیم و هر دو طرف، حرف هم را بفهمیم!

چون در نهایت، هدف از سئو کردن رسیدن به فروش بیشتر است و کارفرما هم دقیقا همین را می‌خواهد. اگر ما تحقیق خیلی خوبی روی کلمه‌های کلیدی داشته باشیم و پیشنهادهایی هم به کارفرما بدهیم که خانم/ آقا اگر مثلا صفحه فرودتان را بهتر کنید و ... فروشتان بیشتر می‌شود به یک سطح بالاتر از متخصص سئو تبدیل خواهیم شد.

اما کسی که برای هفت پروژه فقط 30 میلیون تومان می‌گیرد، اصلا کاری به کار کلیدواژه‌هایی که فروش می‌آورند یا نمی‌آورند ندارد. چون خودش هم این چیزها را نمی‌داند و برای دانستنشان تلاش نمی‌کند و فقط می‌خواهد که سایت را با آن کلمه‌های کلیدی بالا بیاورد.

نتیجه این ماجرا می‌شود سئوکاری که همیشه سرش شلوغ است و زمانی برای لذت بردن از زندگی ندارد و کارفرمایی که برای سئو کردن سایتش پول خرج می‌کند اما به فروش مورد نظرش نمی‌رسد!

چطور کاسه صبر کارفرماهای عجول را بزرگتر کنیم؟

به نظر من، یکی از دلیل‌هایی که باعث لبریز شدن کاسه صبر کارفرماها می‌شود، مطرح نشدن موارد زمانبر در قرارداد و توضیح ندادن شیوه کارکرد سئو به کارفرما است. چون ما که نمی‌توانیم کارفرما را تغییر دهیم. او از سئو کردن به دنبال رسیدن به فروش بیشتر است و می‌خواهد این موضوع خیلی زود برایش اتفاق بیفتد.

ولی ما که می‌دانیم سئو، کار امروز و فردا نیست. با این حساب، آیا کسانی که از بی‌صبری کارفرماها شکایت کرده‌اند این موضوع که سئو کاری زمانبر است و مثلا هفت یا هشت ماه زمان می‌برد را در قراردادشان نوشته‌اند؟

شما می‌توانید برای جلب رضایت کارفرما و تشویق کردن او به صبر کردن، در قرارداد بنویسید که مثلا اگر تا هشت ماه صبر کردی و به نتیجه دلخواهت نرسیدی، من به عنوان سئوکار، جریمه می‌دهم! این موضوع خیلی مهم است و تکلیف کارفرما را با کارهایی که می‌تواند در طول این مدت برای افزایش فروشش انجام دهد، روشن می‌کند.

آقا پس این سایت ما چی شد؟!

تصویر بالا بخشی از پرتکرارترین صحبت‌هایی است که کارفرماها تحویل سئوکارها می‌دهند. از نظر من، بیشتر این صحبت‌ها به خاطر شفاف نبودن قرارداد است. بخش دیگری از آن هم برمی‌گردد به اینکه ما نتوانستیم، کارفرما را خوب توجیه کنیم. از نظر او این اتفاق‌ها چیزی غیرطبیعی هستند و حتی ممکن است احساس کند که شما دارید سرش را کلاه می‌گذارید و هیچ کاری انجام نمی‌دهید!

مثلا عبارت «چرا فروش کم شده؟» را در نظر بگیرید. کارفرما نگران است و شما به عنوان سئوکار باید این مورد را از قبل پیش‌بینی کرده و آن را در قراردادتان بنویسید؛ مثلا قید کنید که در طول انجام پروژه سئو این امکان وجود دارد که رتبه سایت در برخی از کلیدواژه‌ها پایین برود و این چیزی طبیعی است. شما می‌توانید به او بگویید که تجربه این کار را دارید و حتی با وجود افت فروش در کوتاه‌مدت، نتیجه خوبی را گرفته‌اید.

مثال دیگر اینکه «سئو رو همه بلدن!» این تکه‌کلام از آنجا آب می‌خورد که در سایت‌های وردپرسی، پلاگین‌هایی برای سئو کردن وجود دارند و تبلیغات گسترده‌ای روی کارایی شگفت انگیز این پلاگین‌ها و تاثیر آنها روی سئوی سایت انجام می‌شود.

کارفرماها هم با دیدن این موارد، فکر می‌کنند که سئو کردن کار خاصی ندارد و همه می‌توانند آن را انجام دهند. به نظر من، شما می‌توانید این موضوع را با ارائه دادن یک گزارش درست و حسابی به کارفرما برطرف کنید.

وقتی شما به کارفرما گزارش نمی‌دهید او پیش خودش فکر می‌کند که شما در نهایت روی دو تا دکمه کلیک می‌کنید؛ اما وقتی او را در جریان کارهایی که انجام می‌دهید و تلاش‌هایی که به کار می‌بندید قرار می‌دهید گوشی دستش می‌آید که بله، همه سئو بلد هستند اما شما سئو را جور دیگری بلد هستید!

