به بهانه سریال افرا برای محیط زیست وطن

ناجیان محیط زیست
ناجیان محیط زیست

سریالی در شبکه های تلویزیونی ایران به نام افرا در حال پخش است که در مورد مشکلات محیط بانان و وضعیت محیط زیست ، جنگلها و حیوانات می باشد که از این منظر کاری ارزشمند است وبه دلیل سوژه آن جزو سریالهای دیده شده می باشد .

در این سریال تمام تلاش محیط بانان برای حمایت از منابع طبیعی و حیوانات به بن بست می خورد و براستی شرایط محیط زیست ایران همین گونه است گویی عمدا رها شده و دیده نمی شود تا از بین برود و الا کدام نهاد و مسئولی نداند که چقدر حفظ و احیاء محیط زیست اهمیت دارد اما از آنجا که همیشه منبع خوبی برای درآمدهای کلان محسوب می شده براحتی چشم خود را بر روی این واقعیت که دیگر محیط زیستی برایمان نمانده بسته ایم

اما آنچه که در این سریال مهم است تلاش محیط بانان برای مقابله با محلی ها و شکارچیان می باشد و عمده مشکل آنان نداشتن تجهیزات و وسایل برای دفاع از این حریم بی در و پیکر طبیعت ایران است سوالی پیش میاید که چرا در یک جامعه آنقدر امنیت کاهش یافته که می بایست مدام تجهیزات امنیتی را برای مقابله با آن افزایش داد ؟! مگر نه اینکه مردم یک جامعه متعلق به همان جامعه هستند چطور می شود اینگونه خودشان کمر همت به خرابی زندگی خود می بندند چرا به جای بالا بردن آگاهی و شناخت مردم از وظیفه ای که در قبال طبیعت دارند مدام به فکر زیاد کردن اسلحه ها و تجهیزات هستیم و باید بروی مردمی که مالک این طبیعت هستند اسلحه کشید تا به آنها فهماند که چقدر این طبیعت ارزشمند است ؟!

پاسخ این است ، در جامعه ای که رشد فرهنگی و تربیتی آن پایین باشد نیاز به اسلحه بالاتر می باشد وقتی سرمایه گذاری فرهنگی آنقدر پایین باشد نتیجه آن می شود که با جامعه ای با ریشه های فرهنگی ضعیف روبرو می گردیم اکنون وضعیت کشور ما در رابطه با محیط زیست اینگونه است آنقدر به بخش فرهنگی در رابطه با طبیعت بی توجهی گردیده تا عاقبتمان شده اینکه حتی محلی های خود اقدام به از بین بردن آن می کنند.

چقدر کار آموزشی و فرهنگی در رابطه با استفاده از محیط زیست شده است و چند درصد مراقبت از آن جزو ارزشها قرار گرفته قطعا صفر درصد ! اینکه هرروز شاهد کشتار حیوانات اهلی و غیر اهلی می گردیم و شکارهای غیر مجاز دیده می شود ، جنگل های می سوزند و از بین می روند ثمره همین بی توجهی است که باید تا نسلها عواقب آن را بردوش کشید این واقعیت تلخی است که نتیجه تصمیمات غلط مدیران و مسئولین این کشور در طی سالها بوده است .

اگر قرار باشد جامعه ای ساخته شود ابتدا باید سازندگانی آگاه داشته باشد تا بتوانند نسلی درست تربیت کنند در غیر اینصورت هرروز باید سلاح بیشتر و زندانهای بزرگتری ساخت و این زنگ خطری عظیم برای یک کشور می باشد اگر خودمان قادر به ساخت الگو برای رشد فرهنگی و تربیتی نیستیم بهتر آن است که از دیگرانی که بهتر از ما عمل کرده اند الگو برداریم همواره نیاز نیست راه رفته سایر جوامع را خودمان طی کنیم خاصیت جهان امروز رسانه های قوی است که باعث می گردد سرعت انتقال اطلاعات و دانش به قدری بالا باشد که براحتی بتوان برای دست یافتن به آن اقدام کرد دیگر دوره سفرهای مارکوپولویی برای یادگیری ، گذشته است انتقال داده ها سرعت عجیبی پیدا کرده و می تواند برای توسعه جوامع استفاده گردد اینکه از تجربیات موفق سایرین چشم پوشی کنیم و مدام به اینکه خودمان قادر به ایجاد زیرساختهای درست هستیم بسنده کنیم چیزی جز از دست رفتن منابع عایدمان نمی گردد اهمیت سرمایه گذاری فرهنگی در جامعه ایران غیر قابل انکار است ولی آنچه که فقدان آن دیده می شود نبود مدیران دلسوز و باتجربه می باشد گویی حفاظت از محیط زیست وطن تبدیل به موش آزمایشگاهی عده ای مسئول ناکارامد شده که با آزمون و خطا سعی در اثبات ریاست خود دارند .

