در حال یادگیری دانشها یا در حال جمعآوری کتابها؟
ذهن یک نویسنده چقدر ارزش داره؟
به نام خدا.
سلام.
بعد از دیدن فیلم Joker خیلی دارم این روزا به این فکر میکنم که یک دست به علاوه یک خودکار و البته یک ذهن خلاق و ماهر، چه معجزه هایی که نمیتانن بکنن.
البته شاید بگیم فیلم Joker دیگه معجزه هم نباشه ولی خب چیزی که اینجور تأثیر قوی روی اکثر بیننده هاش بزاره به نظر من چیز خیلی با ارزشیه.
یا مثلاً بین اینهمه فیلم آشغال (نظر شخصی منه) که تو ایران ساخته میشه، یه فیلم هم میاد و میشه «سرخ پوست» و تأثیر خیلی خوبی رو همه میزاره.
فیلم های خوب دیگه هم تو ایران داریم که فقط به خاطر جایزه گرفتن از جشنواره های خارجی و بد و سیاه نمایش دادن ایران ساخته نشده باشن.
فیلم های خوب زیاد هست، البته اگه ما مردم حمایت کنیم. وقتی ما مردم میریم و یه اثر به قول آقای فراستی «ما قبل بد» مثل ۵۰ کیلو آلبالو و فیلم های چرت و پرت مثل تگزاس و بقیه کمدی های مسخره رو پول میدیم و نگاه میکنیم، یعنی داریم تهیه کننده های اون فیلم رو تشویق میکنیم به ساختن فیلم های چرت و پرت بیشتر، وگرنه اگه ما مردم این کار رو نکنیم اینها چطور میخوان میلیاردر بشن؟
اکثر تهیه کننده های این کشور فقط به فکر پول درآوردن هستن و متاسفانه یادگرفتن فیلم هایی بسازن که پر از شوخی های جنسی و نمادهای جنسی باشه، چرا؟ چون ما تو کشوری هستیم که این چیزها آزاد نیست و برای ما جذابیت داره و اینها میان از شعور ما سو استفاده میکنن و میلیارد میلیارد به جیب میزنن با این فیلم های آشغال.
تقصیر خود ما مردمه که اجازه میدیم به شعور ما توهین بشه با بلیطایی که میخریم و حمایت مالی که از این فیلم های مسخره میکنیم.
وگرنه اگه همه بیان فیلم خوب و درست و حسابی بسازن (مثل سرخ پوست و غیره)، هرچقدر پول از اون فیلم درمیارن نوش جانشان، چون لیاقتِ حمایت مردم رو دارن.
همین حرف ها رو برای کتابهای خوب هم میشه زد.
ولی نویسنده ها . . .
اینها رو گفتم به این برسم که چه راجب فیلم حرف بزنیم و چه راجب کتاب، همیشه یه ذهن خلاق و بی نهایت ارزشمند، پشت پرده همه این فیلم ها و کتاب های خوب وجود داره.
رمان های خوب و تأثیرگذاری که نوشته میشن، فیلم های خوب و تأثیرگذاری که ساخته میشن، همگی حاصل تلاش و زحمت و خلاقیت یه ذهن ارزشمند هستن که پشت صحنس و دیده نمیشه معمولاً. یه ذهن خلاق که از «نیستی» یه اثر بوجود میاره که قبلا نبوده. خلاقیت بالا و ذهنی که این توان رو داشته باشه، چیزی نیس که همه آدما به یه میزان داشته باشن، خیلی تعداد کمی این توانایی ها رو دارن.
از دید من نویسنده های درجه یک (چه فیلم چه کتاب و غیره) همگی، حداقل به لحاظ مالی، باید به اندازه یه پزشک راحت زندگی کنن و این وظیفه دولت یه کشوره که این کار ها رو بکنه.
کاری که این نویسنده های درجه یک دارن میکنن از دید من دست کمی از کار یه پزشک نداره از نظر ارزش.
همونطور که ویلیام گاس هم تو عکس اول همین نوشته گفته: «کیمیاگر های واقعی سُرب رو به طلا تبدیل نمیکنن؛ اونها کسایی هستن که دنیا رو به کلمات تبدیل میکنن».
ولی چه کسی و در چه موقعی و در چه جا و مکانی قدر این انسان های با ارزش و این «کیمیاگر ها» رو خواهد دانست؟ خدا میدانه فقط.
یا علی.
مطلبی دیگر از این انتشارات
فارت پیچ قرن ۲۱: میدانم باید چکار کنم، ولی نمیتانم
مطلبی دیگر از این انتشارات
۲۵ گنج بزرگ دنیا، از نظر امام صادق (ع)، چیا هستن؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
بُلبُلیسم: جوری مقاله بنویسیم که دانشمند و بهحق به نظر بیایم.