69 درصد تیم‌های سئو دو تا پنج نفره هستند

سئو، کاری است که شاخ و برگ‌های گوناگونی دارد؛ از بخش فنی و محتوا بگیر تا سئوی داخلی و خارجی. حتی بعضی وقت‌ها کار به «طراحی رابط کاربری» (UI) و «طراحی تجربه کاربری» (UX) هم می‌کشد. از طرفی، اگر چندین پروژه را در دست داشته باشید و بخواهید همه آنها را خوب پیش ببرید بهتر است به جای ارتش یک نفره بودن در قالب یک تیم دو یا چند نفره کارتان را انجام دهید.

تولید محتوا، پر هزینه‌ترین فعالیت در سئو

در تصویر بالا که بخشی از گزارش جامع سئوی ایران است رشد اهمیت تولید محتوا برای سئو را می‌بینیم و چقدر خوب که این اتفاق افتاده است. چون محتوایی که تولید می‌کنیم برای ما باقی می‌ماند و نیاز کاربر را برطرف می‌کند.

پیش‌بینی سئو

به احتمال زیاد با روی کار آمدن «چت جی پی تی» (Chat GPT) و امثالهم تعدادی از نتیجه‌های گوگل در برخی از حوزه‌ها رفته رفته کمتر شود. این هم نکته خوب و هم بدی است.

نکته بد ماجرا اینجا است که شما محتوایی را که می‌توانستید با جستجو کردن در گوگل به دست بیاورید با کمک (Chat GPT) پیدا می‌کنید. نکته خوب ماجرا هم این است که وقتی محتوای شما خیلی خوب و کامل باشد یا در گوگل کمیاب محسوب شود، شانس بازدید بیشتری را به دست می‌‌آورید.

گویا متخصصان سئو، بیشتر از همه با سئوی داخلی سر و کله می‌زنند

به نظر می‌رسد در این نظرسنجی، تعداد عزیزانی که روی پروژه‌های بزرگ کار می‌کنند کم بوده است. چون معمولا در پروژه‌های بزرگ سئو، چیزی که وقت تیم سئو را می‌گیرد «سئوی خارجی» است. ولی در مورد پروژه‌های کوچک، کار کردن روی «سئوی داخلی» به همراه داشتن استراتژی و تولید محتوای خوب، شما را به نتیجه می‌رساند.

رتبه کلمات کلیدی؛ سنگ محک متخصصان سئو برای موفقیت

یکی از اتفاق‌هایی که باعث بیشتر شدن فاصله میان کارفرما و متخصص سئو می‌شود این است که کارفرما یک خواسته و متخصص خواسته دیگری دارد.

حالا پرسش اصلی این است که چه کار می‌توان کرد تا این دو خط موازی در یک نقطه به هم برسند و آن یکسان شدن خواسته‌ها اتفاق بیفتد؟

به نظر من یک متخصص سئو، جدا از آنکه باید پیگیر بهبود رتبه کلمات کلیدی باشد باید به کیفیت مخاطبانی که از گوگل وارد سایت می‌شوند هم اهمیت بدهد. چون کارفرما به دنبال جذب «لید» و «پول» است. او رتبه‌ای که بالا می‌رود ولی در مقابل، آورده‌ای برایش ندارد را نمی‌خواهد. بنابراین، همانطور که کمی قبل‌تر گفتیم، در اینجا این متخصص سئو است که می‌تواند با ترکیب سئو و مارکتینگ و شفاف بودن در ارائه گزارش‌ها فاصله خودش و کارفرما را کمتر و کمتر کند.

مسئول محترم، لطفا اینترنت را بی‌خیال شو!

در سرزمین عجایب ما یعنی ایران، همیشه یکی از چالش‌های متخصصان وب، محدودیت‌های اجرا شده روی اینترنت و فیلترینگ است.

حالا در سال 1401 این ترس و نگرانی، چندین برابر شده، چون تنها چیزی که برایمان باقی مانده همین اینترنت است. این موضوع ناراحت کننده، متخصصان سئو را دست به دعا کرده که ای مسئول محترم! لطفا اینترنت را قطع نکن!

از طرف دیگر، ناآگاهی کارفرما از روند یک پروژه سئو هم چالش بزرگی است که در بخش بالاتر در این مورد برایتان مفصل توضیح دادم.

طرح صیانت، همچنان برای سئوکارها شاخ و شانه می‌کشد

از حق نگذریم، هر دم از این باغ، بری می‌رسد! «طرح صیانت»، «محدود کردن اینترنت» و «فیلترینگ»، همچون تیری سه شعله به سمت افراد و کسب و کارهای فعال در اینترنت پرتاب شده‌اند! این موضوع‌ها دست به دست هم داده‌اند و امنیت شغلی و حتی درآمد مستقیم افراد بسیار زیادی را به شکلی جدی، تهدید می‌کنند.

