نویسنده، مترجم، و خالق محتوای جذاب. چیزهایی رو اینجا منتشر میکنم، که ذهنم رو غلغلک میدن، ولی مشتری ندارن!
چرا فرندز بهترین سریال دنیاست؟
پخش سریال فرندز (Friends) از شهریور سال ۱۳۷۳ شروع شد، و تا اردیبهشت ۱۳۸۳ ادامه داشت. حالا بیشتر از سی سال از اتمامِ پخش این سریال گذشته، اما هنوز میلیونها نفر رو در سرتاسر دنیا جلوی صفحهٔ تلویزیون و کامپیوتر و گوشیهای هوشمند میخکوب میکنه. اما چرا میگم فرندز بهترین سریال دنیاست؟
فرندز سریالی معمولی نیست، بلکه پدیدهای جهانیه که زندگیِ چند نسل رو شکل داده. اگه شما هم مثل صدهامیلیون بیننده و طرفدار این سریال، لحظههاش رو به خاطر میآرید، لبخند میزنید، و گاهی اوقات نقل قولهاش رو تکرار میکنید، بخشی از همون خاطرهٔ جمعی هستید که میگه فرندز بهترین سریال دنیاست.
هشدار دوستانه: بعد از خوندنِ این مانیفست طرفداری، حتماً برای بار چندم به تماشای فرندز خواهید نشست!

چون شخصیتهاش رو در زندگی روزمره میبینیم
مونیکا گلر، چندلر بینگ، راس گلر، ریچل گرین، جویی تربیانی، و فیبی بوفی کهنالگوهایی (archetype) کامل از زندگی روزمره، با لایههای عمیق احساسی هستن.
فرقی نمیکنه کجای دنیا زندگی کنیم؛ از آمریکاییهایی که دقیقاً در همون سالها و همون محلهها بزرگ شدن تا مایی که در ایرانِ امروز زندگی میکنیم، از چینیهایی که شاید (بهخاطر تفاوتهای زیانی) خیلی سخت بتونن نقل قولهای فرندز رو تکرار کنن تا بعضی کشورهای آفریقایی که زندگیِ بدویتری رو تجربه میکنن، همهٔ ما شخصیتهای سریال رو باور میکنیم.
یکی از مهمترین دلایلِ واقعیبودنِ این شخصیتها، تغییر و رشد اونهاست. مثلاً ریچل دختری لوس از خانوادهای مرفه است که به زنی مستقل تبدیل میشه، یا راس از گیکِ دنیای دایناسورها به پدری مسئولیتپذیر تبدیل میشه (که البته همچنان گیکه).
در یه نظرسنجی جهانی، بالغ بر ۶۲درصد از طرفدارهای فرندز گفتن شخصیتها دلیل اصلی تماشای مجدد این سریال برای اونها هستن. دوستداران فرندز، در گوشهوکنار دنیا، خودشون و اطرافیانشون رو در یکی یا ترکیبی از این شش نفر میبینن:
مونیکا نمادِ کمالگرایی و کنترل
ریچل نماد استقلال و جستوجوی خود
راس نماد عشق و پیچیدگیهای زندگی
چندلر نماد دفاع طنزآمیز و آسیبپذیری
فیبی نماد اصالت و آزاداندیشی
جویی نماد خوشبینی و لذت از لحظهها
این شخصیتها نهتنها شیرین و سرگرمکننده هستن، بلکه هرکدامشون جنبهای از زندگی و احساسات انسانی رو منعکس میکنن؛ میتونیم با اونها همذاتپنداری کنیم، و ردپای زندگی خودمون رو توی کمبودها و اشتباههاشون ببینیم.
چون کمدی فرندز تاریخ مصرف نداره
طنز فرندز به قالیِ کرمون میمونه! برخلاف بسیاری از سریالهای کمدی یا سایر ژانرها، که در فصلهای بعدیشون ضعیف میشن، فرندز با گذر زمان، و در فصلها و قسمتهای بعدش، دیدنیتر و دلنشینتر میشه.
