کدام پیام‌رسان را انتخاب کنیم؟ بررسی گزینه‌های داخلی و خارجی پیش رو

پیام‌رسان‌های ایرانی
پیام‌رسان‌های ایرانی


دو راهی انتخاب

یکی از دغدغه‌های این روزهای مردم انتخاب پیام‌رسان است. با توجه به شرایط اینترنت در کشور که دسترسی به پیام‌رسان‌های خارجی پرطرفدار بسیار سخت شده است و حالا این جامعه ایران است که می‌بایست انتخاب کند: راه سخت‌تر ادامه استفاده از فیلترشکن‌ها و پیام‌رسانهای خارجی نظیر اتفاقی که پیشتر در استفاده از تلگرام هم مشاهده می‌کردیم و یا راه آسان‌تر که استفاده از پیام‌رسانهای ایرانی و یا سایر پیام‌رسانهای خارجی است که هنوز در دسترس هستند!

چه شد که به اینجا رسیده‌ایم؟!

قبل از هرچیز باید نکته‌ای را یادآور شد که اگر امروز جامعه ایران در چنین دوراهی انتخابی گیر افتاده، از ناکارآمدی سیستماتیک دولت‌هاست. دولت‌های مختلف در طول سالها به دلیل برخوردها و اعمال قوانین دست و پاگیر برای داخلی‌ها و بعدتر و بدتر حمایتهای ناشیانه و دستوری از آنها، کار را به نقطه‌ای رسانده که اکنون در آن گیر افتاده‌ایم! دخالت و سرمایه‌گذاری دولت‌ها در پیام‌رسان‌های داخلی اشتباه بزرگ بعدی دولت‌هاست! زمانی که نام یک نهاد دولتی پشت یک پیام‌رسان باشد در ناخودآگاه هر فردی ایجاد شائبه می‌کند که مبادا درهای پشتی برای استفاده دولتی‌ها از اطلاعات افراد باز است! یکی از مهمترین دلایل عدم استقبال از پیام‌رسانهای ایرانی همین موضوع است. اما جالب است بدانید که به طور کلی پیام‌رسان‌ها در دنیا به صرف پیام‌رسانی درآمدزایی چشمگیری ندارند! مگر آنکه توانایی ارائه خدماتی انحصاری در سطح سازمانی باشند و یا خدمات پرداخت درون‌برنامه‌ای نظیر وی‌چت داشته باشند. بنابراین می‌توان دریافت که بسیاری از پیام‌رسانهای معروف از طریق فروش اطلاعات کاربرانشان به دولتها کسب درآمد می‌کنند! اتفاقی که بارها درباره واتس‌اپ و شرکت مادرش خبرساز شد اما باز هم طیف وسیعی از مردم استفاده از واتس‌اپ را ترجیح دادند! یکی از علل ادامه استفاده از واتس‌اپ اطلاعات موجود کاربران در این پیام‌رسان بود و دیگری عدم توانایی جایگزینی مناسب برای آن! جایگزینی که مخاطبین جهانی داشته باشد! حتی برخی نیز می‌گویند مگر ما چه اطلاعاتی داریم که به درد واتس‌اپ و ... بخورد؟ اصلا استفاده کنند! من که راضی هستم و در ازایش از خدماتش استفاده رایگان و مفید می‌کنم! اینها جملاتی است که اغلب از زبان عموم مردم می‌شنویم.

واقعا ما چه اطلاعاتی داریم که به درد کسی بخورد؟!

به شخصه چند سوال در مواجهه با این افراد و اینگونه تفکرات به ذهنم می‌رسد که پس از پرسیدن آنها پاسخ مناسبی دریافت نکرده‌ام!

اول اینکه چند درصد از نیازهای عمومی شخصی و چند درصد تجاری است؟ و چند درصد از استفاده‌های شخصی و تجاری از پیام‌رسانها نیازمند ارتباط جهانی (مثلا ارتباط با دوستان و خویشاوندان یا شرکتهایی در خارج از کشور) است؟ نیازسنجی مبحث مهمی است که در ابتدا باید تکلیف آن را مشخص کرد! اگر واقعا صرف نیاز شخصی و یا استفاده تجاری برای ارتباط با مخاطبان داخل کشور از پیام‌رسان مطرح است، چرا باید آن پیام‌رسان خارجی باشد؟ در واقع وقتی هر دو طرف ارسال‌کننده و دریافت کننده اطلاعات و پیام‌های شخصی یا تجاری در داخل هستند، چه نیازی به استفاده از پیام‌رسان خارجی داریم؟

