درونگرایی و برنامه نویسی| آیا درونگرایان در برنامه نویسی عملکرد بهتری دارند؟



نویسنده : مهدی نوری – دانشجوی ریشته روانشناسی و برنامه نویس( در بخش توسعه نرم افزار های تحت ویندوز و اندروید)

موضوعات :

  • مفهوم درونگرایی
  • تاثیر درونگرایی در انتخاب شغل
  • آیا درونگرا ها عملکرد بهتری در برنامه نویسی دارند؟
  • صفات مشترک بین درونگراها و برنامه نویس ها
  • آیا برنامه نویسی میتواند تغییر در شخصیت فرد ایجاد کند؟
  • تصور اشتباه از درونگرایی
  • برداشت اشتباه از موفقیت درونگراها در برنامه نویسی
  • آیا هر منزوی برنامه نویس می شود؟
  • آیا ویژه گی های هر دو نوع شخصیت میتواند در یک فرد باشد؟
  • آیا برونگرا ها هم میتوانند برنامه نویس موفق شوند؟






مقدمه

آیا برنامه نویسان درونگرا هستند؟ آیا درونگراها برنامه نویس میشوند یا برنامه نویس ها درونگرا؟ اصلا برنامه نویسی و درونگرایی ربطی به همدیگر دارند؟

اگر میخواهید پاسخ جامع در مورد چنین سوالاتی دریابید، این مقاله را تا آخر مطالعه کنید.

این مقاله بر اساس تحقیقات را که در منابع فارسی وانگلیسی داشتم به ریشته تحریر در آورده ام. پس تنها نظریات شخصی ام نمی باشد.هرچند از آنجایکه محصل ریشته روانشناسی هستم پس نظریات من در مورد شخصیت درونگرایی زیاد هم شخصی تلقی نمی شود، بل که مجموع اطلاعاتی هست که در محیط آکادمیک کسب نمودم، اما بیشتر اطلاعاتم در مورد برنامه نویسی، طبق تجربیات و خود آموخت هایم میباشد. منابع را در اخیر این مقاله ضمیمه می کنم تا اگر متمایل بودین مراجعه بفرمایید.

اکثر کسانیکه متاثر از فیلم و سریال های هالیودی هستند، برنامه نویس ها را شخصیت های منزوی،و چنان خود محور می پندارند که ارتباط شان فقط با دنیای کمپیوتر بوده و هیچ نوع ارتباط با جهان بیرون به کام شان خوش نمی آید. از طرفی عده یی برنامه نویس ها وقتی در مورد شخصیت های برنامه نویسان ابراز نظر می کنند.رابطه درونگرایی و منزوی بودن را کاملا انکار می نمایند و باور شان بر این است تصور منزوی بودن برنامه نویسان کاملا اشتباه و نابجا است. اما اگر بخواهیم رابطه بین درونگرایی و برنامه نویسی را بفهمیم، ابتدا باید درک درستی از درونگرایی و شخصیت های درونگرا داشته باشیم.

در این مقاله بصورت جامع به ابعاد مختلف رابطه درونگرایی و برنامه نویسی میپرادزم.


مفهوم درونگرایی

مفهوم درونگرایی و برونگرایی از نظر کارل گوستاو یونگ روان پزشک و روان درمانگر سویسی نشأت گرفته است. وی درنظریه خود گفته است که دو نوع شخصیت برای انسان وجود دارد، درونگرا و برونگرا. وجه تمایر بین این شخصیت ها در انرژی دریافتی شان است. انرژی یک فرد درونگرا از دنیای درونی آنها حاصل میشود. آنها انرژی خود را با گذراندن وقت با خود و برسی دقیق افکار و احساسات شان شارژ می کند. این سرگرمی و مشغول بودن با درون خود باعث شده که بسیاری آنها را منزوی و محافظه کار بدانند.

اما انرژی افراد برونگرا به سمت جهان خارج هدایت میشود. آنها با گذراندن وقت خود با دیگران و فعالیت های اجتماعی شارژ می شوند. مشغله آنها با افراد و روابط بین فردی باعث شده که معمولا به آنها برچسب اجتماعی و فعال زنند.

این کلیت مفهومی بود که در مورد درونگرایی و مقابلش برونگرایی ذکر گردید. اما اگر بخواهیم به رابطه این نوع شخصیت و برنامه نویسی پی ببریم، باید از زاویه نزدیکتری با جزییات بیشتر به برسی درونگرایی بپردازیم.

