تجربهها و دلمشغولیهای نویسندهای کمکار در زمینه فرهنگ، جامعه و سلامت
انسان، زندگی، آگاهی
نازی عابدی
چاپ در روزنامه مردمسالاری (۱۶ خرداد ۱۴۰۲)
مادرِ فرزانه همیشه نگران بود، نگران همهچیز و از جمله نگران عروسشدن دخترش؛ این که دیر شده است و سخت میگیرد.
بالاخره فرزانه به خانه بخت رفت، اما مادرش نبود که رفتن او را ببیند؛ به وقت مراسم عروسی، مادر در آیسییو بود. برنامه تالار را لغو کردند و ناگزیر یک محفل کوچک خانوادگی در منزل برپا شد، جشنی بدون شادی؛ با لبخندهایی ساختگی و با اشکهای فرزانه که بر گونههایش میغلتید....

مطلبی دیگر از این انتشارات
طب سنتی یا مدرن؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه همیشه سیر تازه و سالم داشته باشیم
افزایش بازدید بر اساس علاقهمندیهای شما
خرما آب میبلعد، حتی بیشتر از هندوانه!