۲۵ گنج بزرگ دنیا، از نظر امام صادق (ع)، چیا هستن؟

به نام خدا.

سلام.

چند روز پیش یه کتابچه خواندم با همین عنوان که برای خودم خیلی جالب بود.

این مطلب در واقع میشه کپی از همون کتابچه که آقای سید مجید نبوی نوشتن و در اصل یک روایته از امام صادق (ع).

حالا اینکه خودش این کتابچه رو نوشته یا اینکه کس دیگه ای از روی سخنرانی هاش این رو نوشته، الله اعلم.

من فقط عیناً متنش رو اینجا کپی کردم و فقط یه سازمان دهی بهش دادم که خواندنش راحت تر بشه. تنها جایی هم که از خودم نوشتم، عنوان های بزرگ هستن.

به هر حال به نظرم مطلب جالبی آمد و گفتم برای شما هم اینجا بزارمش. خود کتابچه رو هم از این لینک میتانید برید و نسخه های مختلفش رو رایگان و قانونی دانلود کنید.

یه نکته . . .

هرچند که الان دنیا دیگه جوری شده که هرکی از این حرفا میزنه، مردم خودبخود بهش برچسب هایی مثل «نان به نرخ روز خور» و «حکومتی» و «ریاکار» و غیره میدن.

من هیچ وابستگی به هیچ شخص یا اداره یا ارگان خاصی ندارم و کارم هم پیش هیچکس گیر نیست که بخوام فیلم بازی کنم و جانماز آب بکشم. حتی اگه کارم هم زیر دست کسی گیر بود بازم آدمی نیستم که بخوام سر جلوی کسی خم کنم و فیلم بازی کنم.

اینا رو گفتم که بگم اگه چیزی رو اینجا منتشر میکنم، عقیده شخصی خودمه و هدفم از انتشار هم فقط اینه که ممکنه یه جایی از این دنیا به درد یکی بخوره.

اصلا هم قصد ندارم کسی رو زوری ببرم بهشت. شما آزادی هرجور که عشقت می‌کشه اعتقاد داشته باشی و زندگی کنی. من با هیچکس هیچ بحثی ندارم و اینها هم فقط اعتقادات خودمن.

حالا شما آزادی که هرجور عشقته راجب ما قضاوت کنی.

خب بریم سراغ این ۲۵ گنج.


گنج ۱ - چطور بریم بهشت؟

گنج اول: ( طَلَبتُ الجَنَه ).

همه ما دوست داریم وارد بهشت شویم . خیلی از راهها را نیز به ما گفته اند.

امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر می خواهید آدرس بهشت را به شما بدهم. من آن را پیدا کردم. ( فَوَجَدتُها فی السَخا ): در دست و دلبازی و سخاوتمندی.

ما در تاریخ خواندیم حتی افرادی که که مسلمان نبودند، کافر بودند حتی کافر حربی، که قصد جان پیغمبر کرده بودند، اما به دلیل این که یک عمر دست سخاوت داشتند خداوند تبارک وتعالی، عاقبت آن ها را ختم به خیر کرده است. کاری کرد که آنها مسلمان شوند و عاقبت به خیر از دنیا بروند. پس نتیجه دست و دلبازی بهشت است، حالا هر مکتب و دین و آیینی که داشته باشی اما سخاوت داشته باشی، عاقبت خداوند توفیق راهیابی به مکتب اهل بیت و دین اسلام را روزی خواهد کرد.

گنج ۲ - چطور عافیت داشته باشیم؟

گنج دوم: (طَلَبتُ العافیَه ).

بعضی دلشان می خواهد عافیت داشته باشند و می آیند سؤال می کنند چه کار کنیم که عافیت داشته باشیم؟ عافیت یعنی چه؟ یعنی معاف شویم. معاف از چه چیزی؟ معاف از بیمارستان، زندان، دادگاه، پاسگاه، چک برگشتی و کاسبی های آنچنانی و آن دردسرهایی که مردم دارند، دوست دارم نداشته باشم.

