نوشتههای این کاربر میتواند وقت شما را تلف کند. دربارهی او: http://vrgl.ir/9MfDq
واقعا داریم به کجا میریم؟ :|
خریدهای خونه رو معمولا من انجام میدم و خیلی کم پیش میاد که خانمم خریدهای روزانه رو انجام بدن،
و الان که فکر میکنم میبینم شاید یکی دو سال باشه که میوه نخریدن،
البته تا قبل از امروز:
امروز مهمون داشتیم و ایشون رفته بودن برای مهمونی یه سری چیزها خریده بودن.
تعریف میکردن که رفتن میوهفروشی و دیدن که گلابیها خیلی ارزونن،
پلاستیک رو بر میدارن و گلابیها رو دستچین میکنن و مدام با خودشون میگن که چقدر این گلابیها سفته و شاید ظاهرش برای مهمون خوب نباشه ولی میگن اشکال نداره فوقش خودمون میخوریم،
یک کیلو برمیدارن و میرن برای حساب کردنش.
ولی وقتی قیمت رو از فروشنده میشنون پلاستیک گلابیها رو از فروشنده میگیرن و میرن گلابیها رو خالی میکنن و پلاستیک رو هم میذارن سر جاش!
چون فکر کرده بودن که هر کیلو گلابی ۱۳۰۰ تومنه در حالی که ۱۳۰۰۰ تومن بوده. :))
امروز کلی به این اتفاق خندیدیم،
ولی وقتی خوب فکر میکنم میبینم این داستان نکات آموزندهی زیادی داره!
فردا دربارهی نکات آموزندهش حرف میزنم. :)
(و فردا این پست رو گذاشتم:
)
ادریس میرویسی هستم. دربارهی زندگی، تفکر، دین و روانشناسی مینویسم.
در صورتی که این پست رو دوست داشتید، با دیگران به اشتراک بذاریدش.
اگه میخواین نوشتههام رو دنبال کنین عضو این کانال تلگرام بشین.
و اگه اهل اینستاگرام هستین، اونجا دنبالم کنین.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کلمات را نکُشیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
«دربارهی زندگیِ بدونِ رقابت» یا «چرا باید دیاناِی خودمان را در آغوش بکشیم؟»
مطلبی دیگر از این انتشارات
گاهی اوقات توی زندگی فقط به نوشتن ۳۰۰ کلمه نیاز داریم.