تاثیر درونگرایی در انتخاب شغل:

درونگراها وظیفه محور هستند، ترجیح میدهند یک کار مشخص را در طول روز انجام دهند تا اینکه وقت شان را با معاشرت های بی مورد هدر دهند.

درونگراها میخواهند یک مکان مشخص برای انجام کار خود داشته باشند

درونگراها از نتیجه گیری های سریع خوداری می کنند و در عوض به پردازش و برنامه ریزی دقیق میپردازند.

درونگراها زیاد درگیر تعاملات اجتماعی نمی شوند و در خلوت خود، انرژی خود را بازیافت می کنند.

درونگراها عاشق ایده پردازی هستند.

درونگراها درگیر اهداف فوری نمی شوند چون دوست دارند به پردازش کارها از طریق تأمل،تجزیه و تحلیل بپردازند. و این نوع برنامه ریزی نمیتواند فوری باشد.

درونگراها دوست دارند در محیط کار ساکت و آرام انجام وظیفه کنند.

درونگراها احساس نیاز به همکار یا تیم در تکمیل پروژه نمی بینند.

درونگراها رغبتی به یافتن دوست های جدید ندارند.

درونگراها تمایل به رفتن مکرر در مجالس عمومی را ندارند.



آیا درونگرا ها عملکرد بهتری در برنامه نویسی دارند؟


اگر به گزینه های انتخاب شغل درونگراها دقت کنیم متوجه میشویم که یکی از بهترین شغل که میتواند محبوب این نوع شخصیت ها شود همین برنامه نویسی می باشد. چرا که برنامه نویسی یک مهارتی است که خواسته هایش با ویژگی های این نوع شخصیت همخوانی دارد. بخاطر بر این حرف خود صحه بگذارم. تحقیقات را که در دانشگاه Purdue صورت گرفته تحت عنوان (آیا درونگراها در کورس های برنامه نویسی کمپیوتر عملکرد بهتری دارند؟) را مورد برسی قرار می دهیم.

در این تحقیقات طبق ادعای خودشان بر منابع رایگانی که در دسترس داشتند، تحقیقات خود را ابتدا درمورد شخصیت درونگرا شروع کردند و سپس برسی های شان را در مورد دانشجوهای ریشته کمپیوترساینس انجام دادند. آنها متوجه شدند که خصوصیات را که این دانشجوها دارند درست همان صفاتی میباشد که درونگراها دارند. البته این محققین دانشجوهای را مدنظر گرفتند که عملکرد بهتری در ریشته کمپیوتر ساینس و برنامه نویسی داشته اند. آنها متوجه شدند که 95 درصد کسانیکه به درجه A رسیدند درونگرا هستند. و هر اندازه درجه پاینتر، شاهد درصد کمتری از درونگراها بین شان بودند، مثلا دانشجویان که درجه B بودند 85 درصدشان درونگرا و C 75 درصد درونگرا، D 65 درصد درونگرا و F تنها 55 درصد درونگرا بین شان مشاهده می شد.


صفات مشترک بین درونگراها و برنامه نویس ها

صفات درونگراها:

درونگراها از دنیا درون خود –توسط ایدها، تصورات و احساسات شارژ میشوند.

درونگراها در وظایفی که نیاز به توجه و دقت دارد بهتر عمل می کنند.

درونگراها از پیچده گی ها لذت می برند.

درونگراها دوست دارند اوقات طولانی و بی وقفه داشته باشند زمانی که پروژه ی را کار می کنند.

درونگراها خلاق و ایده پرداز هستند.

درونگراها غالبا فکر می کنند.

درونگراها گوش می دهند قبل از اینکه بخواهند حرف بزنند.


صفات افرادی که هنگام استخدام باید در یک برنامه نویس مشاهده شود:

کنجکاوی

مهارت اندیشه ی روشن

سرعت بالا در خواندن و درک کردن

توجه به جزیات

یادگیرنده سریع بیرون از برنامه نویسی

مهارت خودآموزی

علاقه مند شدید

مهارت های ارتباطی خوب


این دو لستی میباشد که در مقاله (Do Introverts Perform Better in Computer Programming Courses?) کنار هم آورده بودند. میبینید که صفات هر دو لیست شباهت های زیادی را دارد. همچنین در مقاله (بهترین شغل برای درونگراها) که توسط واشنگتن پست منتشر شده است، برنامه نویسی و مهندسی و توسعه نرم افزار، یکی از بهترین شغل ها برای درونگراها در نظر گرفته شده است.

