برندینگ شخصی در دنیای دیجیتال
تعریف
هدف اصلی از انجام پرسونال برندیگ تنها معروفیت و شهرت شخص شما نیست، (برخلاف سلبریتیها، اینفلوئنسرها، بازیگران و... که شهرت سرمایه آنهاست) بلکه هدف این است دیگران شما را بهخاطر تخصص، محصولات و یا خدماتتان بشناسند تا بتوانید با کمک برند شخصی خویش در بازار موفقیت بیشتری کسب نمایید.
مشخصات
ایجاد یک برند شخصی احتیاج به تفکر و برنامهریزی دارد. ابتدا باید خودتان را بهتر بشناسید. از تعارف با خود بپرهیزید. برخی خود را بسیار سخت و پیچیده توصیف میکنند و برخی دیگر خودشان را با توجه به اهدافی که در آینده دارند و چیزی که دوست دارند باشند، معرفی میکنند که البته معمولا روش درست و موثری نخواهد بود.
هدف اصلی از برندسازی شخصی، باید بهبود کسب و کار باشد. قبل از هر چیزی اطمینان حاصل کنید که مشتریان هدفتان را به خوبی شناسایی کردهاید.
این موضوع را همیشه به یاد داشته باشید که مردم با شرکتها معامله نمیکنند، آنها از افراد و برندهایی خرید میکنند که دوست دارند و به آنها حس خوبی دارند.
در این صورت مشتریان به شما و برندتان اعتماد کرده و خواهان این خواهند بود که به طور پیوسته با شما در تماس باشند و در بازارهای شلوغ و پر از تبلیغات تنها به دنبال خدمات یا محصولاتی که شما ارائه میدهید باشند.
در بسیاری از شرکتهای بزرگ که سرمایه و بودجهی مناسب در اختیار دارند برای تبلیغ خود همیشه از چهرهای خاص، دوستداشتنی و معروف استفاده میکنند و او را به عنوان شخصیت اصلی برند خود معرفی میکنند ولی در مشاغل کوچک یا نوپا این خود شما هستید که باید آن چهره محبوب را از خودتان بسازید تا اعتمادها را به سوی خود جلب کنید.
چگونه پرسونال برندیگ خود را داشته باشیم؟ گام اول دانستن کلیات یک برند مناسب است. در ادامه به جزییات بیشتری خواهیم پرداخت.
کلیات
اهداف:
هدف به شما کمک میکند تا مسیر خود را مشخص کرده و از حاشیهها دوری کنید. نوشتن هدف و چگونگی رسیدن به آن شما از لحاظ روحی آماده میکند تا بتوانید آن را با موفقیت به پایان رسانید.
نقطه قوت و ضعف:
پرسونال برندینگ جایی است که شما باید نقاط قوت منحصر به خود را پیدا کرده، آن را تقویت و در مسیر رسیدن به هدف استفاده کنید. نقاط ضعف شما مجموعهای از عادات و رفتارهای شما طی سالیان متمادی است. باید مراقب باشید تا در دام آنها نیوفتید و یا زمانی بیشتر از اندازهای که باید به درست کردن انها نپردازید چون از هدف اصلی فاصله میگیرید.
ارزشها:
در پیدا کردن انتخابهای صحیح در زندگی و پرسونال برندیگ، این ارزشها هستند که به شما مسیر درست را نشان میدهند.
شخصیت:
شخصیت هر انسان متفاوت است. شما باید این قابلیت رو داشته باشید که بتوانید با هر شخصیتی ارتباط مناسب برقرار کنید. در طول برندیگ شخصیت شما باید ثابت بوده و از تغییرات اساسی پرهیز کنید.
سبک:
شخصیت، فلسفه و اصولی که به آن اعتقاد دارید باعث به وجود آمدن عادات شما خواهند شد. مجموعهی این عادات سبک زندگی منحصر به فرد شما را به وجود میآورد. شما این سبک زندگی را در حرفهی خود به کار خواهید برد پس مراقب باشید چه عاداتی را در خود پرورش میدهید.
قول:
قول و وعدهای که شما میدهید به برند شخصی شما متصل است. هر دوی اینها هم به هدفی که مشتریان از شما انتظار دارند توجه دارد. قول شما باید پرقدرت و از دیگران متفاوت بوده تا مشتریان به آسانی متوجه آنها شوند.
هویت بصری:
برند شخصی شما از لحاظ گرافیک، تصاویر، طراحی، فونت و کلمات باید خاص و یکتا باشد. سعی کنید در تمامی مراحل، این جلوههای بصری ویژهی خود را حفظ نمایید.
داستان برند:
هدف از نوشتن داستان برند یا محصولات، برانگیختن احساسات شنوندگان و مشتریان است.
جزییات
رکن اول: ساختن پایههای برند
فعالیت شما در فضای مجازی باید مستمر و بدون حاشیه باشد، به گونه ای که هر کسی متوجه قابلیتهای شما و محتواهایی که در فضای مجازی خود میگذارید شود. بدین منظور باید 5 مورد زیر را رعایت کنید:
1- اسم خود را جستجو کنید
قبل از ساختن یک برند شخصی شما باید بدانید که در چه جایگاهی در اینترنت هستید. اسم خود را در گوگل سرچ کنید. ممکن است عکس های نامناسبی از دوران مدرسه یا از اکانت هایی که در سال های قبل ساخته بودید و اکنون یادتان نمیاید پیدا کنید. اکانت های فیک و یا نظراتی نامناسب در زیر عکس های شما هم باعث افت شخصیت شما خواهد شد.
2- محتواهای ویدیویی یا متنی نامناسب را حذف کنید.
