راز آرماگدون : روچیلدها و امپراتوری جهانی صهیونیسم



بخشی از قسمت سوم مجموعه مستند "راز آرماگدون" (87-1386) :


پال جانسن در کتاب "پیدایش تمدن جدید غرب" خانواده روچیلد را عامل کلیدی در "پیدایش دنیای نوین"

می خواند. روچیلدها به کانونی تعلق داشتند که از قرن ها پیش ، شبکه خود را در سراسر جهان گسترانیده و دقیقا همچون یک فرقه و سازمان سیاسی منسجم و پنهان عمل می کرد. ژان ژاک روسو ، فیلسوف شهیر فرانسوی ، منظره حیرت انگیز این کانون را در حوالی نیمه قرن هجدهم ، چنین توصیف کرده است:

"...آتن ، اسپارت و روم از میان رفته اند و از خود بازمانده ای در جهان نگذارده اند ، ولی صهیون که منهدم نشده و اطفال خود را از دست نداده است.آنها محفوظ مانده اند ، تکثیر می یابند و در سراسر جهان پراکنده می شوند...با همه ملل در می آمیزند ولی با آنها مشتبه نمی شوند. آنها حکمرانی از خود ندارند ولی همیشه یک ملت هستند..."

همین شبکه بین المللی بود که از طریق انباشت سرمایه تاراج شده در تهاجم استعماری اروپا به قدرتی عظیم و بی رقیب بدل شد و در قلب اشرافیت جهانی معاصر جای گرفت. بنیاد روچیلد ، واپسین نماد اقتدار و ثروت این کانون است.

در واقع شبکه بین المللی روچیلدها در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن بیستم ، به نام دولت بریتانیای کبیر در سراسر دنیا به خصوص قاره آسیا و در هند و ایران و عثمانی و برخی کشورهای دیگر کانون های اشرافی ایجاد کرده ، درون دولت ها نفوذ کرده و تلاش کرد که سیاست های آنها را به نفع اشرافیت یهود و آرمان دیرین شان یعنی حکومت جهانی بگرداند.

هانا آرنت ، مورخ و روزنامه نگار یهودی می نویسد:"...برای اثبات فکر عحیب دولت جهانی یهود چه دلیلی بهتر از خاندان روچیلد که تابعیت 5 دولت مختلف را دارا و دست کم با سه دولت در همکاری نزدیک بود ، دولت هایی که تنازعات مکرر میان آنها هرگز ، حتی لحظه ای ، یکپارچگی و پیوند منافع بانکدارانشان یعنی روچیلدها را متزلزل نساخت!"

نام روچیلدها در کنار راکفلرهای آمریکا به عنوان پیشگامان استخراج نفت در خاورمیانه و روسیه شهرت دارد و آنان از زمان انعقاد قرار داد دارسی به نفت ایران چشم داشته اند. روچیلدها به همراه خانواده آمریکایی مورگان بزرگترین سهامداران و اربابان واقعی شرکت شل هستند.

اما نام آورترین چهره فرانسوی امپراتوری روچیلدها ، بارون ادموند جیمز روچیلد است که در دایرة المعارف یهود ، پدر ارض اسراییل لقب گرفته است. چراکه 70 میلیون فرانک طلا در راه اسکان یهودیان در فلسطین سرمایه گذاری کرد.ادموند روچیلد به پاس سهم تعیین کننده اش در تاسیس دولت اسراییل ، توسط حییم وایزمن ، "پیشوای سیاسی صهیونیسم" نامیده شد.

با قدرت گرفتن روچیلدها در اقتصاد و سیاست انگلستان که مهمترین استعمارگر تاریخ معاصر به شمار آمد ، آنها نخستین زمزمه های شوم صهیونیستی را ساز کردند و به سیاست خاورمیانه ای بریتانیا در جهت فروپاشی دولت عثمانی و تحقق تمدن بزرگ یهود در خاورمیانه سمت و سو بخشیدند.

اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد ، این روچیلدها بودند که مسئله فلسطین را به عنوان ارض موعود در میان ثروتمندان و روشنفکران یهودی مطرح ساختند و در راه تحقق آن پای فشردند. در حالی که بسیاری از یهودیان در آن زمان به سرزمین خاصی نظر نداشتند و برخی از آنها به عنوان ارض موعود به آمریکا و حتی آفریقای جنوبی می نگریستند. و بالاخره با دستمایه مالی و نفوذ سیاسی روچیلدها بود که این توطئه تحقق پذیرفت و سرانجام به تاسیس اسراییل در خاورمیانه منتهی شد.

