دایره های زندگی: یه عکس که میتانه زندگیِِ تو رو تغییر بده

بسم الله الرحمن الرحیم.

عجب جایی و عجب فضایی . . .
عجب جایی و عجب فضایی . . .

سلام.

قبل از اینکه این مقاله رو شروع کنیم، میخوام کانال تلگرامی که ۲ روز پیش ساختم رو معرفی کنم.
همیشه خیلی مطالب و فکرها به ذهنم میاد و خیلی چیزها رو هم میخوانم که حالا یا به اندازه کافی بلند نیستن که بشن یه پستِ ویرگول، یا اینکه به یه دلایلی خودم ترجیح میدم که توی ویرگول منتشر نشن و یا اینکه اصلاً مناسبِ «ویرگول شدن» نیستن. البته از اونجایی که علاقه ای به فضای بی در و پیکرِ توییتر و اینستاگرام ندارم، تلگرام رو انتخاب کردم. کلاً این کانال رو درست کردم که علاوه بر چیزایی که بالا گفتم، خیلی چیزای دیگه هم توش بزارم، مثل معرفی کتابها، مقاله ها، مطالب مذهبی که شاید قبلاً نخوانده باشید، مطالب علمی و کلاً هرچیزی که برای خودم جالبه و ممکنه به شما کمک هم بکنه. البته حتی توی برنامم هست که یه سری آموزش های مختلف در زمینه علوم و برنامه نویسی و غیره رو هم از طریق همین کانال بزارم.
حتی توی نظرم هم هست که قبل از اینکه توی ویرگول پستی بزارم هم اونجا سوال بپرسم که موضوع مقاله بعدی رو شما انتخاب کنید و ان شاء الله خیلی کارهای دیگه . . .
البته این کانال مثل کانال های دیگه که تا الان دیدید نخواهد بود و هدفش هم سرگرمی «نیست».
اگه دوست داشتید، یا از لینک بالا یا با آیدیِ روبرو عضو بشید: junglelover@

خب بریم سراغ مقاله . . .

تا حالا به این فکر کردید که آیا میشه آدم کُلِ زندگیش، از اول تا آخر، رو از بالا ببینه؟

خب البته این زندگیِ ما جوریه که نه اولش دست خودمانه نه آخرش، که البته خیلی هم جالبه. ولی خب با توجه به میانگینِ طول عمری که یه انسان میتانه داشته باشه، میشه یه کارایی کرد. اگه دیگه خیلی خوشبینانه بخوایم بهش نگاه کنیم، یه انسان توی این دوره زمانه اگه به سنِ ۸۰ برسه، باید بگه خدایا دمت گرم. البته با این گند و گُهی که پسر دخترای جوان در زمینهء شهوت و لذت و مسائل جنسی و راحت طلبی و گشادیسم و غیره برای خودشان ساختن، و اثراتِ بسیار منفی که این مسائل در بلند مدت روی روح (و البته جسمِ) آدم میزاره، توقعِ رسیدنِ یه جوانِِ امروزی به سنِ ۸۰، دور از ذهنه. ولی خب بیاید فرض کنیم که ۸۰ سال، عمرِ خوبیه.

عکسِ میلیون دلاری

خب، سوال این بود که:

آیا میشه آدم کُلِ زندگیش، از اول تا آخر، رو از بالا ببینه؟

جواب اینه که . . . بله میشه، خیلی هم راحت میشه.

این شما و این هم عکس میلیون دلاری:

احتمالاً میپرسید که مثلاً این چیه که میتانه زندگیِ من رو تغییر بده؟ بزارید من از شما این سوال رو بپرسم:

این عکس، چیه؟

قبل از اینکه به جواب این سوال برسیم، ۳۰ ثانیه به این عکس زُل بزنید و پِلک هم نزنید، یه چیز عجیبی میبینید.

ولی جوابِ سوال:

این عکس، زندگیِ شماست، با این فرض که شما ۸۰ سال زندگی کنید.