سعی کنید هر موردی که باعث خدشهدار شدن هویت شما میشود را پاک کنید. مانند این مدل پستها یا عکسهای زیر:
· رفتارهای غیرحرفهای
· سبک ارتباط غیر حرفهای
· نوشیدن مشروب یا استعمال دخانیات
· حرکاتی که جرم محسوب میشوند.
· نظراتی که باعت ناراحتی افراد خاصی میشود.
· محتواهای جنسی
· زورگویی یا خشونت
· تعصبات بیمورد
3- خودتان را تعریف کنید.
بعد از حذف تاریخچهی نامناسب خود، اکنون به فضای جدیدی که میخواهید بسازید فکر کنید. از خودتان این سوالات را بپرسید:
· شما کی هستید؟
· چه چیزی شما را خاص میکند؟
· دیدگاه شما برای برند شخصیتان چیست؟
· هدف شما از برند شخصیتان چیست؟
· چه هدف حرفهای را دنبال میکنید؟
· چه کسانی قرار است حرفهای شما را بشنود؟ چه کسانی کمک شما را میخواهند؟
· چگونه میخواهید کمکشان کنید؟
· چرا باید به شما اعتماد کنند؟
· چگونه میخواهید حرفهای خود را ثابت کنید؟ چه مدرکی ارائه میدهید؟
قبل از اینکه برند شخصی خود را بسازید در مورد نمونه اطلاعاتی که میخواهید ارائه دهید فکر کنید.
4- نمایش مهارتها و موفقیتهای شما
اکنون وقت این است که کارهای زیر را انجام دهید:
· موفقیتهایی که باعث افتخار شما میشود را بنوسید.
· لیستی از لحظاتی که دیگران شما و کارهای شما را به طور عمومی تشخیص میدهند تهیه کنید.
· به زمانهایی که دیگران کارهای شما را به صورت خصوصی تایید میکنند فکر کنید.
مهم نیست شرایط شما چگونه است. در حال انجام هر کاری که هستید میتوانید موارد بالا را انجام دهید. اکنون می توانید شرح مختصری از برند شخصی و بیوگرافی خود و همچنین در ادامه نسخههای طولانیتر از آنها را ارائه دهید.
سعی کنید کنید بهطور مداوم وبلاگ شخصی خود را به روزرسانی کنید. مهمتر از به روزرسانی این است که مطمئن شوید افرادی که میخواهید وبلاگ شما را بازدید کنن.
5- یک فضای مجازی که منعکس کنندهی شما و تخصصتان باشد بسازید.
این فضای مجازی باید بهینه و مفید باشد و به طور مداوم نظارت شود. شرایط این فضای مجازی به این صورت باید باشد:
· طرح مشخصی از نام تجاری شخصی شما داشته باشد.
· اهداف کوتاه مدت و طولانی مدت برندسازی شخصی معلوم باشد.
· خصوصیات، استعدادها ، زمینه های تخصصی شما نوشته شده باشد.
· دستاوردهای شما مشخص باشد.
6- یک ترکیب خوب و قوی از سایتها و پروفایلها بسازید.
شما برای این که در اینترنت به خوبی دیده شوید باید موارد زیر داشته باشد:
· یک سایت شخصی
· 10 تا 12 پروفایل حرفهای
این تعداد پروفایل شاید عجیب به نظر برسد ولی این کار شانس شما برای دیده شدن در موتورهای جستجو را افزایش داده و افرادی که فقط در یک یا چند برنامه عضو هستند شما را خواهند دید. نمونه برنامههای ساخت پروفایل:
· YouTube
· BrandYourself
· Vimeo
· Tumblr
· SlideShare
· Medium
· About.me
· CrunchBase
· Quora
· Instagram*
· اگر در زمینهی کاری خود برنامهی خاصی وجود دارد در آن عضو شوید.
*اگر تنها به دنبال بهبود نتایج جستجوی خود در گوگل هستید اینستاگرام توصیه نمیشود.
نام خود را در موتورهای جستجو بهینه کنید.
برای این کار توصیههای زیر را رعایت کنید.
· از اسم کامل خود در تمامی پروفایلها استفاده کنید.
· اگر جایی امکان دارد خود را به صورت سوم شخص معرفی نمایید.
· همهی مواردی که در پروفایل هست را به صورت کامل پر کنید.
· موقعیت جغرافیایی خود را بنویسید.
· کلمات کلیدی را در جایگاه مناسبشان به کار گیرید.
· از تگهای h1بهره بگیرید.
بعد از انجام تمامی این کارها، باید اندکی صبر کنید. چون معمولا 2 تا 6 هفته طول میکشد تا موتورهای جستجو شما را پیدا کنند.
رکن دوم، قسمت اول: ساختن اعتبار
اکنون که پایههای اساسی برند شما ساخته شد باید به دیگران (و موتورهای جست و جو) نشان دهید که میتوانید محتواها مفید و ارزشمند تولید کنید.
1- استراتژی قرار دادن متحوا در مکان مناسب
بعد ازاین که محتوا مناسب خود (عکس، فیلم، اینفوگرافیک، کلیپهای صوتی و...) را ساختید آن را در جایی که افراد علاقهمند در آن زمینه (مثل LinkedIn)فعالیت میکنند منتشر سازید. از غولهای آن صنعت که اکثریت بازار و دنبالکنندگان را دارند نترسید و سعی کنید بازاری هر چند کوچک و محدود برای خودتان بسازید.
2- چگونه برند شخصی خود را از طریق قرار داد با شخص ثالت بسازیم؟
شما میتوانید با استخدام ویراستار، وبلاگنویس و یا افرادی که در این زمینه سابقه و تخصص دارند صفحه خود را بهبود بخشید. در ضمن میتوانید با درخواست از دیگران و پرداخت هزینه، مخاطبین جدیدی را به صفحهی خود بیاورید. همکاری با هم شغلان خود جهت نشر پستهای یکدیگر نیز راهکاری ایدهآل به نظر میرسد.
