وعده صادق 2 و پیامدها

پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به حریم جمهوری اسلامی ایران در عملیات ترور شهید اسماعیل هنیه، ایران طبق پیش بینی از پاسخ شتابزده خودداری نمود. علل این خویشتنداری عبارت بود از:

1- اسرائیل و آمریکا انتظار داشتند پس از این ترور، ایران واکنشی شتابزده انجام دهد. بنابراین در اوج آمادگی دفاعی بودند.

2- اسرائیل در محاسبات خود تلاش می کرد ایران را در شرایطی که دولت جدید هنوز کاملا مستقر نشده بود وادار به درگیری در جنگی منطقه ای کند که احتمال امتیاز گیری از ایران را بیشتر می کرد.

3- اسرائیل ترور اسماعیل هنیه را رسما به عهده نگرفته بود و بر خلاف عملیات وعده صادق 1، این بار توجیه مشروعیت بین المللی برای حمله ایران به وضوح مرتبه قبلی نبود.

لذا ایران ترجیح داد حق واکنش را برای خود محفوظ دانسته و از این کارت در موقعیت مناسب تری استفاده نماید.

اقدام اسرائیل در راستای گسترش جنگ از غزه به لبنان، ترور شهید سید حسن نصرالله در منطقه ای مسکونی از طریق بمب های سنگر شکن، کشتار وحشیانه غیر نظامیان لبنانی، و نهایتا اعلام رسمی و اقدام جهت حمله زمینی به لبنان و اشغال خاک این کشور، موقعیتی را فراهم کرد که ایران از کارت «دفاع مشروع» خود استفاده نموده و عملیات وعده صادق 2 اجرا شود.

مجددا باید به خاطر داشته باشیم شکل و نوع این جنگ به هیچ وجه با هدف نابود کردن قوای نظامی و تاسیسات و زیرساخت ها نیست.

اولا هیچیک از طرفین قادر به نابودی توان نظامی طرف مقابل تا حدی که دیگر توان ادامه جنگ را نداشته باشد نیست. رجز خوانی های طرفین عمدتا کاربرد تبلیغاتی داشته و برای اثر گذاری بر اراده طرف مقابل طراحی شده است.

ثانیا، نابودی زیرساخت ها فی نفسه هیچ دستاورد نظامی برای هیچیک از طرفین ایجاد نمی کند. نابودی زیرساخت ها تنها اگر موجب از بین رفتن اراده طرف مقابل برای ادامه درگیری شود ارزش پیدا می کند.

ثالثا، کشتار غیرنظامیان و نسل کشی راهبردی است که اسرائیل در پیش گرفت تا از این طریق مساله فلسطین را از ریشه پاک کند. لیکن این راهبرد به وضوح شکست خورده و دو ساعت قبل از عملیات وعده صادق 2 یک عملیات استشهادی توسط دو نیروی حماس انجام شد که تلفات قابل توجهی از صهیونیست ها گرفت. یعنی اسرائیل از شدت گرسنگی کاسه آش داغی را خواسته ناگهان سر بکشد ولی دهانش تاول زده و قادر به خوردن بقیه آش نیست و حالا هم شکمش گرسنه است و هم دهانش می سوزد!

و البته هدف جبهه مقاومت هم نسل کشی نیست. چون اینقدر عقل دارند که بفهمند کاسه آش داغ را سر کشیدن نتیجه اش همان چیزی می شود که بر سر اسرائیل آمده.

هدف از این جنگ اثر گذاری روی ادراک و تحمیل روایت مورد علاقه هر طرف در راستای اهداف و منافع آن طرف بر طرف مقابل است.

اسرائیل با ترور سید حسن نصرالله قصد داشت این باور را در اذهان جا بیاندازد که حزب الله نابود شده و ایران هم چاره ای جز پذیرش خروج از لبنان و احتمالا پس از آن از سوریه ندارد. حمله زمینی به لبنان برای تقویت این باور صورت گرفت که در صورت موفقیت می توانست مانند تیر خلاص بر نفوذ ایران در لبنان تلقی شود.