چطوری؟ ما یه جدولِ ۳۱ در ۳۱ از این دایره های کوچیک داریم که اگه در هم ضربش کنیم، در کل میشه ۹۶۱ ماه. یعنی ما الان ۹۶۱ تا دایره داریم که هر کدام از اونها، میشه «یک ماه از زندگیِ ما».

۲۱۶ تایِ اول

حالا اگه بخوایم بصورت میانگین و راجبِ یه دختر یا پسرِ ایرانی حرف بزنیم، اوضاع به این شکله که ۱۸ سالِ اولِ زندگیمان، خودمان هم نمیدانیم داریم چکار میکنیم و عملاً سَرِمان با تَهِِمان پنالتی میزنه و در نتیجه، ۱۸ سالِ اول از زندگیِ نَحسِ ما هم عملاً حرام میشه و «یجورایی میگذره».

این شما و این هم به هدر رفتنِ ۱۸ سال یا ۲۱۶ ماه، یا ۲۱۶ تا از «دایره های زندگیِ» شما، که دیگه هم برنمیگرده:

آدم تا وقتی یه اینجور چیزی نبینه، تصور هم نمیتانه بکنه که اون ۱۸ سالِ اولِِ زندگیش، تقریباً میشه یک چهارم از کل زندگیش! شاید الان زیاد اهمیتش رو متوجه نشید، ولی وقتی که دایره های زندگیِ شما به اندازهء ۴۰ سال پُر شد، اونوقت میفهمید که چه زمانیِ رو همینجور الکی با کارهایِ بی ارزشی مثل روابط دختر و پسر و چرندیاتِِ دیگه، از دست دادید.

برای اینکه بهتر حرفم رو متوجه بشید، به خواندن ادامه بدید. ولی قبلش بیاید راجب یه بازهء زمانِ طلایی حرف بزنیم. یعنی از ۱۸ سالگی تا ۳۰ سالگی (دایره های سبز رنگ).

توی این ۱۲ سال (یعنی از ۱۸ تا ۳۰ سالگی)، یه دختر یا پسر میتانه خیلی کارها برای این دنیا و اون دنیاش بکنه. حالا در زمینه کار و درآمد، تحصیل، ازدواج، و خلاصه مسیرِِ اصلیِ زندگی. هرکس که این دورهء طلایی رو خراب کنه (مثل من)، تا آخرِ عمر یه جاییش میسوزه و جبرانش هم اگر غیرممکن نباشه، خیلی سخت میشه و نتیجش هم میشه پشیمانی که دردش به مراتب از اون سوختنِِ بیشتره. ولی خب «همینه که هست»، دنیا اینجوریه و خدا هم به ما اختیار و اراده داده که توی زندگیمان تصمیم بگیریم و تلاش کنیم، حالا هم برای این دنیا و هم اون دنیا. دیگه اگه خودمان این دایره های زندگی رو به گند کشیدیم و حرام کردیم، معمولاً در ۹۳ درصدِِ مواقع مقصر خودمانیم و یه بیماری به اسم گُشادیسم.

یه نگاه دیگه به عکس بالا بندازید. داریم به وسطای زندگیمان نزدیک میشیم و به همین راحتی داره نصفش میگذره!

و اما موقعی که یه آدمیزاد به «غلط کردم» میفته

حالا ۱۰ سال دیگه هم میگذره و میرسیم به ۴۰ سالگی. قبل از اینکه چیزی بگم، این شما و این هم ۴۰ سالگیِِ شما:

ای بابا، تا چشم روی هم میزاریم میشه ۴۰ سالمان و هیچ کارِِ به درد بخوری هم نکردیم انگار. احتمالاً تا اینجای کار همه ماها یه ازدواجی کردیم و چند تا بچه هم داریم و صبح تا ظهر هم مثل X کارگری (همون کارمندی) میکنیم و ظهر تا شب هم یا پاچهء اعضای خانواده رو میگیریم یا اینکه انگشت شصت خودمان رو تمرین میدیم (با لایک کردن و اسکرول کردنِ مطالبِ بی ارزشِ اینستاگرام و غیره).