3- از دادهها استفاده کنید.
پیغامها و تعاملاتی که دریافت میکنید را پیگیری کنید. به زودی متوجه الگویی در دادههای خود خواهید شد. این الگو میتواند در هر پلتفرم متفاوت باشد. مانند این که در چه ساعتی از روز یا چه روزی در هفته مخاطبین شما بیشترین تعامل را با شما دارند.
4- سازماندهی کنید.
از ابزارهایی که به شما در آنالیز دادهها، کامنتها، پستها و... کمک میکنند استفاده کنید تا سلیقه مخاطبین خود را بیشتر بشناسید.
رکن دوم، قسمت دوم: برندسازی شخصی موثر با استراتژی ایجاد مخاطب
1- چه چیزهای مانع از استفادهی شما از فرصتها میشوند.
اول اهداف را بازنگری کنید:
· مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند؟
· بهترین جا برای ارتباط با این مخاطبین را پیدا کنید
· آنها به چه مسائلی علاقهمند هستند.
از این که بخواهید برند شما مورد تایید بزرگان صنعتی که در آن فعال هستید قرار بگیرد پرهیز کنید. هیچ کسی غیر از خود شما نمیتواند از برند شخصیتان حمایت کند. به نمونههای موفق در زمینهی کاریتان نگاه کنید. همینطور به بهترین پلتفرمی که در آن تعامل صورت میگیرد. اگر زمانی خواستید از افراد تاثیرگذار (اینفلوئنسر) کمک بگیرید خلاق باشید.
2- با کسانی که میشناسید شروع کنید.
هر کسی که میشناسید جز مخاطبین شما در برندسازی شخصیتان جا نمیگیرد. با این حال اگر افرادی زیادی را میشناسید که به حوزهی فعالیت شما علاقهمند هستند شانس شما برای موفقیت را بالا میبرند. اگر این افراد را فقظ در زندگی واقعی میشناسید سعی کنید آنها را هم در فضای مجازی پیدا کنید تا یک تعامل سازنده صورت بگیرد.
حواستان به تعدادی از مخاطبین مهمتان باشد زیرا آنها اگر از محتوای شما رضایت داشته باشند، آن را با دیگر افراد علاقهمند در میان میگذارند.
3- از طریق رسانه های اجتماعی و نشریات استراتژیک با افراد تأثیرگذار ارتباط برقرار کنید.
افراد باسابقه و تاثیرگذاری پیدا کنید که در مسیری که شما حرکت میکنید باشند.
با آنها در ارتباط باشید و در صفحهای که برند شخصی شما قرار دارد آنها را دنبال (follow) کنید. گاهی در پلتفرمی که برند شما قرار دارد، برنامه صفحات یا افرادی را به شما توصیه میکند، پروفایل آنها را چک کنید. شما میتوانید با آنها تعامل کرده و یا از نحوه نگارش مطالب، عکسها، فیلمها و... درس بگیرید.
از گوگل استفاده کنید تا بزرگان و رهبران صنعت خود رابشناسید. سپس به سراغ صنایع دیگر بروید. شاید نکات جدیدی از آنها بیاموزید.
بزرگان صنعت شاید به طور مستقیم با شما صحبت نکنن، بنابراین سعی کنید ویدیوها یا مطالبی که در رابطه با استراتژیشان در در اینترنت پیدا میشود را دیده و بررسی کنید.
در کنار بزرگان صنعت، با افرادی شبیه شما که هدف مشترکی دارند ارتباط بر قرار کنید. در فرومها و گروهها مرتبط عضو شوید. به لحن و محتوایی که در این گونه گروهها منتشر میشود توجه کنید، مخصوصا قسمتهایی که معیار خوبی برا تعامل حساب میشوند مانند پرسش و پاسخ. و درنهایت شما هم مطالبی منتشر کنید که از دیگران بازخورد مثبت دریافت نماید.
رکن سوم: مخاطبان خود را برای فرصتهای برندسازی شخصی پرورش دهید
برای ماندن در ذهن مخاطبان خود و به دست آوردن فرصتهای حرفهایتر، محتوای منحصر به فرد و با کیفیتی ایجاد کنید. شما هرگز متوجه نخواهید شد دقیقاً چگونه یا چه زمانی مطلبی که با یک شریک تجاری (مشتری یا کارمند) منتشر کردهاید، در او اثر میکند. پس کار خود را ادامه دهید.
با برندسازی خود به عنوان یک رهبر فکری فعال در صنعت خود، درها را برای فرصتهای زیادی باز میکنید. این شامل موارد زیر میشود (اما محدود به اینها نمیشود):
· شغلها
· مشارکت با دیگران
· تبادل وبلاگ
· مصاحبهها
· آموزش به دیگران
· ارتقای شغلی
اگر شما از ادامهی توسعهی برند شخصی خود و تعاملات آنلاین صرف نظر کنید، بازار بزرگی را از دست خواهید داد.
1- چگونه می توان با تکنیکهای پیشرفتهی جذب مخاطب، برند تجاری خود را پرورش داد.
برند شخصی شما باید توسط دیگران به راحتی دیده شود. مراحلی که میتوان از آن برای بهتر دیده شدن استفاده کرد شامل موارد زیر میشود:
· زمینه دسترسی
· شبکهسازی
· تعامل مداوم
· تولید محتوا به صورت مداوم
· ایجاد لینک برای دسترسی به شما و محتوای شما
· استفاده از کلمات کلیدی
استفاده از این موارد نقاط قوت شما را به دیگران نشان میدهد و باعث افزایش درامد خواهد گشت.