همین روچیلدها هستند که توسط میرزا حسین خان سپهسالار فراماسون برای نخستین بار در تاریخ معاصر ایران ، بوسیله ارتباط با "اتحادیه جهانی اسراییلی" ( در نخستین سفر ناصرالدین شاه قاجار به اروپا به سال 1290 هجری قمری) ، پای کانون های صهیونیستی را رسما به ایران باز کرده و زیر پوشش مدارس صهیونیستی "آلیانس" ، فعالیت خود را در ایران آغاز نمودند.

نام ویکتور روچیلد ، عجیب ترین چهره خاندان روچیلد ، در سه عرصه متفاوت به عنوان شخصیتی طراز اول ثبت است: به عنوان سومین بارون خاندان روچیلد در انگلستان که هدایت این امپراتوری نامریی را در دوران معاصر عهده دار بود ، به عنوان یک چهره استثنایی و موثر در تاسیس و توسعه سرویس های معظم جاسوسی غرب ، بویژه اینتلیجنس سرویس انگلستان و به عنوان یک زیست شناس شهیر.

زندگینامه لرد ویکتور روچیلد ، افشاگر پنهان ترین بخش فعالیت امپراتوری روچیلدها است ، فعالیتی که نقش شگرف بنیاد روچیلد را در سرویس های جاسوسی غرب نشان می دهد.

خاطرات جنجالی پیتر رایت ، کارمند ارشد MI5 ، ماخذ مهمی در روشن کردن نقش اساسی لرد ویکتور روچیلد در توسعه و تحکیم اینتلیجنس سرویس بریتانیا و هم پیوندی سرویس اطلاعاتی صهیونیست ها با سرویس های جاسوسی غرب به شمار می آید. طبق این سند ، لرد روچیلد طی سالیان مدید ، نوعی نقش قیمومیت را بر سرویس های اطلاعاتی بریتانیا عهده دار بوده و از طریق شبکه های گسترده خود در خاورمیانه و از طریق کمک های مالی و علمی خود ، سرویس های ضعیف و بی پول انگلستان پس از جنگ را یاری می داده است.

همین ویکتور روچیلد است که بوسیله ارتباط با شاپور ریپورتر (پسر اردشیر ریپورتر) دومین دوره از حاکمیت پنهان صهیونیست ها در دستگاه حکومتی رژیم پهلوی را اداره می نماید و از این طریق کشور ما را به آنجایی که منافع و مطامع صهیونیسم جهانی اقتضاء می نماید ، می کشاند.

پیتر رایت در همان خاطراتش می نویسد :"...لرد ویکتور روچیلد با استفاده از دوستی اش با شاه ایران و اداره برخی از عوامل جاسوسی در خاورمیانه که آنها را برای دیک وایت (رییس کل MI6) و به طور شخصی کنترل می کرد ، مانند سر ریپورتر که رل تعیین کننده ای در عملیات خاورمیانه ای MI6 در سال های دهه 1950 داشت ، روابط خود را با دستگاه اطلاعاتی انگلستان حفظ می کرد..."

و بالاخره اعلامیه معروف بالفور توسط لردجیمز بالفور (وزیر امور خارجه دولت انگلیس ) برای تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1917 خطاب به لرد روچیلد صادر گردید.

متن اعلامیه چنین است:

«لرد روچيلد عزيزم‏

با نهايت خرسندي اطلاع مي‏دهد كه به عنوان نماينده رسمي‏دولت پادشاه انگلستان بيانيّه‏اي كه حاوي احساسات همدردي بانهضت صهيونيست و برآوردن خواسته‏هاي آن مي‏باشد و به تصويب‏هيأت وزيران هم رسيده است ذيلا ارسال مي‏دارد.دولت پادشاهي با نظر مساعد به تشكيل يك ميهن و خانه براي‏ملّت يهود در فلسطين مي‏نگرد و بهترين مجاهدت را به عمل خواهدآورد تا امكان اين مقصود ميسّر گردد.كاملا واضح و آشكار است كه‏ هيچ اقدامي كه مخلّ آسايش و باعث لطمه زدن به حقوق اجتماعي،مذهبي،حقّ حيات و موقعيّت غير يهوديان ساكن فعلي فلسطين گرددنبايد انجام گيرد.بسيار مشعوف و متشكّر خواهم شد چنانچه متن اين اعلاميّه را به‏فدراسيون صهيونيست برسانيد.

ارادتمند آرتور جيمز بالفور.»

به این ترتیب دولت انگلیس که تحت تسلط امپراتوری صهیونیسم به سرکردگی خاندان روچیلدها قرار داشت ، تعهد کرد ، آرمان صهیونیست ها را تحقق بخشد و این برنامه صهیونیستی در سال 1917 به طور رسمی ، به عنوان سیاست علنی دولت بریتانیا اعلام گردید.