نقد فیلم Corpus christi بدن مسیح

فیلم بدن مسیح اثری است انتقادی به کلیسا که شباهت بسیاری به فیلم مارمولک کمال تبریزی دارد. این فیلم بر خلاف مارمولک اثری درام و جدی است که به همین دلیل اثر‌گذاری بیشتری نیز دارد.

در ادامه داستان فیلم لو می‌رود.

دنیل جوانی که به دلیل قتل پسری در کانون اصلاح تربیت است مامور می‌شود لباس کشیشی به نام توماس را به دستش برساند اما در میانه راه با توفیقی اجباری خودش لباس را می‌پوشد و تبدیل به کشیش روستای کوچکی می‌شود.

مفاهیم کلی فیلم:

۱. روشنفکری دینی
دنیل روش‌های مرسوم مسیحیت در تبلیغ دینی را به تکامل می‌رساند و با خوش فکری تمام سعی می‌کند به شکلی تاثیرگذار مبلغ حقیقت و اخلاق در قالب کشیشی مسیحی باشد.
دنیل در دیالوگی می‌گوید که نمی‌خواهد به صورتی بی‌روح و مکانیکی دعا بخواند و وعظ کند. او سپس با روح دادن به مفاهیم عادی به شدت روی مردم تاثیر می‌گذارد.

۲.انتقاد به مسیحیت و کشیشان
معتقدم این فیلم به دنبال تخریب کلیسا نیست. بلکه در پی آن است که کشیش تراز و نمونه‌ای را معرفی کند. فیلم دنبال این است که بگوید اکر مسیح امروز زنده بود چگونه در میان مردم ظاهر می‌شد. بر خلاف فیلم Spotlight که به دنبال پروندهٔ فساد اخلاقی و رسوایی کشیشان بود فیلم بدن مسیح فیلمی سازنده و در خدمت کلیساست.
دنیل با پوشیدن لباس کشیشی با مردم ارتباط موثر و قدرتمندی برقرار می‌کند و با تمام چیزهایی که به ضررش تمام می‌شود دعوی حق و حقیقت دارد. او با شهردار ساخت و پاخت نمی‌کند و به پیچر پولی که از مراسم عشای ربانی شده را نمی‌دهد. دنیل مدعی اخلاق و انسانیتی است که در قالب کشیش ریخته شده.
کشیش قبلی محله خود درگیر گناهانی است؛ دنیل او را بی‌هوش در کنار تختش می‌یابد که از شدت مصرف الکل از حال رفته است.

۳. جبر جامعه بر فساد افراد
دنیل جوان خوش قلب و پاک طینتی است که اگر از ابتدا در محیطی رشد می‌کرد که سالم بود هرگز تبدیل به قاتلی فاسد نمی‌شد اما روزگار طوری رقم خورده که او سر از کانون اصلاح تربیت در بیاورد.

۴. عدم پذیرش مصلح
قواعد و قوانین و قدرتمندان مانع از حضور دنیل قدیس در میان جامعه هستند. کسی که تبدیل به مسیحی معاصر شده به دلیل گذشته‌اش پذیرفته نمی‌شود و باید به جایگاه قبلی بازگردد.
او با تمام کارنامه مثبتش و تاثیرگذاری بالایش بر جامعه کوچک روستا نمی‌تواند به کارش ادامه دهد. اگر چه دیگران را توبه داده اما قوانین و قدرتمندان توبه عملی‌اش را قبول نمی‌کنند.

غصه بزرگی است که دنیل‌ها که می‌توانند در تمام عرصه‌ها کارآمد باشند چه در جامعه ایران و چه در کشورهای دیگر به دلیل فضای ناسالم فرهنگی تبدیل به افرادی ضد اجتماع می‌شوند.

نکاتی از فیلم:
استفاده از شغل نجاری در فیلم تصادفی نبوده. نجاری شغل حضرت مسیح بوده است.
کشیش تراز فیلم، دنیل قدیس بر خلاف اعتقادات کلیسا مخالف تجرد است و با جنس مخالف رابطه دارد.
او شخصی است که نسبت به گناهان تساهل و تسامح دارد و بیش از آن که کشیشی مسیحی باشد نماینده اخلاق انسانی است که با قالب کشیشی خود را وفق داده است.
نام فیلم بدن مسیح اشاره به دنیل دارد که تبدیل به مسیح معاصر شده. جالب است بدانید در مراسم عشای ربانی نان و شراب به ترتیب به عنوان بدن و خون مسیح خورده می‌شود.

نکاتی خارج از فیلم:
جان کوماسا کارگردان فیلم گفته است که حادثه رانندگی داستان فیلم الهام گرفته شده از حادثه هوایی اسمولنسک سال ۲۰۱۰ لهستان است که در آن ۹۶ نفر از جمله رئیس جمهور و مقامات عالی جان باختند.
فیلم بدن مسیح نامزد اسکار سال ۲۰۲۰ بهترین فیلم بین المللی شد.
این فیلم برنده ۱۱ جایزه آکادمی فیلم لهستان شد که در‌‌ واقع هر چه جایزه بوده را درو کرده است.


فیلم Corpus Christi تبلور این جمله مشهور اسکار وایلد است:
«هر قدیس گذشته‌ای دارد
و هر گنه‌کار آینده‌ای»