زمینه دسترسی
زمینه دسترسی یک موضوع بسیار گسترده است ولی به طور خلاصه به ارتباط با مردم، سازمانها و منابع خبری و بقیه افرادی که به کار شما علاقهمند هستند باز میگردد. زمینه دسترسی میتواند پیغام دادن به کسی در توییتر، لینکدین و... تماس و ایمیل باشد. هدف شما در زمینه دسترسی، ایجاد "آگاهی از برند" در دیگران است.
شبکهسازی
شبکهسازی ایجاد ارتباط صمیمانه با شخص دیگری است که میتواند به یک رابطه سودمند متقابل تبدیل شود، به همین سادگی. استراتژیهای برند شخصی همیشه لازم نیست که قدرتمند باشند.
وقتی که مخاطبین شما و میزان آگاهیشان از برند شخصی شما در حال افزایش باشد به این معنی است که شبکهسازی انجام گرفته است. به افرادی فکر کنید که دوست دارید با آنها ارتباط برقرار کنید و آنها را وارد حلقهی ارتباطی خود بکنید.
واقعاً به آنچه که مخاطبین شما میخواهند گوش دهید و مرتباً با آنها در تماس باشید. در هنگام شبکهسازی از سواستفاده از افراد خودداری کنید. بالعکس در یافتن افراد سخت کوش متمرکز شوید. به افرادی که کارشان با کار شما تداخل دارد، احترام بگذارید. در جلسات سعی نکنید بسیار رسمی و غیر معمول باشید.
کافیست رویداد (ایونت)هایی در زندگی واقعی یا آنلاین که مربوط به صنعت شما است را پیدا کنید و با مردم صحبت کنید. برخی از رویدادها می تواند شامل موارد زیر باشد:
· صحبتهای مربوط به یک مدیرعامل در صنعت شما
· برنامههای خیریهای که توسط همکاران شما برگزار میگردند
· نمایشگاههایی که با موضوع کار شما تطابق دارند.
· فرومهای آنلاین
· گروههای علاقهمند در شبکههای اجتماعی
به یاد داشته باشید لازم نیست شبکهسازی تنها در ملاقاتهای رسمی اتفاق بیفتد. شبکهسازی میتواند در زندگی واقعی یا آنلاین انجام شود، اما استفاده از رسانههای اجتماعی آسانترین راه برای پرورش فعالانه و یا منفعلانه این روابط است. این تلاشها همیشه در برندسازی شخصی به شما کمک میکنند.
برند شما باید از شبکه شما تغذیه کند و برعکس.
تعامل مداوم
انتشار محتوای با کیفیت بالا کافی نیست. برای اینکه مخاطبین خود را علاقهمند کنید و افراد بیشتری را به سمت برند خود جذب کنید، باید مرتباً در برنامههای مجازی با دیگران صحبت کرده و تعامل ایجاد کنید.
همیشه به بهترین شکل ممکن به نظرات، سؤالات و مطالب مرتبط با شما از طرف مخاطبان خود پاسخ دهید.
اگر از روش های مختلفی که مردم برای تعامل آنلاین با شما انتخاب میکنند استفاده نکنید، ممکن است نام تجاری شما از دسترس خارج شده و غیرقابل دسترسی باشد. مانند یک برنامهی جدید که اکثر مخاطبین از آن استفاده میکنند.
شما لازم نیست به هر شخصی که در صفحهی شما اظهار نظر میکند پاسخی طولانی بدهید. اگر به روند کلی در سوالات و پستها توجه کنید، متوجه خواسته مخاطبین خود میشوید و میتوانید در یک پست به صورت عمومی آنها را پاسخ دهید.
علاوه بر تعامل مستقیم با مخاطبان خود، به طور علنی با افراد و منابع خبری که در صنعت شما برجسته هستند تعامل داشته باشید. نشان دهید که در اتفاقاتی که در صنعت شما اتفاق میافتد سهیم بوده و فعال هستید.
تولید محتوا به صورت مداوم
وقتی نوبت به توسعه برند شخصی میرسد، به روزرسانی منظم پروفایلها و وب سایت (های) خود با محتوای تازه ضروری به نظر میرسد.
· بهینه سازی موتور جستجو
· توسعه برند شخصی
· تعامل و رشد مخاطب
بهینه سازی موتور جستجو
از دیدگاه SEO، محتوای با کیفیت بالا که مخاطبین با آنها تعامل میکنند در موتورهای جستجو با ارزش هستند. هر چقدر وبلاگ خود را با محتواهای خوب به روزرسانی کنید دیگران بیشتر بر روی آنها کلیک کرده و به همین نسبت سایت و یا پروفایل شما در جایگاه بهتری در موتورهای جستجو قرار میگیرد.
توسعه برند شخصی
پس از ایجاد و بهینه سازی نمایه ها و وب سایت، باید همچنان آنها را با به روزرسانی محتواهای جدید تازه نگه دارید تا در مسیر صحیح تبلیغ برند شخصی خویش قرار بگیرید.
· نشان دهید که برند شخصی شما بخشی از صنعت شما است.
· برند خود را با موضوعی که ارائه میدهید تطابق دهید.
· ارزش برند شخصی خود را از طریق مثال تقویت کنید.
تعامل و رشد مخاطب
یکی دیگر از ضروریات ایجاد محتوای مداوم این است که مخاطبان موجود شما را تقویت میکند و باعث جذب مخاطبان جدید میشود
تغذیه مخاطبین فعلی
· ایجاد محتوا با برند شخصی در ذهن مخاطبین شما خواهند ماند.
· برای کسانی که از قبل در تیم شما حضور دارند ارزش قائل شوید.
