از من چیزی جز نوشتهها باقی نخواهد ماند!
دَمِ سرد!
گاهی
بند بند جسم و
وجب به وجب روحت را
حال بد مطلق، محکم در آغوش خود میفشارد.
آنگاه نه راه فراری هست تا در بغضی که هرلحظه حصارش را برایت تنگ تر میکند، هوایی برای تنفس جست و جو کنی؛
نه میلی هست تا همراهیاش کنی، تن به او بسپاری و دَم به دَم سردش بدهی!
- کتایون آتاکیشیزاده
مطلبی دیگر از این انتشارات
ژاکت بافتنی بدون آستین!
مطلبی دیگر از این انتشارات
میدوم داخل خیابان و جلوی یک عابر را میگیرم
مطلبی دیگر از این انتشارات
طرد شده!