طرفدار بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ، تشکیل شده از کتاب، موسیقی بیکلام و یک فنجان چای
کسب درآمد قانونی از طریق دزدی!
ترفند فروشنده های حرفه ای!
یه چیزی این وسط کمه! خیابون ها شلوغن و پیاده روها پر از جمعیت اما مغازه ها مملو از خالی! تو همین بلبشوی اقتصادی و قدرت خرید ضعیف ، چی میتونه یک فروشنده رو خوشحال کنه؟ یک مشتری دست به جیب که به نیت خرید اومده بازار! اما چیزی که به تورش میخوره یک مگس بیشتر نیست ! کاری که فروشنده های حرفه ای تو همین شرایط شلغم شوربای اقتصادی برای کسب درآمد انجام میدن فقط یک دزدیه! اونا به جای جواب سربالا دادن حتی به رهگذری که به قصد لذت اومده بازار، جوری دولا راست میشن که انگار مشتری ، پادشاهه! به جای بی حوصله حرف زدن و چت کردن با دوستشون، غرق نیاز مشتری میشن! تو یک جمله، اونا میدونن همه چیز از دزدیدن توجه مخاطب شروع میشه!
*اولین کاری که فروشنده های حرفه ای انجام میدن، جلب توجه مخاطبه! یک برخورد و خوشامدگویی گرم! دکوراسیون جذاب! بوی خوش عطری که تو فضای فروشگاه پیچیده، موزیک ملایم، اسم جذاب برند، یا حتی یک شعار نوشته شده پشت شیشه! همه این چیزها میتونه مشتری رو در بدو ورودش به فروشگاه، میخکوب کنه !
*قدم بعدی عاشق کردن مشتری هاست! مشتری ها وقتی وارد فروشگاه میشن سرگردونن! شاید دقیقا ندونن که چی میخوان! یک فروشنده حرفه ای تو این مرحله میدونه که باید کنار مشتری باشه و بهش کمک کنه تا محصول خودشو پیدا کنه! میدونه که باید راجع به محصول و نیاز مشتری بهترین اطلاعات رو بده و از مزیت های محصولش بگه! جوری که مشتری ترغیب بشه راجع به اون محصول بیشتر بدونه.
*من از همین جنس واسه داداشم بردم خیلی راضی بوده! معمولا این جمله ها رو از زبون فروشنده های حرفه ای میشنویم!درست زمانی که کالارو تو دستمون گرفتیم و زیر و رو میکنیم اونا با گفتن این مدل جمله ها سعی میکنن کیفیت محصولشون رو تایید کنن و مشتری رو قلقک بدن تا این سوال رو بشنون : قیمتش چنده ؟
*حالا نوبت هل دادن مشتری به سمت خریده! فروشنده در جواب سوال قبل میگه: قابل شمارو نداره، همکارها میدن 250 ولی 20 درصد تخفیف میدم چون میخوام از خریدتون راضی باشین!
نتیجه؟ رضایت دو طرف! تجربه یک خرید لذت بخش برای مشتری و کسب سود برای فروشنده! همه چیز از جلب توجه شروع شد! با ایجاد علاقه و میل خواستن در مشتری ادامه پیدا کرد و به خرید یا همون اقدام ختم شد! به نظر میاد درج یک شعار خوب که نشون دهنده جوهر ذات برند و مزیت رقابتی اون برند باشه، پشت شیشه مغازه ، بهتر از اسم فروشگاه یا برند میتونه توجه مخاطب رو به خودش جلب کنه! مثل یک فروشگاه کیف و کفش چرم که شعار: "تازگی روزگار ، اصالتی ماندگار" رو با برچسب های بزرگ روی شیشه اش زده بود و خوندن همین یک جمله ی موزون باعث میشد خیلی ها به داخل فروشگاه نگاهی بندازن و شاید گام های بعدی.فرقی نمیکنه کسب و کار شما اینستاگرامی باشه یا برای ارائه خدمات و محصولاتتون وبسایت راه اندازی کرده باشین! سنتی باشین یا استارتاپ! استفاده از این ترفندها و توجه زیاد به توجه مخاطب، میتونه شروع یک فروش موفق باشه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
کاربرد فعالیت شبکه های اجتماعی برای سئو / Social Media SEO
مطلبی دیگر از این انتشارات
یه نیم نگاه به فیلم «اوه برادر، کجایی؟»
مطلبی دیگر از این انتشارات
فیلم اتاق سوپ دارک وب، گوشت انسان واقعی یا شایعه؟