البته این دایره های قرمز یجورایی عجیب هم هستن، چون دارن به آدم میگن «میانسالی هم داره تمام میشه و پیری داره نزدیک میشه» و اینجاست که اکثر آدم ها یجور «غلط کردمِِ» خاصی توی وجودشان جمع میشه که البته معمولاً اکثرِ اون اکثریت هم از بقیه پنهانش میکنن!

دیگه میشه گفت که عمرِ ما از «وسط» هم گذشته و سربالایی ها داره تمام میشه و بقیهء مسیر داره میشه سرپایینی. پیش به سوی پیری . . .

چرا بقیه دایره ها نه؟

ولی چرا راجب باقیماندهء دایره ها حرف نمیزنیم؟

ان شاء الله اگه از این جنگل جانِ سالم به در بردیم و زنده ماندیم و به ۴۰ سالگی رسیدیم، راجب اونها مینویسم!

از قدیم گفتن نقد رو بگیر و نسیه رو وِل کُن.

برای اکثرِ ماها، مهمترین دوران میشه از ۱۸ تا ۴۰ سالگی، یعنی ترکیبِ دایره های سبز و قرمز. توی این ۲۲ ساله که یه آدمیزاد باید یه فکری به حال زندگیش بکنه و کارهایی که لازمه رو انجام بده.

و حالا ۳ سوالِ طلایی

بعد از همه اینها، بیاید یه بار دیگه به اون عکسِ اول نگاه کنیم و چند تا سوال بپرسیم:

سوال اول:

یه پدر و مادر، قبل از اینکه نقشه بکشن برای تولیدِ یک عدد انسان، نباید فکری بکنن به حالِِ اون ۱۸ سالِ اولی که مثل باد هم میگذره؟ نباید یه فکری بکنن که این بچه مثل گوسفند الکی بار نیاد؟ آدمایی رو تصور کنید که هرکدام توی یه حیطه ای از همون بچگی شروع به کسب مهارت کردن و تا قبل از اینکه به ۱۸ سالگی برسن، توی اون کار به مهارتِ عالی میرسن. مثل استادهای شطرنج، ورزشکارهای بزرگ، آهنگسازهای بزرگ، و خیلی خیلی مثال های دیگه که از اون ۱۸ سالِ اولشان بهترین استفاده رو میکنن.

سوال دوم:

خودِ یه انسان، حتی وقتی هم که ۱۸ سال اول رو از دست داد، نباید فکری به حالِ اوضاعِِ مسخرهء خودش بکنه و اون اندامِِ تحتانی رو یه تکانی بده و زندگیش رو به کمک خدا عوض کنه؟ همه آدمها که از اون ۱۸ سال اولشان استفاده خوبی نمیکنن، ولی آیا نباید از ۱۲ سالِِ بعدی استفاده کنن؟

سوال سوم:

این سوال مهمترین سواله. واقعاً توجه نمیکنیم که این دایره ها چقدر سریع دارن پُر میشن؟ ماه های زندگیِ ما مثل باد میگذرن و ما اصلاً هیچ توجهی نمیکنیم و صبح تا شبِ خودمان رو با چیزهای مسخره و بی ارزش و الکی (مثل اینستاگرام)، که همگی هم زیرمجموعهء «سرگرمی» هستن، پُر کردیم. این چجور زندگیِ آشغالیه که ما برای خودمان ساختیم که صبح تا شبش با این دختر و اون پسر و این مسخره بازی های بی ارزش پُر شده؟ چشم رو هم بزاریم یه دانه دیگه از این دایره ها هم پُر شده و دیگه هم برنمیگرده. واقعاً به این فکر نمیکنیم که با این دایره ها چه کارهایی که نمیشه کرد؟