· مخاطبان موجود را تشویق کنید تا بیشتر با ویژگیهای شما درگیر شوند.
· به اشتراک گذاشتن منظم مطالب جدید این فرصت را به شما میدهد تا ببینید مخاطبان چه پاسخی به شما میدهند و تجربیات خود با برند شما را بهبود میبخشند.
گسترش مخاطبین جدید
· هنگام مراجعه به نشریات خبری، وبلاگها و مجلات، داشتن محتوای جدید ضروری است.
· با استفاده از گزینههای پیش رو، شانس دیده شدن توسط مخاطبین جدید را افزایش دهید.
· برای جمعیتهایی جدید که تفکر متفاوتی دارند محتوای جدید آماده کنید.
· محتوای جدید این احتمال را افزایش میدهد که مخاطبان فعلی شما چیزی را با اعضای جدید به اشتراک بگذارند.
ایجاد لینک برای دسترسی به شما و محتوای شما
لینکسازی یک استراتژی بهینهسازی موتور جستجو است که در آن سعی می کنید از یک سایت دیگر به وب سایت یا پروفایل رسانههای اجتماعی خود پیوند دهید. ارزش این پیوندها براساس اختیار سایت پیوند دهنده به شما افزایش مییابد.
به طور مثال پیوند به وب سایت شما از یک سایت دولتی بسیار ارزشمندتر از پیوند به سایت شما از یک وب سایت ناخواسته است که رتبه خوبی ندارد.
دو مزیت اصلی در ایجاد پیوند مؤثر وجود دارد. اولین مورد این است که شما از سایتی که به شما پیوند دارد، مراجعه (ترافیک) به سایت دریافت خواهید کرد و باعث میشود برند شخصی شما در معرض دید بیشتری قرار بگیرد. دوم این که لینک های جدید به سایت شما، شانس بیشتری برای دیدن شدن کلمات کلیدی شما را میدهد.
به محض اینکه که شروع به برقراری ارتباط با مخاطبین جدید خود که از طریق برندسازی شخصی ایجاد کردهاید میکنید ، بدون شک فرصتی برای ایجاد پیوند جدید به وجود خواهد آمد.
استفاده از کلمات کلیدی
وقتی نوبت به جذب مخاطب هدف و رشد برند شخصی خود میرسد، از استفاده از استراتژی کلمات کلیدی خودداری نکنید. اگر به برترین متخصصان برند شخصی نگاه کنید، بسیاری از آنها کلمات کلیدی را به کار میبرند.
از ابزارهای رایگان مانند Google Adwords و Keyword Planner استفاده کنید تا لیستی از کلمات مربوط به برند و صنعت شخصی خود ایجاد کنید. ابزارهایی مانند اینها، به شما امکان میدهد تا حجم جستجوی کلمات کلیدی خاص را بررسی کنید.
نتایج جستجو در حال حاضر برای آن دسته از کلمات کلیدی که احتمالاً آنقدر رقابتی نیستند رتبه بندی می شوند. با انتخاب موضوعات محتوا و بهینه سازی درست مطالب، به احتمال زیاد میتوانید جایگاه مورد نظر خود را برای آن کلید واژه را بدست آورید.
حتی اگر فقط 100 نفر در هفته آن کلمه را جستجو کنند، با قرار گرفتن در رتبه اول یا دوم نتایج جستجو، بخش قابل توجهی از آن افراد میتوانند محتوای شما را مشاهده کنند.
این کار به تحقیق، صبر و محتوای جذاب احتیاج دارد. یک استراتژی خوب باعث میشود افراد جدید بتوانند شما را کشف کنند و به مرور زمان برند شخصی شما شناخته تر خواهد شد.
1- منابع اضافی
در حالی که تمرکز برند تجاری شخصی باید در مورد ارتباط مناسب شما با مخاطبین باشد، باید از خطرات و مشکلات آن نیز باخبر باشید.
برندسازی شخصی برای دفاع در برابر یک بحران
با توسعه متفکرانه برند شخصی خود در فضای مجازی، شما اقدامات پیشگیرانه را انجام میدهید. عملکرد برند شخصیتان به شما کمک میکند تا با محتوای منفی آنلاین یا بیربط در مورد خود یا شخصی که نام شما را به اشتراک می گذارد، مقابله کنید.
حتی اگر در حال حاضر هیچ چیز ناخوشایندی در مورد شما منتشر نشده باشد، همیشه این احتمال وجود دارد که یک کارمند سابق ناراضی، یک مشتری غیر منطقی یا یک شخص دمدمی مزاج، آن را تغییر دهد.
شما با ساخت برند شخصیتان قبل از دیگران شروع به شناساندن خود به مخاطبینتان میکنید.
برخورد با نتایج جستجوی منفی
ممکن است وقتی کسی نام شما را گوگل میکند، نتایج جستجوی بدی ظاهر شود، شما تنها نیستید. این اتفاق برای همه میافتد.
حتی اگر این یک اتفاق معمولی برای شما باشد میتواند بر زندگی شغلی و شخصی شما تأثیر بگذارد. حتی اگر زندگی بدون حاشیهای داشتهاید، در هنگام برند کردن نام خود متوجه شوید نام شما و یک مجرم شناخته شده یکسان است. مسلما این امر در نتایج جستجو تاثیر خواهد گذاشت.
ایجاد یک نام تجاری شخصی منسجم بصورت آنلاین یک شبه اتفاق نمیافتد. با این حال، با گذشت زمان متوجه خواهید شد که روند برندسازی شخصی، با حذف محتوای منفی و جایگزین کردن آن با تصویری کاملتر از شما اتفاق خواهد افتاد. شما میتوانید با ثبت درخواست از موتور جستجو یا برنامهای که از آن استفاده میکنید، از نام خود دفاع کرده و آن را اثبات نمایید.