فصلهای اول اسلپاستیکهای (slapstick comedy) بیشتری دارن، مثل pivotهای راس. کمدیِ فصلهای بعدی با کنایههای هوشمندانه (irony) و نیشدار (sarcasm) عمق بیشتری میگیره.
دیوید کِرِین و مارتا کافمَن، با همراهی بیشتر از چهل نویسندهٔ ثابت و اپیزودیک، تعداد ۲۳۶ قسمتِ سریال فرندز رو در قالب ۱۰ فصل نوشتن که هرکدومشون پُر از punchlineهای (ضربهٔ طنز) جذاب هستن.
فرندز برپایهٔ روابط انسانیِ واقعی ساخته شد، نه تبهای زودگذرِ تلویزیونی، که فیلمها و سریالهای تلویزیونی بیشماری در سرتاسر دنیا بر اساس اونها نوشته و ساخته میشن.
یکی دیگه از ویژگیهای برجستهٔ این سریال، ضبط در حضور تماشاچیها و طرفدارهاست که حسی از صمیمیت رو به بینندهٔ تلویزیونی منتقل میکنه، و تجربهای نزدیک به حضور در جمعِ فرندزیها ایجاد میکنه.
جالبه بدونید نتفلیکس گزارش داد در دورهٔ همهگیریِ کرونا، یعنی وقتی مردم بهشدت به سرگرمی و خنده نیاز داشتن، نرخ تماشای فرندز در این پلتفرم حدود ۷۰درصد افزایش داشته!
چون تأثیرات فرهنگی عمیقی روی نسلها گذاشته
بیشتر از چهل سال از شروعِ پخش فرندز میگذره، و توی این مدت اصطلاحاتی مثل How you doin جهانی شدن. محبوبیت این سریال در کشورهای غیرانگلیسیزبان حتی بیشتر هم هست، و از دبی تا توکیو، باشگاههای طرفداری داره.
تأثیر فرندز خیلی فراتر از سریالی تلویزیونیه؛ حتی به منبعی برای یادگیری زبان انگلیسی تبدیل شده، و به توسعهٔ واژگان، تلفظ آمریکایی، و افزایش دانش فرهنگی کمک کرده.
مدلهای مو و لباسهای ریچل روی صنعت مُد، ترانهٔ I’ll Be There for You روی موسیقی، و افزایش تورهای نیویورک برای دیدن لوکیشنهای مرتبط روی گردشگری تأثیر گذاشتن. و همهٔ اینها فقط گوشهای از تأثیرات پُرشماری هستن که فرندز از خودش به جا گذاشت.
چون فرندز رابطهای رو بازتعریف کرد که جهان رو تغییر داد
اگه فرندز رو دیدین و با خودتون فکر کردین چرا اینها بهجای خانواده، کنار دوستانشون زندگی میکنن، باید بدونین چنین ساختاری رو همین سریال به دنیای روابط خانوادگی و اجتماعی معرفی کرد! یعنی دوستان میتونن نقش خانواده رو توی زندگی افراد بازی کنن.
سالهای دههٔ ۱۹۹۰ آمریکا رو تصور کنین که نسل هزاره از خونههاشون توی شهرهای کوچیکتر دِل میکَندن، و به شهرهای بزرگتر مهاجرت میکردن. همون زمان بود که این ایدهٔ انقلابی به تصویر کشیده شد.
فرندز به اون نسل نشون داد که روابط دوستانه نهتنها میتونن جای خانواده رو پُر کنن، بلکه محور رشدِ شخصی، شادی قلبی و حمایت عاطفی میشن. این سریال نگاهی متفاوت به زندگی مجردی و روابط شهری داد.