واقعیت امر آن است که محیط زیست ایران همانگونه که زنده یاد دکترکردوانی هر روز فریاد می زدند در خطری جدی است دیگر کار از تعارف گذشته است هرروز شاهد از بین رفتن طبیعت و محیط زیست هستیم چرا که گرفتار برنامه ریزانی ناشایست شده ایم که منفعت خود را بر مصلحت محیط زیست ارجح دانسته اند و چیزی جز عاصی شدن ساکنین همیشگی طبیعت و از بین رفتن نسل آن بدست نیاورده ایم .

محیط بانان سربازان طبیعت هستند
محیط بانان سربازان طبیعت هستند

در کنار تمام ضعفهای فرهنگی و ساختاری سریال افرا ، نمی توان از ارزشمندی موضوع این سریال چشم پوشی کرد کاش مدیران ما وقت دیدن این سریال را داشتند و متوجه می شدند که سرنوشت انسانها با طبیعت گره خورده است و چطور بی توجهی آنها می تواند منجر به مشکلاتی در خانواده ها گردد آیا محیط بانی که به زندان افتاده فرد خلافکاری بوده که به یکباره قاتل شده است قطعا خیر ! آن کسی که احساس کرده مشکلی هست و آن مشکل را حل نکرده و بدست او اسلحه داده مقصر اصلی است ، آیا آن جوانی که به خاطر بی پولی از فرط استیصال برای رسیدن به کمترین خواسته اش که داشتن امکانات زندگی است به طبیعتی که در آن بزرگ شده هجوم می آورد مقصر است یا مسئولین و مدیرانی که فقر و نداری را می بینند اما خودشان شکم سیر بر بالین می گذارند و دلشان خوش است که شکم زن و بچه خود را به خوبی پر کرده اند !

جنگل ، رودخانه ، حیوانات همه خودشان ثروت بشمار می آیند نیازی ندارد که سرمایه گذاری آنچنانی برروی آنها بشود اگر بدانیم که چطور از آنها استفاده کنیم براحتی در کنار شهرنشینی می توان محیط زیست خوبی داشت چرا که حیات انسانها وابسته به طبیعت است و لازم و ملزوم یکدیگر هستند اگر طبیعتی در کار نباشد انسانها چطور می توانند زندگی کنند ؟!

طوری با جنگل و محیط زیست ایران برخورد شده گویی ساکنان آن منطقه دشمنان این طبیعت هستند در حالی که بهترین مراقبان همان ها هستند وقتی دست آنها از کسب درآمد درست ، از طبیعتشان کوتاه می شود نتیجه آن است که برای رسیدن به حقشان به مقابله با تازه واردین می پردازند غیر بومی ها قصرهای مجلل خود را در کنارساکنان بومی ساده مناطق طبیعی گسترش می دهند و اینگونه به آنها اعلام جنگ می کنند که ما از شما قوی تر و پولدارتر هستیم . در دل جنگل ، لب ساحل ، کف رودخانه اجازه ساخت و ساز به افراد مرفه و غیر بومی داده می شود و جلوی چشم ساکنان آن منطقه به تخریب طبیعت می پردازند و بعد برروی همان مردم محلی اسلحه می کشند که ما قصد مراقبت از طبیعت را داریم چگونه این طور بی خردانه به مقابله با خودمان بر می خیزیم وقتی راه درآمد محلی ها را می بندیم و آنها بیکار می شوند آنوقت انتظار داریم برای بدست آوردن حق خود به مقابله برنخیزند ! ساکنان هر منطقه اگر بتوانند از امکانات طبیعی برای کسب درآمد استفاده کنند قطعا خودشان از آن طبیعت محافظت می کنند و می توانند ناجیان اصلی محیط زیست خود باشند و دیگر نیاز نیست آنها را وادار به کاری کنیم .

