اعتماد به نفس «نداشته» باش.

به نام خدا.

سلام.

خب، همه دنیا همه جا دارن همش میگن اعتماد به نفس داشته باش. مخصوصاً اکثر این کتاب های پوچ و بی ارزشِ Self-Help آمریکایی که درواقع فقط یه صنعت بسیار سودآوری شده برای پول چاپیدن از مردم دنیا (به استثنای یه تعداد خیلی خیلی کم از کتاب هاش البته).

یه چیزی که تو اکثر این کتاب های راجب اعتماد به نفس رایج هست و متاسفانه چون پول دَرار هم هست و جوان ها هم خیلی راحت گول میخورن، تازگی ها وارد ایران هم شده، این مفهومه که آقا جان «اعتماد به نفس داشته باش». همین. انگار اعتماد به نفس یه چیزیه که یه جایی افتاده و ما فقط بهش توجه نمیکردیم و الان باید بریم برش داریم و یهویی «اعتماد به نفس داشته باشیم». نه، به هیچ وجه اینجور نیست.

یه مقدمه کوتاه

انگار که هر هدفی که ما تو این دنیا دنبال میکنیم یه «محصول اصلی» داره و یه سری «محصولات فرعی».

حالا این یعنی چه؟

  • اون «محصول اصلی» میشه خودِ اون چیزی که مستقیم دنبال میکنیم. یعنی چیزیه که ما مستقیماً برای داشتنش تلاش میکنیم. مثل چه چیزی؟ مثلاً وقتی میگیم «من میخوام مدرک پیشرفته زبان انگلیسی بگیرم»، اینجا محصول اصلی میشه گرفتن اون مدرک.
  • اون «محصولات فرعی» هم میشن چیزایی که در کنار رسیدن به اون محصول اصلی (دسته اول) بدست میان. مثل چه چیزایی؟ مثلاً دوباره وقتی میگیم «من میخوام مدرک پیشرفته زبان انگلیسی بگیرم»، محصولات فرعیش میتانه خیلی چیزای مختلف باشه، مثلاً ممکنه با گرفتن این مدرک شغل برات پیدا بشه، یا با کسی تو اون محیط آشنا بشی که بعداً باهاش ازدواج کنی، یا اینکه بتانی با اون مدرک بری خارج از کشور برای تحصیل و خیلی محصولات فرعی دیگه.

خب این چه ربطی به اعتماد به نفس داشت؟

نکته جالب راجب اعتماد به نفس اینه که اعتماد به نفس محصول اصلی نیست.

اعتماد به نفس «محصول فرعیه» برای هدف های باارزش.

این یعنی چه؟ یعنی اینکه اعتماد به نفس میتانه محصول فرعی «هر هدف و دستاورد باارزشی» باشه که تو با تلاش بهش میرسی. اعتماد به نفس، خودِ محصول اصلی «نیست» که بخوای همین جور الکی با خواندن یه کتاب و یه چیز مسخره ای مثل سخنرانی انگیزشی و غیره بدستش بیاری. اعتماد به نفس چیزی نیست که یه «من میتانم» به خودت بگی و یهویی اعتماد به نفست بره بالا. وقت خودت رو تلف نکن و پول خودت رو هم حرام نکن.

بزار یه مثال راجب خودم بزنم:

  • تو اوایل دوران دبیرستان، ما از شهرستان صحنه به خود شهر کرمانشاه رفتیم. من زیاد اهل درس و این چیزا نبودم و چیزی که آزارم میداد این بود که احساس میکردم جلوی بچه های کرمانشاه یجورایی یه سری چیزا کم دارم. این چیزا باعث شده بود اعتماد به نفسم خیلی پایین بیاد. اون موقع که من این مباحث رو اصلاً بلد نبودم، ولی یادم میاد چیزی که باعث شد اعتماد به نفسم بالا بره زبان انگلیسی بود. من تو همون سال دوم یا سوم دبیرستانش رمان و کتاب های انگلیسی میخواندم و سطح انگلیسیم خیلی بالاتر از حتی کنکور هم بود، چه برسه به دبیرستان. خلاصه این باعث میشد که بقیه ازم سوال بپرسن و من کم کم دیدم که من هم یه چیزایی دارم که دیگران ندارن و این خودش باعث شد اعتماد به نفس من خیلی بالاتر از اون چیزی که فکر هم میکردم بره.

اون زمانها که من «محصول اصلی» و «محصول فرعی» نمیدانستم چیه. الان که به اون دوران نگاه میکنم، میبینم که چقدر این حرف درسته و واقعی و رُک و راست و منطقی.

یه جمله بی نظیر از Thomas Carlyle

یکی از جمله های این آقای Carlyle خیلی تو زندگی من تاثیر داشته:

Nothing builds self-esteem and self-confidence like accomplishment.
هیچ چیز به اندازه «دستاورد» ، اعتماد به نفس و عزت نفس نمیسازه برای آدم.

یعنی چه؟ یعنی هر هدف و چیزی که تو زندگیت بدست میاری، یکی از محصولات فرعیش برای تو میتانه اعتماد به نفس باشه.

حالا هرچقدر چیز یا هدفی که بدست میاری سخت تر و بزرگ تر و باارزش تر باشه، میزان اعتماد به نفسی هم که بهت میده بیشتر خواهد بود.

تو میتانی اون ۲ ساعتی که مردم با گوش دادن به سخنرانی ها و سمینارهای انگیزشی حرام میکنن رو بزاری برای رسیدن به یه چیز سخت. نتیجش میشه اینکه اونا فقط برای چند روز «باد» میشن، ولی اعتماد به نفسی که تو به دست میاری تقریباً همیشگیه. اعتماد به نفس اونا بادکنکی و غیر واقعیه و پشتوانه ای نداره، ولی اعتماد به نفس تو محکم و واقعیه و پشتوانه درست و حسابی هم داره.

یادت باشه، اکثر آدما از چیزای سخت فراری هستن، اگه تو اون چیزای سخت رو بدست بیاری، اعتماد به نفست وحشتناک میره بالا و این اعتماد به نفس بالا تو همه جای زندگیت تاثیر مثبت میزاره.

پس چرا تو عنوان این مقاله گفتم اعتماد به نفس «نداشته» باش؟

منظورم از اون «نداشته باش» این بود که:

دنبال خودِ اعتماد به نفس نباش هیچوقت. یه سری هدف های باارزش برای خودت بزار و بهشان بِرس، اون موقع اعتماد به نفسِت خودش بلده چطور بره بالا.
وقتی چیز باارزشی (که با تلاش و سختی بدست آمده) برای ارائه نداری، به چه چیزیت میخوای «اعتماد» داشته باشی؟

یا علی.