لیکن مداخله منستقیم و بموقع از سوی ایران این معادله را کاملا وارونه کرد. یعنی اولا مشخص شد حزب الله همچنان دشمنی قدرتمند در مقابل اسرائیل است که اجازه نفوذ زمینی به لبنان را نداده و به موشکباران اسرائیل ادامه می دهد. ثانیا پیوند ایران و حزب الله تا اندازه محکم و واقعی است که ایران برای دفاع از حزب الله مستقیما وارد جنگ با اسرائیل می شود. ثالثا توان موشکی ایران آنطور که رسانه های غربی ادعا می کردند ناتوان از ضربه زدن به اسرائیل نیست و ایران هر نقطه ای در اسرائیل را که اراده کند می تواند با شدت مورد ضربه قرار دهد. و رابعا ماجراجویی های نتانیاهو نه تنها اسرائیل را امن تر نکرده، بلکه موجب نا امنی و خطرات بسیار جدی برای جان و مال و زندگی شهرک نشینان صهیونیست شده است.

در عملیات عین الاسد و همچنین در عملیات وعده صادق 1 ایران از کانال های دیپلماتیک به آمریکا اطلاع داد که قصد حمله دارد.

عده ای این مطلب را نشانه هماهنگ شده بودن اقدام ایران با آمریکا و نتیجتا بی اهمیت بودن آن می دانستند. مانند صحنه معروف فیلم گوزنها که بهروز وثوقی مردی معتاد و عملی است و هنگامی که زنش اعتراض می کند که یکی از همکاران مرد در تئاتر نسبت به او هیزی کرده، بهروز وثوقی توی گوش آن مرد می زند و داد و بیداد به راه می اندازد، ولی طوری که زنش نفهمد آن مرد را به کناری کشیده و صورتش را می بوسد و التماس می کند که تو را به خدا مردانگی کن و چیزی نگو، فقط می خواهم جلوی زنم قمپز در کنم!!

اما این برداشت از دلیل هماهنگی ایران با آمریکا درست نیست.

اقدام ایران در خصوص حمله موشکی به عین الاسد یا اسرائیل بیش از آنکه مصرف داخلی داشته باشد با هدف بازدارندگی در مقابل اقدامات خصمانه نظامی آمریکا صورت گرفت. هماهنگی قبلی از طریق کانال های دیپلماتیک هم برای مدیریت تنش و پیشگیری از خارج شدن سطح درگیری از میزان مطلوب بود.

هدف این بود که آمریکاییها در عمل متوجه شوند ایران توان ضربه زدن به مواضع آنها را دارد. برای این منظور نیازی به کشته شدن آمریکاییها نبود. و اتفاقا ترامپ با اشاره به اینکه هیچ آمریکایی کشته نشد از واکنش به حمله ایران چشم پوشی کرد.

در مورد وعده صادق 1 هم هدف این بود که دشمن متوجه شود ایران توان حمله مستقیم و ضربه وارد کردن به وی را دارد. به همین دلیل از کانال های دیپلماتیک اعلام شد که ما قصد حمله داریم. همچنین نوع حمله طوری طراحی شده بود که کمترین ضربه را دارد کند، در حالی که شدت آن قابل توجه باشد.

اما اقدامات بعدی اسرائیل نشان داد که دشمن پیام را به درستی دریافت نکرده. علی الخصوص ترور شهید هینه این مطلب را ثابت کرد.

لذا در عملیات وعده صادق 2 ضربه ایران یک مرحله جدی تر از قبل شد. این بار اولا هیچ پیغام هشداری از طریق کانال های دیپلماتیک فرستاده نشد تا عنصر غافلگیری بیشتر به دست بیاید. و ثانیا نوع حمله طوری طراحی شده که پس از شکلیک فرصت زیادی برای واکنش دشمن وجود نداشته باشد. دقیقا به همین دلیل اصابت ها و خسارات ناشی از وعده صادق 2 بسیار بیشتر بود.