( فَوَجَدتُها فی العُزلَه ): امام صادق علیه السلام می فرماید: اگر به دنبال عافیت هستی در خانه بنشین و جایی نرو.

مخصوصا دوره ی آخرالزمان که فتنه ها بسیار می شود و هرکس از خانه بیرون می رود بالاخره یک آفتی دامن او را می گیرد. شوخی ندارد دوره آخرالزمان است .

گنج ۳ - چطور اون دنیا کفه ترازو که مربوط به اعمال خوبه، سنگین تر بشه؟

گنج سوم: ( وَ طَلَبتُ الثِقلَ المیزان ).

گنج سوم این است که فردای قیامت وقتی وارد صحرای محشر می شویم ، وقتی که اعمال خیر و شر ما را وزن می کنند، اگر اعمال خوب ما بیشتر باشد، خوب زهی سلامت. وای به حال کسی که اعمال بد او بیشتر باشد. لذا همه به دنبال این هستند کاری کنند که این کفه ی ترازو که مربوط به اعمال خوب است سنگین تر بشود. حالا چکار کنیم؟

(فَوَجَدتُهُ فی شَهادهِ أن لا إلهَ إلا الله و مُحَمَّدً رَسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم ): حضرت می فرماید: شهادت به وحدانیت خداوند و نبوت پیامبر اکرم (ص) سبب می شود که فردای قیامت کم نیاوری.

گنج ۴ - چطور «سریع» وارد بهشت بشیم؟

گنج چهارم: ( وَطَلَبتُ سُرعَهِ فی الدُخولِ اِلی الجَنَّه ).

یکی از خوبی های روز قیامت این است که یک روز بیشتر نیست. یکی از بدی هایش نیز این است که این ، یک روزِ قیامت پنجاه سال است. بعضی از مردم هستند که وقتی از قبر بیرون می آید خداوند دوتا بال به آنها می دهد و از قبر به سوی بهشت پرواز می کنند. اصلا قیامت را نمی بینند اما بعضی هم هستند که سال ها می گذرد تا نوبت آنها بشود و به حسابشان رسیدگی شود.

لذا روز قیامت روز بسیار سختی است. چکار کنیم که انسان این مراحل را پشت سر بگذراند و سختی های قیامت را نبیند و سریع وارد بهشت شود؟

( فَوَجَدتُها فی العَمَلِ لِله و تعالی ): امام صادق علیه السلام می فرماید: هر عملی انجام می دهی برای خدا باشد.

علت طول کشیدن کار انسان در صحرای محشر این است که کارهایش برای غیر خدا بوده است و باید آنجا بایستد و جواب بدهد که چرا مسجد رفتی؟ چرا روضه رفتی؟ چرا روزه گرفتی و خمس و زکات دادی؟ اگر یکی از این کار ها برای غیر خدا باشد، در صحرای محشر باید پاسخ بدهی. ولی اگر تمام این اعمال ولو خوردن آب و خوردن چایی که آسانترین کارهاست برای خدا باشد، به شما گفته می شود چون همه اعمالت برای خدا بوده است در صحرای محشر معطل نخواهی شد.

گنج ۵ - چطور مرگ رو دوست داشته باشیم؟

گنج پنجم: ( طَلَبتُ حُبُّ المَوت ).

بسیاری از مردم از مرگ می ترسند. چه کار کنیم که مرگ را دوست داشته باشیم؟ نه تنها از آن نترسیم بلکه آن را دوست داشته باشیم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید : ( فَوَجَدتُهُ فی تَقدیمِ المالِ لِوَجه الله ): پولت را در راه خدا خرج کن.

به امیر المؤمنین علیه السلام گفتند چرا مردم از مرگ می ترسند؟ علت آن چیست؟ فرمودند: اینها دنیای خود را آباد کردند و برای آباد کردن دنیا، آخرت خود را خراب کرده اند. مسلماً می ترسند که از یک جای آباد به یک جای خراب بروند.

