آیا فناوری زنجیره بلوک می‌تواند از پولشویی جلوگیری کند؟

همان‌گونه که مبرهن است همواره کشف جرائم پولشویی در سراسر جهان با رسیدگی قاطع مراکز قضایی همراه و برای آن مجازات سنگینی در نظر گرفته شده است، این در حالی است که بسیاری از مؤسسات مالی و اعتباری مسئول اتفاق افتادن این‌گونه جرائم هستند که گاه به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه اقدام به نقض قوانین مربوطه می‌نمایند.

حال سؤال اساسی در این رابطه آن است که آیا فناوری BlockChain می‌تواند از جرائم پولشویی جلوگیری نماید؟

آن‌گونه که می‌دانیم موفقیت‌های بزرگی در خصوص جلوگیری از جرائم پولشویی مطابق با دستورالعمل AML (مرکز جهانی مبارزه با پولشویی) در دوره معاصر رخ داده است، اما نکته مورد توجه تجربی بودن این‌گونه اقدامات است که عموماً در بسیاری از موارد نیز با سوءتفاهماتی نیز همراه بوده، هرچند باید دانست مدیریت و رصد جریان پول نقد جهانی که حدود ۵ درصد از تولید ناخالص جهانی را شامل می‌شود نیز کاری بس دشوار و پرهزینه است.

بسیاری از منتقدان معتقدند که قوانین و مقررات مبارزه با پولشویی منسوخ شده و تقریباً امروزه بی‌اثر است، این رویکرد باعث تشویق بانک‌ها و سایر مؤسسات مالی به استخدام بیشتر کارمندان و سرمایه‌گذاری بیشتر برای اجرای کنترل‌های AML و اعمال مجازات بیشتر برای این امور است در حالی که به صورت تجربی اثربخشی این‌گونه تعاملات ثابت نشده و همچنین مطالعات جدی برای تعیین نتایج نیز انجام نشده است! هرچند در مؤثر بودن اقدامات آن شکی نبوده و نیست.

این در حالی است که می‌توان از فناوری‌های نوین در خصوص اعتباربخشی و رصد فعالیت‌های تجاری و مالی مخصوصاً در سطح کلان استفاده جست، آنچه می‌دانیم از لحاظ قانونی برای یک معامله و یا انتقال پول باید مبدأ و مقصد به صورت صحیحی شناسایی شده باشد، هرچند امروزه این امر به صورت سنتی انجام می‌پذیرد اما می‌توان انتظار داشت که فرآیند KYC (Know your Customer) در سیستم‌های مبتنی بر زنجیره بلوک تغییر نخواهد یافت و این فناوری می‌تواند به شیوه‌ای مطمئن‌تر به شناسایی منفعت دهنده‌ها و منفعت گیرنده‌ها بپردازد، این شناسایی با توجه به نوع کارکرد زنجیره بلوک غیرقابل جعل و غیرقابل انکار است، و این دو عامل خود مانعی بزرگ بر روی اعمال پول‌شویی محسوب می‌شود.

هرچند امروزه سیستم‌های متمرکز شناسایی و تأیید هویت، ایجاد و مورد استفاده نهادهای مختلف خدماتی قرار گرفته است اما این سیستم‌ها به علت تمرکز می‌تواند تسلط فروشندگان فناوری بر روی داده‌ها را نیز فراهم آورد در حالی که اگر از فناوری عدم تمرکز استفاده و معماری توزیع شده را در این‌گونه فرایندها بپذیریم تأمین امنیت بیشتر داده‌ها به نفع بشریت رقم خواهد خرد.

یکی از ویژگی‌های اساسی معماری عدم تمرکز در زنجیره بلوک آن است که انتقال ارزش در این بستر به صورت باز و شفاف تأیید می‌شود به طوری که هر معامله توسط هر شخص در سیستم بدون نیاز به نظارت متمرکز بررسی و تأیید می‌گردد، به عبارت دیگر از دست دادن و انحراف مسیر و مقصد تراکنش‌ها در این‌گونه فناوری‌ها بسیار سخت‌تر است.

از این‌رو به نظر می‌رسد الگوریتم‌های ساخته شده بر بسترهای زنجیره بلوک قادر به شناسایی الگوها و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در سطح کلان خواهد بود. رگولاتورها قادر خواهند بود فعالیت را در سطوح مختلف نظارت کنند و خطر انجام یک معامله پرمخاطره را در روش بسیار علمی و معناداری تفسیر و تبیین نمایند.

با توجه به مواردی که عنوان شد با استفاده از فناوری‌های نوآورانه مانند زنجیره بلوک می‌توان تا حد بسیار بالایی در خصوص مبارزه با جرائم مالی مبارزه نمود، این‌گونه فناوری‌ها بی‌تردید می‌تواند هزینه‌های بسیار زیادی را کاهش و از هوش مصنوعی، قراردادهای هوشمند و ارزهای رمزنگاری‌شده برای تعاملات بین‌المللی استفاده نماید، هرچند ابهامات حقوقی زیادی نیز در خصوص سوءاستفاده از این‌گونه فناوری‌ها ذهن حقوقدانان و قانون‌گذاران را به خود مشغول نموده اما آنچه مهم است فواید استفاده از این‌گونه فناوری‌ها به صورتی که با خواسته‌ها و مقررات همخوانی پیدا نماید بسیار بیشتر از مفاسد آن است، که امید می‌رود با توسعه آن در عرصه‌های مختلف شاهد رفع شائبه‌های آن باشیم.