وقتی “V” آواز می‌خواند - معرفی و نقد فیلم “V FOR VENDETTA”

«وی فور وندتا» محصول سال ۲۰۰۵ به کارگردانی «جیمز مک‌تیگو» و نویسندگی «واچوفسکی‌ها» یعنی خالقان سه‌گانه‌ی ماتریکس می‌باشد. این فیلم اقتباسی از کمیکی به نویسندگی «دیوید لوید» و «آلن مور» و در ژانر تریلر سیاسی – اکشن می‌باشد.

به گمان من تِم فیلم گزینش آزادی‌ از دوگانه‌‌ی آزادی - امنیت می‌باشد و تمام خرده‌‌روایت‌ها حول مفهوم آزادی سامان می‌یابد. فیلم در خلال پرداخت و تبین پرسش‌های سیاسی به جاهای مختلفی سرک می‌کشد. مثلا نمایش انواع عشق‌ها. از عشقی شبیه به عشق افلاطونی بین دو شخصیت اصلی گرفته تا عشق بین هم‌جنسگراها و عشق‌های رایج‌تر. یا مثلا مساله‌ی تبعیض و نشان دادن تاثیر جنسیت در جامعه. به طورکلی فیلم سعی دارد بخشی‌هایی از دغدغه‌های انسان اجتماعی را نشان ‌دهد.

تیم بازیگران فیلم به‌خوبی از پس نقش‌هاشان برآمده‌اند و سردیِ رفتاری آن جامعه‌ را در بازی‌شان می‌‌بینیم. شخصیت‌های «کریدی»، «صدر اعظم ساتلر» و «صدای لندن (پروترو)» همگی کاراکترهای جامعه‌های توتالیتر را خوب درآورده‌اند. «ناتالی پورتمن» در نقش «ایوی» که به گمان من آینه‌ی مادینه‌ی “V” می‌باشد درخشان ظاهر می‌شود و مخاطب با ترس‌هاش می‌ترسد و با تنگی‌نفس‌هاش نفس می‌زند.

ایوی درواقع همان آنیموس V است که یونگ از آن سخن گفته است. به برداشت یونگ در عصر جدید باید از نرینه‌جانی به سمت مادینه‌جانی حرکت کنیم. در این فیلم هم می‌بینیم که نقش شخصیت ایوی در بازپرداخت نقشه‌های V چه قدر مهم است و در آخر کلید اصلی را همین عنصر ِمادینه‌جان می‌زند. ممکن است این نقد به این گفته‌ها وارد شود که خود تفکیک این مساله‌ی مادینه‌جانی و یا نرینه‌جانی نوعی تبعیض جنسیتی‌ می‌باشد که البته تذکر به جایی‌ست. ولی نکته‌ی اصلی این‌ست که نه مادینه‌جانی مختص زن‌ها و نه نرینه‌جانی فقط در مردان بروز پیدا می‌کند. شاید خود این نامگذاری کمی تبعیض داشته باشد ولی مفهومی که یونگ قصد بیان آن را دارد به عقیده‌ی من به تبعیض راه نمی‌دهد.

درمورد فیلمنامه‌ی اثر هم باید بگویم که تیم نویسندگان، فیلمنامه‌ی بسیار قرص و محکمی نوشته‌اند. نویسندگان دقیقا می‌دانند که چه می‌خواهند بگوید برای همین حرف‌ها بدون ابهام و واضح شنیده می‌شود. البته به علت گستردگی مسائل فیلم اگر مشکل طولانی بودن زمان فیلم مشکل‌ساز نمی‌شد بهتر بود به بعضی قسمت‌های فیلمنامه بیشتر پرداخته می‌شد مثلا همان ایده‌ی اصلی V برای اعتراض که از کجا گرفته شده و ...

ریتم و ضرباهنگ بر حسب نیازِ فرم فیلم تند است و با کمک گرفتن از موسیقی متن، بیننده را پای فیلم نگه می‌دارد و هیجان را خوب منتقل می‌کند. فیلم با سوال‌ها و مسائلی که پشت سرهم مطرح می‌کند سیلی‌هایی به صورت بیینده می‌زند تا مطمئن شود حرفش تزریق شده است. با توجه به ژانر فیلم جلوه‌های ویژه‌ی ساده و درستی به کار گرفته شده است و برای جذب مخاطب شلوغش نکرده‌اند.

و اما درخشان‌ترین نکته‌ی فیلم ترکیب لحنِ شخصیت V که «هوگو ویوینگ» بازی‌اش می‌کند با قاب‌بندی و تصویرهای فیلم است. ویوینگ کلمات را که در دهن V می‌گذارد فارغ از این‌که چه می‌گوید انگار نت‌های موسیقی کلاسیکی را به تن آدم می‌کوبد. حرف که می‌زند انگار آواز می‌خواند و کلمات را به رقص در می‌آورد. کلماتِ معلّق در هوش و حواس آدم بر روی تصویرهای فیلم می‌نشیند و قصه‌ی فیلم را جلو می‌برد. چهره‌ی V با همین لحن به ما معرفی می‌شود؛ هم‌چنین آرمانش و هرچه که فریادش را می‌زند. مهم نیست کلمات آن فریادها چیست که شاید در کل سلیقه‌ی بعضی‌ها نباشد. آن‌چه مهم است چگونگی بیان آن‌هاست که فیلم چه در دیالوگ و چه در نمایش تصویرها موفق عمل می‌کند.

حسین رهاد