اما در مورد گزینه دوم یعنی «پیشرفته‌تر شدن هوش مصنوعی گوگل» نظر من متفاوت است. بله، من هم موافقم که این الگوریتم در حال پیشرفته شدن است. ولی باز هم کسی که تعداد آزمون و خطاهایش را بیشتر کند و سریع‌تر یاد بگیرد می‌تواند این موضوع را به نفع خودش تغییر دهد.

از طرفی، وقتی این موضوع سخت‌تر می‌شود می‌توان به راحتی جواب کسانی که می‌گفتند «سئو کاری نداره» را داد. البته کسانی که در مورد سئو چندان جدی نیستند یا برای یادگیری فرصتی ندارند، از دایره متخصصان سئو خارج خواهند شد. بنابراین، این دست شما است که این موضوع را یک تهدید در نظر بگیرید یا یک فرصت.

سئوکارها هم می‌خواهند وطن را ترک کنند

طبق آمار، 70 درصد سئوکارها به مهاجرت فکر می‌کنند. البته حق هم دارند. وقتی آنها در حوزه‌ای به تخصص رسیدند که فقط با وجود اینترنت آزاد بین‌المللی معنا پیدا می‌کند و از قضا در خارج از کشور هم به تخصص آنها نیاز دارند، چرا بمانند؟!

زمانی بک لینک مُد بود، حالا محتوا

واقعا این جالب است که در سال 1401 چنین آماری بیرون می‌آید و «تولید محتوا»، «تجربه کاربری» و «سئوی تکنیکال» را به عنوان برگ‌های برنده سئو معرفی می‌کند.

البته شاید افرادی که در این نظرسنجی شرکت کردند در عمل، چندان به تولید محتوای با کیفیت پایبند نباشند و کار دیگری انجام دهند؛ اما همین که می‌دانند تولید محتوا چه تاثیری در سئو می‌گذارد هم بسیار با اهمیت است. به ویژه این موضوع در وب فارسی، واقعا حرف اول را می‌زند.

هر چه عمق محتوا بیشتر، بهتر!

در این بخش هم می‌بینیم که محتوای عمیق، تاثیر خوبی روی سئوی سایت می‌گذارد. از طرف دیگر، هوش مصنوعی در آینده بسیار نزدیک می‌تواند به متخصصان سئو کمک کند. به نظر من، وقتی یک متخصص سئو بتواند با هوش مصنوعی، گفتگوی بهتری داشته باشد می‌تواند از آن به عنوان یک ابزار کمکی به بهترین شکل ممکن کمک بگیرد.

بیش از 70 درصد متخصصان سئو، آینده خودشان را در سئو می‌بینند

یکی از دلیل‌هایی که بیش از 70 درصد متخصصان سئو باز هم آینده خودشان را در همین شغل می‌بینند، درآمد خوب و امکان افزایش درآمد بدون حد و مرز است.

از این گذشته، سئو، یکی از بهترین شاخه‌های دیجیتال مارکتینگ محسوب می‌شود. تنوع زیادی هم دارد و کسانی که از آموزش دیدن و آزمون و خطا لذت می‌برند می‌توانند در این شغل به موفقیت برسند.

به احتمال زیاد، کسانی که نمی‌خواهند این شغل را ادامه دهند آنقدر که باید از تنوع کاری سئو لذت نمی‌برند یا اینکه دلشان می‌خواهد کارشان یک روتین مشخص داشته باشد. در حالی که هر پروژه سئو برای خودش داستانی جداگانه دارد که شاید شبیه هیچ پروژه دیگری از آب در نیاید! اما همین موضوع، بخش جذاب این شغل هم به حساب می‌آید.

آینده سئو به چه سمت و سویی خواهد رفت؟

متاسفانه یا خوشبختانه ما در جایی زندگی می‌کنیم که باید بگوییم: «آینده سئو در ایران و آینده سئو در جهان» در جهان که آینده آن روشن است و به احتمال زیاد با آمدن هوش مصنوعی، کارشان به شکلی حرفه‌ای‌تر، پیشرفته‌تر و حتی تخصصی‌تر پیش خواهد رفت.

اما در ایران، به احتمال زیاد متخصصان عزیز تا آخرین لحظه در این فضا حضور خواهند داشت. اگر هم اینترنت قطع شود درصد بالایی از این متخصص‌ها به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند و همین شغل را در کشورهای اروپایی ادامه می‌دهند. چون آنجا هم به این موقعیت شغلی نیاز دارند.

اما در کل، با توجه به حضور هوش مصنوعی، این شغل خیلی شیرین‌تر و شاید بتوان گفت پر‌چالش‌تر از قبل خواهد شد.

دم تیم خوب تریبون گرم!

از تیم تریبون ممنونم که چنین گزارش پر و پیمونی را منتشر کردند. به نظر من پر از نکته بود و می‌شد آن را با گزارش قبلی مقایسه کرد. کار تریبون در تهیه این گزارش آن هم در حوزه‌ای که از شدت کمبود اطلاعات، چیزی از برهوت کم ندارد، لایق قدردانی است.

حالا شما بگویید، نظرتان در مورد این تحلیل و در کل، آینده سئوی ایران چیست؟