اما اگر کار برعکس باشد، ولو دنیایش را خراب و آخرتش را آباد کرده باشد، آن قدر اشتیاق به مرگ دارد مانند اصحاب امام حسین علیه السلام که روز عاشورا از هم سبقت می گرفتند. علت آن این است که شب گذشته یعنی شب عاشورا، امام حسین علیه السلام مقام آنها را در بهشت به آنها نشان داده بود. اینها دیگر سر از پا نمی شناختند. اگر می خواهی مردن را دوست داشته باشی، اموالت را در راه خدا بده و آخرت خود را آباد کن.

گنج ۶ - چطور عبادت رو دوست داشته باشیم؟

گنج ششم: ( طَلَبتُ حَلاوَه العِبادَه ).

بعضی می گویند چکار کنیم تا عبادت را دوست داشته باشیم و عاشق عبادت باشیم؟ به فرزندم می گویم نماز بخوان، می گوید خوب می خوانم، عاشق عبادت نیست. چرا؟

یکی دیگر می گوید بچه ام گاهی نماز می خواند و گاهی نمی خواند. چه کار باید بکنم؟

علت آن این است که شیرینی عبادت را هنوز نچشیده اند. حالا چکار کنیم که شیرینی عبادت را بچشیم؟

( فَوَجَدتُها فی تَرکِ المَعصیَه ): امام صادق علیه السلام می فرماید: این یک گنج است. اگر می خواهی عبادتِ خدا را دوست داشته باشی، راهش ترک بر معصیت است.

گناه را کنار بگذار. آن وقت ببین چه طور عاشق عبادت خدا می شوی. اگر شیرینی عبادت از تو گرفته شده است، به جهت گناه و معصیت است. گناه را از زندگی خود دور کن ببین چه اتفاقی می افتد.

گنج ۷ - چطور قلبمان رو رقیق کنیم؟

گنج هفتم: (طَلَبتُ الرِقَّه القَلب ).

بعضی می گویند قلب ما رقیق نیست، اشک ما بیرون نمی آید، چکار کنم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُها فی الجوعِ وَالعَطَش ): راهش این است که یک مدت به خودت گرسنگی و تشنگی بدی.

مثلا روزه بگیر. دیدی از روز دهم ماه رمضان به بعد، انسان چه حالی دارد. احساس می کند که قلبش رقیق شده است. این را همیشه در وجود خودمان حفظ می کنیم.

گنج ۸ - چطور فکرمان رو نورانی کنیم؟

گنج هشتم: ( طَلَبتُ نورَ القَلب ).

دلم می خواهد فکری نورانی داشته باشم. فکر نورانی چیست؟

اول فکر تاریک را بشناس. آنهایی که هرچه برایشان آیه و روایت بخوانیم و موعظه کنیم و هر چه قدر پند و اندرز و نصیحت کنیم و هیچ فایده ای برایشان نداشته باشد، فکر تاریک دارند. ( نرود میخ آهنی در سنگ ).

دلم می خواهد وقتی آیه ای از قرآن می خوانم تغییر کنم. مثل ابوذر غفاری که به او گفتند چه قدر آیه و حدیث حفظ هستی که آدم خوبی هستی؟ گفت: من یک حدیث بیشتر نفهمیدم همان یک حدیث را در زندگی خود ادامه دادم. پیغمبر اکرم (ص) فرمود: ( قولوا لا اِله إلا الله تُفلِحوا ): بگویید لا اله الا الله تا رستگار شوید. من این لا اله الا الله را فهمیدم یعنی هیچ خدایی در این عالم جز الله نیست. من این را فهمیدم که هیچ کس در این دنیا غیر از خدا نمی تواند اثر بگذارد. رفتم دمِ خدا را دیدم همین یک کلمه را من فهمیدم.