چکار میشه با این دایره ها کرد؟

برای جوابِ این سوال، هیچ چیز بهتر از مثال نیست. مثالِ زیر رو ببینید:

آدم با این ۱۲ تا دایره، که میشه از ۱۸ تا ۱۹ سالگی، میتانه خیلی کارها بکنه:

  • میشه درس خواند و بهترین رشته ها و بهترین دانشگاه ها رو قبول شد.
  • میشه یه پایهء خیلی خوب توی برنامه نویسی برای خودت بسازی.
  • میشه توی یه هنر رزمی به مهارت نسبتاً خوبی برسی.
  • میشه یادبگیری یه ساز بزنی.
  • میشه بصورت رایگان به کسایی که پول ندارن کمک کنی که توی کنکور قبول بشن و اون دنیای خودت رو هم راه بندازی.
  • یا هزار تا کار دیگه که به درد هم این دنیا و هم اون دنیا بخوره.

حالا شما میتانی تعداد دایره های بیشتری رو در نظر بگیری برای رسیدن به هدف های بزرگتر.

داشتنِِ یه «دیدِِ کُلی»، خیلی خوبه . . .

یه Plot Twist هم برای تفکرِِ بیشتر!

مثلاً این عکس رو ببینید:

میتانیم بگیم این مربع ها (درواقع دایره ها!) ما هستیم و زندگی هامان و اون فِلِش ها هم «تاثیر» هایی هستن که ما میتانیم با «اعمالمان» روی بقیه انسان ها بزاریم. ان شاء الله که این تاثیرها، «خوب» باشن.

البته استفاده های دیگه هم از این مفهومِ دایره میشه کرد، به قول خارجکی ها Sky is the limit . . .

حالا از همه اینها بگذریم

از همه اینها که بگذریم، عکس زیر رو ببینید:

یادآورِ چیه این عکس؟

إِنَّا للّه و إِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ.
براستی که ما از خدائیم و به سوی او باز می گردیم.
سوره بقره، آیه ۱۵۶
بگوئید مائیم از کردگار  ***  به او باز گردیم فرجام کار
مجدی، امید، پیشین، ص ۲۴
هر که آمد به جهان ز اهل فنا خواهد بود  ***  آن که پاینده و باقی است خدا خواهد بود
دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، پیشین، جلد ۱، ص ۱۵۶ و ۱۵۱

و شاید بهترین تعریف براش، بخشی از حرفی باشه که حضرت علی علیه السلام به فرزندش امام حسن عليه السلام گفته:

... پسرم، بدان تو براى آخرت آفريده شدى، نه دنيا، براى رفتن از دنيا، نه پايدار ماندن در آن، براى مرگ، نه زندگى جاودانه در دنيا، كه هر لحظه ممكن است از دنيا كوچ كنى، و به آخرت در آيى. و تو شكار مرگى هستى كه فرار كننده آن نجاتى ندارد، و هر كه را بجويد به آن مى رسد، و سرانجام او را مى گيرد. پس، از مرگ بترس، نكند زمانى سراغ تو را گيرد كه در حال گناه يا در انتظار توبه كردن باشى و مرگ مهلت ندهد و بين تو و توبه فاصله اندازد، كه در اين حال خود را تباه كرده اى . . .
نهج البلاغه، نامه ۳۱

حرف آخر

خب، این شما این هم عکسی که میتانه زندگی شما رو تغییر بده. ازش استفاده کنید که هم این دنیا و هم اون دنیای خودتان رو بسازید.

شاید هم بشه از بین این عکس ها، اون ۴ تا عکس اصلی رو قاب کنید و به دیوار بزنید که هر روز ببینیدشان:

عکس هم فتوشاپه :)

بابت اون ۳۰ ثانیه زُل زدن هم ببخشید، سرکاری بود!

مخلص،

یا علی.


به کانال تلگرام من هم سر بزنید. برای ارتباط با من هم میتانید از این ID استفاده کنید.