یک نسخه از این فیلم را بفرستید برای دیوید فینچر !


فیلم تبلیغاتی آقای قاضی‌زاده هاشمی از تلویزیون پخش شد. گذشته از جنبه‌های شکلی و هنری که به گمانم یک افتضاح بود، از نظر محتوایی چند نکته قابل اشاره است.

یک) طرح موضوع جامعه‌ی کرد و اهل‌سنت در این فیلم و تلاش برای القای این نکته که ایشان در پی حل مشکلات اهل‌سنت است، در تناقض آشکار با عملکرد و دیدگاه ایشان و هم‌فکرانشان است. دیدگاهی که در عمل، حقوق و جایگاه قابل توجهی برای اهل‌سنت قائل نیست و این را می‌توان از نوع تفکر و تجربه‌ی سال‌های پشت سر در عملکرد هم‌فکران ایشان دریافت.

برخی از هم‌فکران این آقایان با دروغ‌گویی و پنهان شدن پشت مقدسات، سال‌های سال حتی پخش اذان مطابق مذهب اهل‌سنت را از صداوسیمای کردستان ممنوع کرده بودند و در نتیجه هزینه‌های معنوی و حیثیتی بسیار سنگینی را متوجه کشور و تشیع و نظام کردند و اگر نبود دخالت مستقیم و صریح رهبری برای اصلاح وضعیت، معلوم نبود تا چه زمانی می‌خواستند برای کشور هزینه‌تراشی و بحران‌سازی کنند.

وزیر کشور دولت آقای روحانی هم که از نظر نگاه به اهل‌سنت نسبتاً به این دیدگاه نزدیک است، سال ۹۲ و با وجود درخواست و مطالبات بحق و منطقی مردم کردستان برای انتصاب یک استاندار کرد اهل‌سنت، در مغالطه‌ای آشکار و توجیهی خنده‌دار گفت من در این باره به حجت شرعی نرسیدم!

با این اوصاف، ادعای این جریان برای حل مشکلات کردستان و اهل‌سنت بیشتر به عوام‌فریبی و شعارهای توخالی و بی‌پشتوانه شباهت دارد و عمقی ندارد.

دو) گفتگو با نسل جوان یک هنر است که متأسفانه بسیاری از مدعیان دیانت و انقلابی‌گری از آن بهره‌ی چندانی نبرده‌اند و با وجود در اختیار داشتن رسانه و امکان و تریبون، نتوانسته‌اند با ادبیاتی موثر و جذاب با نسل جوان سخن بگویند. نمونه‌ای از گفتگوی بین‌نسلی که در این فیلم ارائه شد، این ضعف بزرگ را بیش از پیش آشکار ساخت.

شما که ادعای دیانت و انقلابی‌گری دارید لطفاً به این پرسش بسیار ساده پاسخ دهید که چرا کسانی مانند مطهری و شریعتی توانستند با کم‌ترین امکانات و بیش‌ترین مشکلات، بخش عظیمی از نسل جوان را جذب و شیفته‌ی اندیشه و روش و منش خود کنند اما بسیاری مدعیان امروزی با وجود امکانات و پشتیبانی فراوان، خروجی اندیشه و گفتار و رفتارشان اغلب دفع و طرد نسل جوان بوده است؟