بیشتر افراد موفق در برخی از مواقع باید با نتایج جستجوی منفی، بی ربط یا نظرات شخصی نامناسب دربارهی خود در فضای مجازی مواجه میشوند. به جای رفتار احساسی به آنچه که میتوانید در مقابل آنها انجام دهید متمرکز شوید.
رکن چهارم: اقدامات اضافی
هویت بصری
بی شک طراحیهای شما تعیین میکند که برند شما چگونه درک شود، مواردی مثل طراحی لوگو، طراحی بستهبندی، طراحی سایت، سبک گرافیک شبکههای اجتماعی، طراحی کارت ویزیت و حتی لباس کارکنان شرکت و ...
به زبان دیگر طراحیهای شما هویت بصری شما و هویت بصری شما نشاندهنده کسب و کار شما به عنوان یک برند است.
رنگ
با توجه به شخصیت شما و صنعتی که در آن فعال هستید باید رنگ اصلی فعالیت خود را پیدا کنید.
رنگ آبی: این رنگ نشانه اعتماد است. اگر به اکثر بانک ها دقت کنید، برای طراحی برند تجاری از این رنگ استفاده می کنند.
رنگ بنفش: این رنگ خلاقیت و لوکس بودن را تداعی می کند. بهتر است از این رنگ در حاشیه یا در متن اصلی استفاده کنید.
رنگ قرمز: این رنگ جسارت و شور و حرارت را به مخاطب منتقل می کند. رنگ نارنجی و زرد هم به عنوان خواهران رنگ قرمز محسوب می شوند.
رنگ سبز: این رنگ نشانه سازگاری با محیط زیست است و نماد تازگی و طراوت می باشد. اغلب از این رنگ برای محصولات ارگانیکی استفاده می شود.
رنگ سیاه و سفید: این دو رنگ به لوگو اعتبار خاصی می بخشد. رنگ های سیاه و سفید اگر با هم ترکیب شوند، نوعی پیچیدگی ذهنی را در مخاطب ایجاد می کند.
فونت
مقیاس، فونت و نوع قلمی که انتخاب میکنید هم در هویت بصری برند شما تاثیرگذار است. بهتر است از فونتهای ساده استفاده کنید و خیلی از این نظر عجیب و غریب به نظر نرسید، چون حتی شرکتهای بزرگی مثل فیسبوک هم همین کار را میکنند.
طراحی ست اداری، ابزار تبلیغات و بسته بندیها اختصاصی
بالاخره شما، محل کار یا محصولاتتان توسط مشتریان و مخاطبین دیده خواهند شد. بنابراین شما نیاز به طراحی ست اداری، اوراق سازمانی، کارت های ویزیت، وب سایت و... بر اساس نوع فعالیت خود خواهید داشت.
شما باید به هر یک از این موارد به عنوان یک ابزار بازاریابی دیجیتال نگاه کنید که می توانند برند شما را به دیگران ارائه کنند. استفاده از هر کدام از این موارد برای موقعیت و هدف بخصوصی مناسب است.
در کلام آخر سعی کنید برای خودتان یک شخصیت متمایز از لحاظ ظاهر(مدل مو، رنگ آن، ریش و...)، لحن گفت و گو، لباس و هر چیزی که مخاطب در لحظهی اول متوجه آن میشود داشته باشید. این شخصیت را حفظ کرده و سعی کنید خیلی آن را تغییر ندهید تا مخاطبین شما را همواره به یاد داشته باشند.
این رفتار را هم در فضای آنلاین، فروشگاه اینترنتی، پروفایل، وب سایت و دیگر تعاملات خود داشته باشید.
دیگر فعالیتهای مفید در فضای آنلاین
هشتگ
هشتگها بخش بسیار مهمی از تکنیکهای بازاریابی و برندسازی محسوب میشوند. با استفاده صحیح از هشتگها، کاربرانی که از وجود صفحه شما مطلع نیستند را به سمت خود راهنمایی کرده و لایک، کامنت، فالوور و در نهایت مشتریان جدیدی کسب میکنید. وقتی کاربری حین فعالیت در اینستاگرام از طریق هشتگها به صفحه شما میرسد، یعنی به خدمات یا کالاهایتان علاقهمند است. در نتیجه احتمال تبدیل شدن آن به یک مشتری دائمی بالا است.
عدم تبلیغات مستقیم بیش از حد
تبلیغ بیش از حد درباره خود، عملی غیر تعاملی و یک طرفه بوده و رفته رفته سبب خواهد شد خستهکننده به نظر برسید. این موضوع انزوای شما را در پی خواهد داشت.
اگرچه ممکن است در هر لحظه، ایدههای فراوانی در ذهن داشته باشید، اما نباید آنها را یکجا به خورد کاربران بدهید. مشاهده پستهای متعدد از یک صفحه در یک بازه زمانی کوتاه، برای بیشتر کاربران خستهکننده و غیر قابل تحمل است.
باید به شکلهای مستقیم و غیر مستقیم به فعالیت بپردازید. انتشار پستهای یکنواخت با محتوای «محصولات و خدمات ما عالی و بینظیر هستند»، هرگز راه به جایی نخواهد برد! باید به وسیله انتشار تصاویر و ویدیوهای خاص و خلاقانه، کاربران را به فعالیت زیر پستهای خود تشویق کرده و آنها را به برندتان عادت بدهید.