شخصیتهای فرندز در کنار هم، با همهٔ اشتباهات، سوءتفاهمها و موفقیتهاشون، نمونهای ملموس از این پیوندهای انسانی شکل دادن. بینندههای فرندز در اون سالها یاد گرفتن که خانواده تنها به فامیل محدود نمیشه، و حمایت، عشق و لحظههای شیرین رو میشه در دل دوستیهای پایدار پیدا کرد. این سریال نشون داد روابط انسانی، حتی بدون داشتنِ پیوند خونی، میتونن زندگی رو قابل تحملتر و معنادارتر کنن.
البته تأثیر این سریال از مرزهای جغرافیاییِ آمریکا فراتر رفت. مخاطبان اروپایی، آسیایی و آفریقایی هم با شخصیتها همذاتپنداری کردن. «دوستان بهجای خانواده» نهتنها پیام اصلی فرندز بود، بلکه به نماد فرهنگی جهانی تبدیل شد که نسلها و فرهنگهای مختلف اون رو پذیرفتن.
این مفهوم «خانوادهٔ انتخابی»، شاید برای بسیاری از فرهنگها، از جمله فرهنگ اصیل ایرانی، باگهای زیادی داشته باشه، اما بههرحال تأثیر خودش رو روی نسلهای بعدی گذاشت.
چون در کنار همهٔ لحظههای خندهدارش، درس زندگی میده
فرندز فراتر از یک سریال کمدیِ صرفه، و درامهای واقعیِ زندگی رو به تصویر میکشه. از جداییهای راس تا چالشهای مونیکا با ناباروری، از دورههای بیکاری و بیپولیِ بعضی شخصیتها تا چالشهای سیستم dating (که حتی جوانهای امروزیِ ایرانی هم میتونن اونها رو بهخوبی درک کنن)، فرندز به مسائل رایج آدمها در دهههای سوم و چهارم زندگی میپردازه.
شخصیتهای این سریال قابل همذاتپنداری، و داستانهاش جذاب و ملموس هستن، بنابراین بینندهٔ فرندز هم میخنده، و هم لحظههایی پُر از احساس واقعی و تفکر دربارهٔ مسائل روزمرهٔ خودش رو تجربه میکنه.
در دنیای پُراضطراب امروز، چنین روایتهایی احساس آرامش و امید به بیننده و شنونده میدن. مخاطبان فرندز به این دلیل سریال رو دوست دارن که نشون میدهه چطوری میشه با داشتنِ روحیهٔ مثبت با مشکلات کاری، عشقی و زندگی روزمره کنار اومد.
فرندز فقط لحظههای سرگرمکننده نیست، بلکه پُر از داستانهای عمیق و تماشایی دربارهٔ روابط انسانی، مسئولیتهای بزرگسالی و تصمیمگیریهای مهمه. از همه مهمتر اینکه داستانهاش رو بدون موعظه بیان میکنه، و عموماً نسخهای واحد برای همهٔ بینندههاش نمیپیچه!
پس فرندز بهترین سریال دنیاست
میگم فرندز بهترین سریال دنیاست، چون میشه با شخصیتهاش همذاتپنداری کرد، کمدیش تاریخ مصرف نداره، تأثیرات فرهنگیِ زیادی در همهٔ دنیا گذاشته، درس زندگی میده، و پُر از حسهای قشنگ و انسانیه.
فرندز توی این دنیای پُر از هرجومرج، به ما یادآوری میکنه که با صبر و تلاش، با نگاه مثبت به زندگی، با داشتنِ دوستان واقعی و خانوادهٔ خوب، میشه به همهٔ چالشها غلبه کرد. اگه این سریال رو بیستبار تماشا کردین، از همین امروز بار بیستویکم رو شروع کنین. به قولِ خود فرندزیها:
I'll be there for you
مطلبی دیگر در همین موضوع
نقدی بر نمایش شرقی غمگین
مطلبی دیگر در همین موضوع
چرا مستند «راه طی شده» در جشنواره حقیقت پذیرفته نشد؟
افزایش بازدید بر اساس علاقهمندیهای شما
سفری به ترسناکترین نقاط زمین | چرا با پای خودمان به جهنم میرویم؟