دوم اینکه اگر واقعا اطلاعات ما به هیچ دردی نمیخورد چرا جنگ و تجارت امروز بر سر فروش اطلاعات است؟! چرا سالانه میلیاردها دلار صرف خرید و فروش اطلاعات می‌شود؟! همین اطلاعاتی که از کاربران جمع‌آوری می‌شود در جهت چگونگی تأثیرگذاری روی جوامع از آنها استفاده می‌شود! به عبارتی از اطلاعات کاربر استفاده می‌شود تا نقاط قوت و ضعف افراد جامعه شناسایی شود! کجاها ضربه‌پذیر هستیم و کجاها مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهیم! آنجاها که ضعیفیم و بی‌دفاع ضربه می‌خوریم! اما مشکل بزرگتر وقتی نمود پیدا می‌کند که آنها راه‌هایی برای نفوذ بر افکار ما و ضربه‌پذیر کردن نقاط قوت ما پیدا می‌کنند! با تبلیغات انبوه ، با نمایش تصاویری که ناخواسته آنها را آنقدر می‌بینیم تا برایمان امری عادی شود! از بین رفتن ارزش‌ها کمترین اتفاقی است که در طول سالیان در جوامع رخ می‌دهد! این اتفاق تنها برای جامعه ایران اتفاق نیفتاده و در جوامع مختلف با سنت‌های متفاوت اتفاق افتاده و در حال رخ دادن است! اما دولت‌های هوشیار سپرهایی برای رفع اثرهای سوء این تهاجم‌های فرهنگی ایجاد می‌کنند تا ارزش‌ها و سنت‌هایشان حفظ شود! اما جامعه ایرانی نه تنها در طول سالیان گذشته از داشتن دولت‌مردانی که از آنها در مقابل این تهاجم‌ها دفاع کنند بی‌بهره بوده‌اند، بلکه در مقاطعی آقایان در خواب بوده و هیچ برنامه‌ای برای دفاع و چگونگی رویارویی فرهنگی و اجتماعی نداشتند! بماند که در مقاطعی کسانی بر مسند قدرت بوده‌اند که به نوعی دچار وادادگی فرهنگی هم بوده‌اند و غرق در فرهنگ غرب و غرب‌گرایی بوده‌اند که از این دسته نمی‌توان توقع برنامه‌ریزی داشت! این در حالیست که در بیشتر کشورهای دنیا، حتی در همین همسایگی خودمان، هندوستان، دولت‌ها به همین راحتی اجازه نمی‌دهند نرم‌افزارها و پیام‌رسان‌ها کاربر جذب کنند! قبل از شروع فعالیت باید شرکت‌ها در این کشورها دفتر و نماینده فعال داشته باشند تا اجازه فعالیتشان صادر شود! اما اینجا پس از سالها که مردم به استفاده از پیام‌رسانهایی مثل تلگرام و واتس‌اپ خو گرفته‌اند، به یکباره یادشان افتاده که اینها در داخل دفتر ندارند و مجوز ندارند و... اگر پیش از اینکه این پیام‌رسان‌ها در داخل کاربر جذب کنند مجوز فعالیتشان صادر نمیشد آیا فیلتر و رفع فیلتر آنها تا این حد دغدغه امروز مردم می‌بود؟!

حالا چه کنیم؟!

حقیقت این است که داشته‌های فعلی ما جایی برای دفاع باقی نمی‌گذارد! باید قبول کنیم که پیام‌رسانهای ما از خلاقیت کم‌بهره‌اند و بیشتر یا کپی از یک پیام‌رسان دیگرند و یا در بهترین حالت الهام‌گرفته از آن هستند! در بدترین حالت هم یک سوپراپلیکیشن همه فن حریف هیچ‌کاره‌اند!

حالت ایده‌آلی که من می‌پسندم داشتن گزینه‌های آزاد ایرانی است! پیام‌رسانهایی که Open Source بوده و بصورت غیرانتفاعی در دسترس عموم قرار گیرند. که البته این کار نباید دستوری و دولتی و... باشد. اگر این نیاز در جامعه فراگیر شود، قطعا توانایی فنی‌اش را داریم که بدون نیاز به دخالت و حمایت و سرمایه و وام دولت‌ها چنین پیام‌رسانهایی را شاهد باشیم! پس در وهله اول باید این خواست عمومی در مردم حس شود.