استفاده از برنامهها و رباتهای ثبت لایک و کامنت دشمن برندینگ هستند
این کار به جز اتلاف سرمایه و زمان، هیچ ثمره دیگری نداشته و در مواردی، به برند شما آسیب میزند. به عنوان نمونه، تعداد لایک و کامنت پستهای صفحههای دارای دنبالکنندگان غیر واقعی، متناسب با عدد مربوط به تعداد فالوورهای آنها نیست. کاربران به خوبی به این موضوع پی برده و از برند مربوط به آن صفحه زده میشوند.
نمونه های پرسونال برندینگ
علی دایی
پس از سالها بازی در مستطیل سبز، فکر آینده، او را به خرید یک مغازه ترغیب کرد. مغازه ورزشی، از دیرباز و از زمان بیوک جدیکار، بین فوتبالیست های ایرانی متداول بود. فروشگاه ورزشی علی دایی در کوچه صنیعی پور، کمی بالاتر از میدان منیریه افتتاح شد تا آینده دایی و دوران پس از فوتبالش را تامین کند. او به اتفاق برادر بزرگترش مغازه را میچرخاند و عصرها بعد از تمرین، پشت دخل مینشست تا مشتری بیشتری به هوای دیدن علی دایی، داخل بیاید.
سالها بعد تعداد زیادی از ستاره های سینما و فوتبال ایران در خیابان یاسر جمع شدند تا دایی در روزهای استراحتش یکی دیگر از مغازه های زنجیره ای فروش البسه خود را افتتاح کند. این بار او برند ریبوک را به جمع برندهای البسهاش اضافه کرده تا بعد از داشتن نمایندگی های آدیداس و لوتو حالا این برند را هم در فروشگاههایش داشته باشد.
این مغازهها بیشتر از آنکه به برندهای خارجی خود متکی باشند، با نام علی دایی معروف شدهاند. اگر از افراد محلی نام ان مغازه را بپرسید به شما میگویند مغازهی علی دایی است و نه فلان برند معروف.
علی دایی، یک اسم و فامیل هفت حرفی بود که برای ایران مثل یک میراث فرهنگی منحصر به فرد، ثبت جهانی شد؛ ستاره ای ایستاده روی پاهای خودش که چسبید به طاق آسمان. او را همه می شناسند. همه مردم که صرفا مخاطبان فوتبال نیستند؛ این همه، همه آنهایی هستند که شاید یک مسابقه فوتبال را کامل ندیده باشند. همه کسانی هستند که شاید نتوانند جای دقیق ایران را روی کره زمین نشان دهند اما وقتی به نام ایران می رسند، از علی دایی می پرسند و این یعنی او یک برند شخصی معتبر است.
ایلان ماسک
حتی بهترین تبلیغات نیز تاثیر موقتی دارد. با این حال یک کیفیت عالی و عملکردی منحصر به فرد، هیچ گاه از ذهن افراد خارج نخواهد شد. اگرچه ممکن است تصور کنید که این موارد تنها رازهای موفقیت عظیم ایلان ماسک محسوب میشود، با این حال واقعیت این است که موارد بیشتری را میتوان نام برد.
در این رابطه نباید از نقش ریسک پذیری وی غافل شویم درواقع او هر ساله طرح های جسورانه ای را مورد استفاده قرار داده و این امر باعث شده است تا تسلا همواره حرف های جدیدی داشته باشد. همچنین حضور رسانه ای مناسب وی باعث شده است تا برند او بیشتر شناخته شود. این امر در حالی است که هیچ یک از مدیران برندهای خودروسازی حتی نصف شهرت او را نیز ندارند. همین امر نیز باعث شده است تا بسیاری از خریدها، صرفا به خاطر اعتماد افراد به وی باشد.
اگر هر شخص دیگری بهجز ایلان ماسک، ایده راهاندازی هایپرلوپ را مطرح میکرد، احتمالا واکنشی جز خنده و تمسخر از سوی دیگران دریافت نمیکرد. اما او به باورها و ایدههای خود جامه عمل میپوشاند و دیگران ایدههای او را با اشتیاق دنبال میکنند؛ ضمن اینکه عده زیادی حاضرند سرمایههایشان را در راه شکوفایی طرحهای او هزینه کنند.
مثلا در زمینه اجرای ایده و پروژه هایپرلوپ، ایلان ماسک افزون بر مطرحکردن ایده خود، توجه افکار عمومی را هم بهشدت بهسمت طرح خود جلب کرده بود.
جف بزوس
اعتبار بزوس در زمینه معرفی خود بهعنوان فردی خلاق بهتدریج صورت گرفته است. او بهمرور زمان با آزمون و سنجش هر گام از فعالیت خود و بهکمک دادههای تحت اختیارش در مسیر خلاقیت حرکت کرده است.
بزوس فردی درونگرا ست. زیرا بهدنبال حل مشکلات فعلی مشتریان است و نیازی به تأکید روی خلاقیت ندارد. تنها چیزی که باعث میشود او از رقبای خود پیشی بگیرد، سرعت عمل بیشتر است. پس بهخوبی میداند که اعلام ایدهها و اهدافش میتواند رقبا را نسبت به راهحلهایی که در آستین دارد، هوشیار کند؛ پس ترجیح میدهد با چراغ خاموش در حرکت بهسوی هدف گام بردارد.
گفته میشود که جف بزوس در جلساتی که با نیروهای خود دارد، آخرین نفری است که شروع به صحبت میکند. در واقع، او به همه اجازه میدهد که ایدههایشان را بدون اینکه تحتتأثیر ایدهها و نظرات خودش قرار بگیرند، بهطور آزادانه مطرح کنند؛ در نتیجه، حتی اگر با نظر کسی مخالف هم باشد، به او اجازه میدهد که ایدهاش را تمام و کمال مطرح کند. بزوس معتقد است که راههای متعددی برای رسیدن به پاسخ مثبت وجود دارد.