حالا چکار کنم که فکری نورانی داشته باشم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُهُ فی التَفَکُرِ والبُکاء ): بسیار فکر کنید و گریه کنید. فکرتان نورانی می شود.

گنج ۹ - چطور مجوز عبور از پل صراط رو بگیریم؟

گنج نهم: ( طَلَبتُ الجَواز عَلی الصِراط ).

فردای قیامت همه باید از پل صراط بگذریم. آخرین مرحله همین پل صراط است که هرکس از آن بگذرد، دیگر گذشته است. و بدانید هرکسی نمی تواند از این پل بگذرد مگر این که جواز عبور داشته باشد.

چکار کنم؟

( فَوَجَدتُهُ فی الصَدَقَه ): امام صادق علیه السلام می فرماید: تا می توانید صدقه بدهید، این صدقه ها جمع می شود و جواز می شود برای عبور از پل صراط.

گنج ۱۰ - چطور یه چهره نورانی داشته باشیم؟

گنج دهم: ( طَلَبتُ نورُ الوَجه ).

دلم می خواهد چهره ای نورانی داشته باشم. بعضی سیاه پوست هستند اما یک نوری زیبا دارند.

( فَوَجَدتُهُ فی صَلوه اللیل ): امام صادق علیه السلام می فرماید : تا می توانی نماز شب بخوان. خدا چهره ی تو را نورانی می کند. نورانیت معنوی.

گنج ۱۱ - چطور خدا ثواب مجاهد در راه خدا را توی نامه عمل ما بنویسه؟

گنج یازدهم: ( طَلَبتَ فَضلَ الجهاد ).

شما می دانید بالاترین ثوابی که خدا می دهد این است که داری در راه خدا شمشیر می زنی. هر عملی را هم که می خواهند بگوید ثواب زیادی دارد، می گویند ثواب در راه خدا را دارد. واقعا مشکل است آدم باید جان خود را کف دست بگذارد ممکن است زخمی و اسیر یا شهید بشود.

لذا بالاترین ثواب را خداوند به مجاهدین می دهد. خوب در زمان غیبت امام زمان علیه السلام جهاد ابتدایی که حرام است. إذن خودِ امام زمان علیه السلام باید باشد. پس این باب جهاد درش بسته است.

امام صادق علیه السلام می فرماید: اگر می خواهی همان ثوابی که به مجاهدین در راه خدا می دهند به تو عطا کنند ( فَوَجَدتُهُ فی الکَسبِ للعیال ): به دنبال کاسبی و یک لقمه حلال برای زن و فرزند باشید. خدا ثواب مجاهد در راه خدا را در نامه عمل تو می نویسد.

گنج ۱۲ - چطور خدا رو دوست داشته باشیم؟

گنج دوازدهم: ( طَلَبتُ حُبُ الله عَزَّوجل ).

همه می دانیم اگر محبت خدا وارد این دل شد، محبت غیر خدا خود به خود از دل خارج می شود و هرکس خدا را دوست داشته باشد، بهترین گنج های این عالم را دارد.

من چکار کنم که هر لحظه و هر ساعت خدا را بیشتر دوست داشته باشم؟

( فَوَجَدتُهُ فی بُغضِ اهلِ المَعاصی ): امام صادق علیه السلام می فرماید: اگر می خواهی خدا را دوست داشته باشی، اهل معصیت و اهل گناه را دوست نداشته باش.

نباش مانند کسی که می گوید: من هم با آخوند رفت و آمد دارم و نشست و برخاست می کنم و هم با لات و بی نماز نشست و برخاست می کنم. آدم خودش باید سالم باشد.

این حرف ها را کنار بگذار. دورِ اهل معصیت را خط قرمز بکش آن وقت ببین خدا چه چیزی را به تو می دهد. خداوند اولین چیزی که به تو عنایت می کند محبت خودش است.

