وقتی مینویسم، خوشحالم:)
به بهانه ۲۸ آوریل، روز جهانی سلامت و امنیت در کار
توی تقویم میلادی، ۲۸ آوریل (مصادف با هشتم اردیبهشتِ خودمان) روز جهانی سلامت و امنیت در کار نامگذاری شده. امسال قرار است این تاریخ، بهانهای باشد تا تمام مجموعههای کاری بیشتر از قبل، چهار دانگ حواسشان را بگذارند روی حفاظت و نگهداری همکارانشان از بیماری کرونا و اگر دلشان خواست در کنار آن، راهوروش و قِلقهایی که برای دور زدن کرونا به کار گرفتهاند را با سایر آدمها در میان بگذارند.
راستش را بخواهید این ایامی که ویروس کرونا همگیمان را گوشه رینگ گیر آورده، وقتی که به فرمان مربی چینیاش گوش میدهد، وقتی از کمکمربی انگلیسی فرمان میگیرد و با پیدا شدن سروکلهی پزشک هندیِ گروه که فریاد میزند مشت آخر را بر روی ریهاش فرود بیاور، بیشتر و بیشتر دلبستهی این روز جهانی میشوم.
داشتم فکر میکردم چقدر تلاش مجموعههای کاری برای مقابله با این ویروس و در امان ماندن همکارانشان، شبیه اقدامات و تدابیر چین در برابر زلزله است. البته چون همگیمان دل پُری از چین داریم، به اندازهی دو بند انگشتِ یک آدم بالغ، روی نقشه جابهجا میشوم و این روز را به اقدامات ژاپن در مقابل زلزله ربط میدهم.
ژاپنیها به غیر از آموزش چگونه زنده ماندن در مقابل زلزله (تضمینی، نهایتا با یک تَرک مویرَگی در کشکَکِ زانو)، از سال 1980 استانداردهایی را برای ساختمانسازی دنبال کردند. از ساختن بنا بر روی کیسههای هوا گرفته تا استفاده از سازههایی که حرکات ناشی از زلزله را به حداقل میرسانند. همهی اینها در حالی است که ژاپنیها میدانند اگر از زلزله جان سالم به در ببرند، غول مرحلهی بعدی، احتمال وقوع سونامی بعد از زلزله است! بله، پکیج کاملی از بدبختیها، درست شبیه به یک سریال طنز از رضا عطاران.
اینها را گفتم که بگویم آنچه در داتین، در دوران شیوع این بیماری دیدهام در نوع خودش تاثیر زیادی بر پیشگیری این بیماری در بین همکاران داشته. شبیه به کاری که ژاپن برای زلزله، همین همراهِ همیشه نامهربان ولی قابل کنترلاش در پیش گرفته، فعالیتهایی که در آن سعی شده تا افراد از لحاظ جسمی و روانی در امان باشند و کمترین دغدغه را به همراه داشته باشند.
از آغاز دورکاری و آمادهسازی شرایط و زیرساختهای فنی آن برای همکاران گرفته تا اقدامات پیشگیرانهای که به اقتضای شرایط در محل کار برای همکارانی که در مجموعه حاضر میشدند انجام شده. از مرخصی تشویقی و اعطای وام به همکاران مبتلا به بیماری (حتی بیماری اقوام درجه یک ایشان) گرفته تا همراهی روانشناس مجموعه به صورت حضوری و آنلاین برای همدلی، همراهی و شنیدن تنشها و دغدغههای این دوران. از تخصیص وام برای خرید تجهیزات لازم برای دورکاری تا حضور پزشک در شرکت و انجام تستهای کرونا برای همکاران. از پرداخت هزینههای ایاب و ذهاب همکارها تا آمادهسازی و ارسال محتواهای آموزشی و آگاهیسازی بیشتر برای مقابله با این بحران. از ضدعفونی تمامی سطوح در ساعات مشخصی از روز تا تخصیص لوازم بهداشتی برای همکاران حاضر در مجموعه در طول شبانه روز. حتی برگزاری بازیهای آنلاین برای ایجاد حال خوب در دورکاری تا انجام نظرسنجی با هدف حالواحوالپرسی از همکاران.
همهی این کارها، به انضمام تمام فعالیتهای نظارتی بهداشتی دیگری که در این مسیر انجام شده، برای پیشگیری از اتفاقی بوده که کم از زلزلهی ژاپنی، خسارت جانی به همراه ندارد! اما کمک میکند تا دغدغهی امنیت و سلامت در کار، در این شرایط کمرنگتر شود.
تا یادم هست این را هم بگویم که ایجاد شرایط امنیت و سلامت، یکی از چندین حقوق هر کارمندی است در محیط کار، درست شبیه به حق داشتن یک لیوان چای تازه و قندپهلو بعد از خوردن یک وعدهی سنگین و چرب ِ ناهار.
مطلبی دیگر از این انتشارات
درباره سامانه ادغام بانکهای نظامی در بانک سپه/ سامانه واسط ادغام داتین
مطلبی دیگر از این انتشارات
Closure
مطلبی دیگر از این انتشارات
مصلحتطلبی جمعی؛ راهکار برونرفت از تعارض کار تیمی