اینکه استفاده از مناطق طبیعی کشور مدیریت نمی شود بر هیچکس پوشیده نیست نمی توان از مردم انتظار داشت وقتی شاهد از بین رفتن طبیعت خود ، توسط مدیرانی هستند که از این طریق جیب شان پر می شود ، خواهان سهم خود نشوند جوانی که برای ارتزاق خود به کشتار طبیعت روی می آورد آخرین نفسهای مظلومانه طبیعت تاراج شده وطن است .

مردم جنوب در کنار دریای پر از ماهی اما فقیراند ، مردم شمال در کنار جنگل پر از ثروت اما بی پول اند ، دیگر مردمان در کنار ذخایر عظیم نفتی و گازی اما محتاج درآمد کارگری ، این در اصل نشان از بد بودن مردم نیست نشان از بی تدبیری مسئولی است که فکر می کند چند صباحی آمده پولی بردارد و برود گویی دیگر اینکه چه برسر مردم امروز و آیندگان می آید به آنها ارتباطی ندارد ! سریال افرا در اصل تلاشی برای رساندن فریاد دادخواهی طبیعت کشور است که نشان داده شود چه بر سر آن آورده اند بومیان منطقه و محیط بانان اولین قربانیان این بی تدبیری هستند

فرهنگ مراقبت از طبیعت و احترام به آن را باید بعنوان یک ارزش اخلاقی تعریف کرد تا مردم نه از ترس جریمه و قانون بلکه بعنوان یک وظیفه آن را بپذیرند وقتی کشور را بعنوان خانه خود در نظر بگیریم دیگر برایمان فرقی نمی کند ساکن کجا هستیم در هر نقطه ای که باشیم مراقبت از طبیعت را جزو اصول خود قلمداد می کنیم

احترام به ساکنان یک منطقه در الویت استفاده از منابع برای گذران زندگی ، باعث می گردد دیگر نیاز به ایجاد اهرم فشاری برای مراقبت از طبیعت آن منطقه نباشد چرا که هیچ کس سرچشمه درآمد خود را نمی خشکاند

اگر استفاده درست از طبیعت و تاکید بر حفظ آن بصورت بکر و دست نخورده جزو اصول اخلاقی و ارزشمند قرار بگیرد دیگر نمی توانیم برای منافع عده ای سودجو و منفعت طلب آن را به حراج بگذاریم .

ایجاد قانون درست ، برای نحوه استفاده از محیط زیست می تواند شبهات در نوع استفاده از آن را رفع کند زمانی که قانون تکلیف را درست مشخص کرده باشد دیگر نیاز به تعریف وظایف نیست چرا که همه وظیفه دارند به آن احترام بگذارند .

جوانی و آرزوهای ناممکن
جوانی و آرزوهای ناممکن

تربیت یک کشور باید از نسل پایه آن آغاز گردد به کودکان امروز برای ساختن و مراقبت ایران فردا نیازمندیم رشد و تربیت نسل کودک و نوجوان را با بی خردی خود از بین نبریم از الگوهای موفق تربیتی در سایر جاهای دنیا استفاده کنیم چرا که اگر قادر به تربیت جامعه ای درست بودیم دیگر نیاز نبود برای مراقبت از آن هرروز نهادهای حفاظتی و امنیتی را بیشتر کنیم .

امید است این سریال توسط مسئولین دیده شود تا بدانند بی توجهی به طبیعت فقط باعث از بین رفتن آن نمی گردد بلکه جامعه انسانی در خطر قرار می گیرد .