با شناخت از صفات شخصیت درونگراها، و ویژگی های که برنامه نویسی دارد، متوجه این میشویم که برنامه نویسی افرادی با چنین خصوصیات(درونگرایی) را تقاضا دارد. پس منطقی است که درونگرا ها به نسبت برونگراها تعدد بیشتر در این زمینه داشته باشند و موفق نیز گردند.


آیا برنامه نویسی میتواند تغییر در شخصیت فرد ایجاد کند؟


کسی که درونگرا نباشد و در این حوضه وارد گردد، اگر ارزش زیادی به برنامه نویسی قایل شود، بهایش تغییر در شخصیت و حتی به درون کشیده شدن اش خواهد بود. به هرحال ما با شخصیت فعلی خود به دنیا نیامدیم، همین اتفاقات محیطی و اجتماعی نقش در ساختار شخصیت ما دارد. وقتی کسی شروع به برنامه نویسی می کند اولین چیزی که متوجه اش خواهد شد، تأمل و دقت زیاد میباشد. این نوع دقت کردن و اندیشه ها آن شخص را کم کم از خوش گذرانی های بی مورد با دوستانش دور نموده و به سمت استفاده بهینه تر و سودمندتر از انرژی اش می کند. شخص متوجه می شود که فضای آرامتری را باید انتخاب نمود تا تمرکز بهتری داشته باشد. خروجی های موفقانه اش یک مشوق درونی ایجاد می کند و باعث می شود وابسته گی اش از تشویق های بیرونی کاسته شود. این دلایل میتواند باعث تغییر در شخصیت فرد گردد. لزوما فرد درونگرا نمی شود اما از آن حالت برونگرای افراطی دور خواهد شد. البته یک برنامه نویس عاقل یک شخصیت میان گرای مطلوب به خود می گیرد. اما باید درنظر داشت این اتفاق شاید برای اکثریت برونگراها و میان گراها رخ دهد نه همه ی شان. و از طرفی تغییر در شخصیت فقط در دوران کودکی آسان است، در بزرگسالی به مراتب سختر و دلایل و انگیزه بیشتری نیازمند است.


تصور اشتباه از درونگرایی

این تصور ناعادلانه ی است که به محض برخورد با کلمه درونگرایی در ذهن ما، منزوی بودن،گوشه گیر غیر اجتماعی مجسم می شود. و فکر کنیم که آنها نمیتوانند ارتباط برقرار کنند، نمی توانند در اجتماع باشند و.......در حالیکه آنها معاشرت های بی مورد را دوست ندارند، درونگراها نسبت به برونگراها ارتباط عمیق تری میتواند با افراد که دوست دارند داشته باشند. و میتوانند هم صحبت های خوبی باشند.برعکس دیدگاه کلاسیک، شواهد جدید نشان دهنده آن است که افراد درون گرا میتوانند رهبران و اشخاص موفقی در سطح بین الملل شوند.


برداشت اشتباه از موفقیت درونگراها در برنامه نویسی


درونگراها با منزوی و گوشه گیری شان نیست که میتوانند افراد موفق در برنامه نویسی شوند. اما بعضی نوجوانان که میخواهند برنامه نویسی را شروع کنند، خود را گوشه گیر، غیراجتماعی و حتی افسرده نشان میدهند. چرا که بر این فکر هستند اینگونه بعنوان یک برنامه نویس موفق شناخته خواهند شد. هر چند بعدا متوجه اشتباه خود می شوند. اما این را باید خوب درک کنیم که اگر درونگرا ها در این حوضه موفق هستند بخاطر دقت،تأمل و پشت کار شان میباشد!



آیا هر منزوی برنامه نویس می شود؟


اولا که هر کسی منزوی بود درونگرا نیست، چون بعضی افراد شاید دچار اختلال روانی شده باشند و گوشه گیری و غیر اجتماعی بودنش معلول بیماری اش باشد.

و ثانیا هر کسی که درونگرا بود لزوما برنامه نویس نمی شود. ممکن است علاقه نداشته باشد، یا با برنامه نویسی کاملا بیگانه باشد و.....