حالا و هنوز که این حس عمومی به وجود نیامده ترجیح به استفاده از پیام‌رسان ایرانی به جای گزینه‌های دیگر خارجی نظیر imo دارم!

آی‌گپ خوب است اما کافی نیست

پیام رسانهای ایرانی مزایا و معایبی دارند! در این بین شخصا آی‌گپ را بیشتر پسندیدم! رابط کاربری کاربرپسندتر و اندکی قابلیت شخصی‌سازی و اندکی هم خلاقیت دارد و به گواه بررسی فنی کارشناسان از رمزگذاری پیشرفته بهره می‌برد. حالا که همه به استوری گذاشتن عادت کرده‌ایم، این قابلیت را در اختیارمان می‌گذارد، سرعت نسبتا خوبی دارد گرچه هنوز تماس تصویری‌اش جای تعریف آنچنانی ندارد! استیکرهای ثابت و متحرک جذابی هم دارد که اختصاصی است. دقیقا نقطه مقابل سروش‌پلاس که کپی تلگرام چند سال پیش بود و حالا که اخیرا نسخه 5 آن عرضه شده تازه شده شبیه تلگرام امروزی که تازه آن هم نسخه‌ای ناقص از آن است! به عنوان یک کاربر دوست دارد بدانم با چه چیزی طرف هستم! نسخه ناقصی از یک پیام‌رسان دیگر را نمی‌پسندم! هرچه شبیه‌تر بدتر! پیام‌رسان‌های ایرانی باید خودشان را عرضه کنند نه اینکه شبیه دیگری باشند! آی‌گپ قابلیت‌های پرداخت درون‌برنامه‌ای و هوش مصنوعی برای خواندن پیام متنی و یا تبدیل صوت به متن هم دارد که جالب و منحصر به فرد است. همین خلاقیت‌های اگرچه جزئی ، آن را برایم دوست‌داشتنی‌تر می‌کند.

شما هم اگر تجربه استفاده از آی‌گپ را دارید آن را به اشتراک بگذارید.

پی‌نوشت... ارتباط ، ادغام ، هم‌افزایی یا نابودی کامل؟!

در یک اتفاق نادر امروز شنیدم که وزیر محترم ارتباطات وعده ارتباط میان پیام‌رسان‌ها را داده‌اند!!! یعنی فردی که مثلا سروش دارد به فردی که مثلا روبیکا دارد پیام بدهد! به نظرم این موضوع کاملا مضحک است و جدای از امکان‌سنجی فنی آن، ضربه مهلکی بر بدنه پیام‌رسانهای ایرانی وارد خواهد آورد و اعتبار آنها را بیش از پیش زیر سوال خواهد برد! از نظر فنی این سوال پیش می‌آید که چگونه پیامی که در یک پیام‌رسان رمز شده ، کلیدش در پیام‌رسان دیگری دریافت و پیام باز می‌شود؟ دو یا سه حالت بیشتر به ذهنم نمیرسد(البته باید نظرات اهل فن را جویا شد) نخست اینکه کلا پیام‌ها رمز نشوند! که گویی پیامک اینترنتی ارسال ‌میکنیم و هرکس دلش خواست می‌تواند پیام ما را بخواند! دوم اینکه زیرساخت‌های فنی چند پیام‌رسان یکسان‌سازی شده و جز نام و پوسته چیزی از آنها باقی نماند! یعنی مثلا ظاهر اگرچه بله است اما باطن همان ایتاست! راه سوم هم شاید چیزی شبیه به Bridge باشد. اما در همه این حالات سوال دیگری که پیش می‌آید این است: در صورت از دست رفتن اطلاعات کاربران و یا احیانا لو رفتن و سوء‌استفاده‌های احتمالی از اطلاعات شخصی یا حتی مالی کاربران که در پیام‌رسانی مثل بله وجود دارند، کدام طرف عهده‌دار این فاجعه خواهد بود؟! پیام‌رسان ارسال کننده یا پیام‌رسان دریافت‌کننده؟! یا دولت؟

جالب اینجاست که مدیرعامل پیام‌رسان آی‌گپ چندی قبل درباره موضوع احتمال و بررسی چنین امکانی ، قویا آن را رد کرده بود و امیدوارم اگر دولت مصمم به انجام چنین کاری بود، آی‌گپ به آن نپیوندد!!