لیکن همچنان عملیات طوری طراحی شده بود که ضربه ای مدیریت شده و حساب شده باشد. به این ترتیب که اولا فقط اهداف نظامی هدف قرار گرفت، و ثانیا تلفات جانی چندانی بر جای نگذاشت.

به نظر می رسد ایران چند ساعت قبل از حمله، موشک های خود را در معرض دید ماهواره های جاسوسی آمریکا قرار داده است. این اقدام مانند نوعی هشدار به دشمن است که فرصت تخلیه مراکز حساس و جابجایی نفرات و تجهیزات را داشته باشد.

لذا اگر چه وعده صادق 2 غافلگیرانه تر از وعده صادق 1 بود و ثابت کرد پدافند ضد موشکی اسرائیل و آمریکا که اینهمه روی آن تبلیغات کرده اند قادر به رهگیری موشک های ایرانی نیست، لیکن باز هم عملیات طوری طراحی شده بود که ضربه مدیریت شده و با کمترین تلفات وارد شود.

پرهیز از تلفات گیری از دشمن چند هدف داشته است:

1- فرستادن این سیگنال که ایران تمایلی به گسترش جنگ ندارد، ولی قادر به وارد کردن ضربات بسیار دردناک و کاری است.

2- ندادن گزک به دست صهیونیست ها در عرصه تبلیغاتی. در حال حاضر رژیم صهیونیستی در افکار عمومی همه جهان و خصوصا کشورهای غربی به یک رژیم جنایتکار و قاتل شناخته شده. در صورت وارد شدن تلفات وسیع در حمله ایران این تصویر به احتمال بسیار زیاد وارونه می شد.

3- فرستادن این پیام که موشک ها و تسلیحات ایرانی کاملا دقیق و موثر عمل می کنند.

4- محدود کردن پاسخ احتمالی دشمن به مراکز نظامی ایران و علی الخصوص کاهش احتمال ضربه دشمن به تاسیسات صنعتی و اقتصادی مانند صنعت نفت و گاز و غیره.

به طور خلاصه باید گفت عدم پاسخ ایران به اسرائیل برای اسرائیل وحشتناکتر از پاسخ مستقیم بود. چون عدم پاسخ ایران به این معنا بود که ایران به دنبال تداوم جنگ نیابتی تا زمان نابودی کامل اسرائیل است. لیکن پاسخ ایران در وعده صادق 2 بیش از هر چیزی تاکید می کند ایران به دنبال پایان جنگ و برقراری آتش بس است. یعنی ایران به همین میزان دستاوردهایی که در تغییر توازن تهدیدها در منطقه حاصل شده راضی است و به دنبال نابودی کامل اسرائیل نیست.

پس از عملیات ایران، مقامات آمریکا اعلام کردند آمریکا هرگز تحریم ها علیه ایران را متوقف نخواهد کرد!

آمریکاییها به خوبی می دانند هدف نهایی ایران نابودی اسرائیل نیست، بلکه ایران به دنبال احیای اتحاد راهبردی خود با آمریکا است. بیانیه آمریکا در خصوص تداوم تحریم ها به این معنا است که آمریکا می گوید این عملیات باعث نخواهد شد ایران به هدف نهایی خود برسد.

از سوی دیگر ایران به فشار کنترل شده از طریق حزب الله لبنان و انصارالله یمن و حشد الشعبی عراق علیه اسرائیل و آمریکا و غرب ادامه می دهد تا نهایتا به اهداف خود برسد. یعنی پیام ایران هم این است که تحریم و قشون کشی نظامی موجب پایان یافتن فشار نیروهای محور مقاومت بر آمریکا و اسرائیل و غرب نخواهد شد.

جنگ اصلی اینجاست، نبردهای میدانی و تبلیغات رسانه ای همه نهایتا می خواهند یکی از دو طرف به خواسته خود برسد.

یواش یواش... شوي شوي...