آیا ویژه گی های هر دو نوع شخصیت میتواند در یک فرد باشد؟

این فقط یک تقسیم بندی شخصیت از جناب یونگ هست که یک قرن قبل صورت گرفته بود. بعد از این تقسیم بندی نقد های وارد شده و نیز وسعت داده شده است. از طرفی ما انسان ها برنامه های کمپیوتری نیستیم که فقط طبق دستور داده شده عمل کنیم. مثلا ما میتوانیم هم صفات مطلوب درونگرا ها را داشته باشیم و هم برونگراها را. لازم نیست طبق برچسب ها رفتار خود را معیار بندی کنیم. امروزه افرادی را که ویژگی های هر دو نوع شخصیت در آنها مشاهده میشود بعنوان میانگرا میشناسند و این دسته افراد بهتر از دو نوع اولیه است. پس دوست عزیز ممکن است شما نیز صفات مشترک هر دو شخصیت را داشته باشید، پس سعی کنید خصوصیات مطلوب و پسندیده هر دو نوع شخصیت را در خود تقویت کنید.



آیا برونگرا ها هم میتوانند برنامه نویس موفق شوند؟

اینکه درونگرا ها میتوانند افراد موفقی در بخش توسعه و مهندسی نرم افزار شوند،دلیل نمی شود که برونگراها نتوانند موفقیت در این حیطه کسب کنند. آنها هم میتوانند با تلاش را که انجام میدهند به همان میزان موفق شوند. چنانچه که در تحقیق بالا متذکر شدیم، 95 درصد از دانشجوها که به درجه A رسیده بودند درونگرا بودند نه 100 درصد. پس شما اگر برونگرا هستید میتوانید جز آن 5 در صد باشید.


نتیجه گیری

پس نتیجه می گیریم برنامه نویسی مهارتی است که اشخاص با ویژگی های درونگرایی را بهتر پذیرا میشود. اما شناخت متعارف از صفات درونگرایی ممکن است با واقعیت درونگراها سازگار نباشد. از طرفی اگر کسی میخواهد بعنوان یک توسعه دهنده تبدیل به یک برند جهانی شود. باید از درونگرا بودن محض بیرون بیاید و بتواند با توجه به معیار های جامعه به شبکه سازی و ارتباطات موثر بپردازد.

افراد برونگرا هم میتواند برنامه نویس شوند. اگر بتواند خواسته های خود را مدیریت کنند. و اولویت بندی شان بر مبنای شکوفای باشد، نه بر اساس لذت طلبی آنی! و مخصوصا چیزی که واقعا الازمی و مورد تایید همه صاحب نظران میباشد، صبر و حوصله در این مسیر است. اگر برونگرا ها نتوانند بیش یک ساعت صفحه ماینتور را تحمل کنند، بعد از مدتی به این نتیجه می رسند که بهتر است از برنامه نویسی برای همیشه دشت بکشند.

و نکته دیگر این که اگر شخص برونگرا علاقه شدید به برنامه نویسی داشته باشد این مسیر خودش باعث تغییر در شخصیت آن فرد خواهد شد.

کسانی که میخواهند از یک راهی به شکوفایی برسد و هدفی را دنبال می کنند. قطعا به نسبت افراد عادی به شخصیت سازی خود رسیدگی بیشتری می کنند. برنامه نویس ها هم یاد می گیرند که چگونه کار کنند، چگونه برنامه ریزی بهتری داشته باشند و در راه رسیدن به اهداف خود باید صبر و استقامت داشته باشند. برنامه نویسان به جای اینکه به گلایه و شکایت از وضع موجود بپردازند، با تلاش از طروق مختلفی بلاخره به نتیجه دلخواه شان می رسند. برنامه نویسان اجتماع و اطرافیانش را سرزنش نمیکنند چرا که اگر مشکلی در کارشان یافت شود دنبال باگ عملکرد خودشان می گردنند تا به قوی شدن و ترقی شان منجر شود.

تشکر از اینکه وقت گران بهای خود را صرف خواندن این مقاله نمودید.

مهدی نوری : دانشجوی ریشته روانشناسی میباشم. اما مهارت مورد علاقه ام برنامه نویسی است. میتوانم اپلکیشن های اندرویدی و نرم افزار تحت ویندوز با زبان جاوا و کاتلین توسعه دهم. تلگرام- https://t.me/mahdi_817


منابع

Do Introverts Perform Better in Computer Programming Courses?

https://www.researchgate.net/publication/340374606_The_Impact_of_Dynamics_of_Collaborative_Software_Engineering_on_Introverts_A_Study_Protocol


“Best Jobs for Introverts”

http://www.washingtonpost.com/wp-dyn/content/article/2008/05/17/AR2008051700979_pf.html


نوع تیپ شخصیت چگونه برانتخاب شغل تاثیر میگذارد

https://www.irantalent.com/blog/introverts-extoverts-careers/


مطالعات جدید در مورد درونگراها

https://www.1pezeshk.com/archives/2021/08/psychology-leadership-introverts-yale