پس حتی اگر ایده شخصی را نپسندد، باز هم به او اجازه میدهد تا روی آن کار کند و پس از آزمون و خطاها دریابد که ایرادهایی که از نظر بزوس به آن وارد شده، درست بوده یا خیر. این ریسک پذیری و آزمودن باعث میشود که نیروها روی ایدههای خود کار کنند و آنها را به حدی مقبول برسانند. بزوس میگوید، تاکنون از ایدههایی که در ابتدا «نه» گرفتهاند و سپس با کار و پژوهش به حد ایدهآل رسیدهاند، میلیاردها دلار درآمد کسب کرده است.
دونالد جی ترامپ
همانطور که میدانید ترامپ یک برند و یک لایسنس معروف اقتصادی در آمریکاست و محصولات حوزههای مختلفی هم ذیل این برند به بازار عرضهشده است. از فعالیت در املاک و مستغلات و صنعت هواپیمایی گرفته تا کارآفرینی و مسابقات زیباترین زنان جهان. نکته مهم درباره این برند، میل زیاد آن به توسعه است. این درباره خود ترامپ هم صادق است. برند شخصی ترامپ هم در رسانه حضور دارد و هم در اقتصاد و این اواخر هم که در سیاست حاضرشده است؛ بنابراین برند آقای ترامپ در انتخابات را میتوان براساس توسعه برند ایشان در حوزه اقتصادی به حوزه سیاست ارزیابی کرد. هرچند اصل توسعه برند در دانش برند مخالفان جدی دارد و برخی معتقدند اساساً توسعه برند که با هدف رشد صورت میگیرد، درنهایت به برند اصلی ضربه میزند و عمر آن را کاهش میدهد. با وجود همه اینها ترامپ برند خودش را برای انتخابات ریاست جمهوری توسعه داده است.
برند شخصی ترامپ یک فرد برنده را ترسیم میکند که نهتنها بسیار موفق است، بلکه میتواند آموزگار موفق هم باشد. او درباره هنر مذاکره کتاب نوشته و اینطور تبلیغ میکند که من در هر معامله و مذاکرهای موفق هستم، بنابراین میتوانم در سیاست هم همین موفقیتها را تکرار کنم. ترامپ حتی همسرانش را بهنوعی نماد موفقیت خودش معرفی میکند و پیام میدهد که با سن بالا میتواند زنان بسیار جوانتر از خود داشت. کارآفرینی هم یکی از تداعیهای مثبت و قوی برند ترامپ است و از عوامل تمایزبخش این برند. او میگوید تخصص من اشتغال است که یکی از نشانههای موفقیت است.
پرسونال برندینگ معکوس
مسعود صابری
«همه اینو میدونن که من شدم وابستهت منو این گوشیو عکسای توی لامصب»؛ اینها بخشی از آهنگهای پزشک متخصص مغز و اعصابی است که یک شبه خواننده شد و همهی دو سانس بلیتهای کنسرتش در برج میلاد هم به فروش رفت!
وقتی که به کلیپهای کنسرت او نگاه و یا با خرجی بیشتر در کنسرتش حضور پیدا کنید، حتی با اندکی توجه و شناخت کم از عالم موسیقی هم متوجه فالش و خارج ازکوک بودن صدای او خواهید شد، به طوری که بدیهیترین اصول یک اجرای زنده را هم رعایت نمیکند.
کاری به سطح نازل موسیقی، ترانههای سطح پایین و گستره محدود صدای این خواننده نداریم اما باید توجه کرد چه چیزی باعث میشود که جامعه واکنش مثبتی به چنین هنر سطح پایینی نشان میدهد؟!
مسعود صابری نمونه عملی تکنیکهای پرسونال برندیگ است.
حضور مستمر در رسانهها، معرفیشدن به عنوان انسانی موفق و خودساخته که از قضا صدای بدی هم ندارد، عکس و سلفیهای دو نفره با سلبریتیها و البته کار خیر، برای برند شدن نباید کار خیر را فراموش کرد. کمک کردن به نیازمندان همیشه میتواند از شما تصویری مردمی و همدلانهتر بسازد.
سر و کله مسعود صابری با عناوینی مثل «جراحی که خواننده شد» و «دکترِ خواننده» بهیکباره همه جا پیدا شد. از بیلبوردهای کنسرتش در اتوبانهای تهران تا حضورش در برنامههای تلویزیونی.
او متناسب با هر مکانی که حضور پیدا میکرد به مانند یک فروشنده ماهر، هر چیزی را که برنامه طلب میکرد به آن ارائه میداد. در خندوانهی رامبدجوان با لباسی به رنگ قرمز و لبخندی زیبا حضور یافت. در کتاب بازِ سروش صحت، خود را فردی اهل مطالعه و کتابخوان معرفی کرد، در برنامه اکسیرِ فرزاد حسنی، پزشکی متخصص و همدل و نیز در برنامهای دیگر خیری فعال و دست و دل باز.
علی رغم عملکرد عالی وی در معرفی خود و استراتژیهایش در پرسونال برندینگ، وی فاقد مهارت لازم در اجرای زنده بوده و اشتباهاتش در کنسرتها، عدم فعالیت مداوم و لحن نامناسبش در تعاملات فضای مجازی باعث افول وی گردید.
Main Source : Forbes Magazine
ممنون از توجه شما
مصطفی فاضلی
آژانس خلاقیت دیجیتال کامِت
مطلبی دیگر از این انتشارات
راهکارهای نقد کردن درآمد ارزی برای ایرانیان در شرایط تحریم
مطلبی دیگر از این انتشارات
آنچه داستایوفسکی در «یک اتفاق مسخره» به من داد
مطلبی دیگر از این انتشارات
من۶کامنت،فیلم ترسناک