گنج ۱۳ - چطور حرفمان برای دیگران ردخور نداشته باشه؟

گنج سیزدهم: ( طَلَبتُ الرئاسه ).

بعضی می گویند چکار کنیم وقتی حرفی را به کسی می زنیم حرفمان رد خور نداشته باشد؟ این معنی واقعی ریاست است. ریاست بر دلها. اگر به کسی گفتی به فلانی کمک کن، نه نگوید. وقتی رفتی بین دو نفر که دارند دعوا می کنند به یکی گفتی کوتاه بیا، حرف تو را بشنود و قبول کند.

خب این کارها ریاست می خواهد. آدم باید رئیس باشد تا حرفش را قبول کنند.

چکار کنم به این نقطه برسم؟ این خودش یک گنج است. واقعا کسانی که صاحب نفوذ هستند و بین مردم اعتبار دارند کم هستند. چکار کنم من هم جزو این آدم ها باشم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُها فی النَصیحَه لِعِبادِ الله ): خیرخواه مردم باش.

دلسوز مردم باش، ولو کاری هم برای مردم نکنی، همین که بدانند تو واقعا دلسوز انها هستی، تا می گویند فلانی همچون تقاضایی کرده است، میگویند چشم و حرفتان را زمین نمی گذارند.

گنج ۱۴ - چطور فکرمان آرام و راحت باشه؟

گنج چهاردهم: ( طَلَبتُ فِراغَ القَلب ).

امروزه این خیلی مشتری دارد. می گوید چکار کنم که فکرم آسوده باشد و این همه فکر و مشغله سراغ آدم نیاید؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُهُ قِلَّه المال ): مال و اموالت را کم کن.

زیاد دور خود را شلوغ نکن تا راحت بخوابی. به اندازه کفاف داشته باش، همین که دست خود را پیش دیگران دراز نکنی کافیست.

گنج ۱۵ - چطور کارهای بزرگ انجام بدیم؟

گنج پانزدهم: ( طَلَبتُ عَزائِمَ الاُمور ).

دلم می خواهد کارهای بزرگ انجام بدهم. کارهایی که دنیا را متحول کند. می خواهی این کارها را بکنی؟

( فَوَجَدتُها فی الصَبر ): امام صادق علیه السلام می فرماید: صبر کن.

خودِ امام صادق علیه السلام که رئیس مذهب تشیع شد، به خاطر صبر بود. آنقدر صبر کرد و طلبه و دانشجو پرورش داد که الان شیعه دنیا را دارد می گیرد.

گنج ۱۶ - چطور آدم شریفی باشیم؟

گنج شانزدهم: ( طَلَبتُ الشَرَف ).

بعضی می گویند می خواهم شریف باشم. هرکجا می روم جلوی پای من بلند شوند. بعضی جوان ها فکر می کنند اگر بروند هنر پیشه بشوند و معروف شوند خیلی خوب است. بعضی می گویند: برویم رشته های مختلف ورزشی تا مشهور شویم.

بعضی می گویند چکار کنیم تا شریف باشیم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُهُ فی العِلم ): راهش این است که به دنبال علم بروی.

هرچه عالم تر بشوی، بیشتر مردم به تو احترام می گذارند.

گنج ۱۷ - چطور خدا رو در همه حالی عبادت کنیم؟

گنج هفدهم: ( طَلَبتُ العِباده ).

دلم می خواهد عبادت خدا را بکنم. اما هر وقت خواستم خدا را عبادت کنم، یک مشکلی مانند کسالت و بی حالی و بیماری پیش می آید، چکار کنم؟

واقعا گنج است. هرکس بیشتر در این دنیا خدا را عبادت کند، فردای قیامت ثروتمندتر هست. آنهایی که عبادت در نامه عمل خود ندارند، در روایت داریم، فقیر وارد صحرای محشر می شوند.

چه کار کنم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُها فی الوَرَع ): وَرع و پارسایی داشته باش.

می گویند ورع چیست؟ تقوا. می دانید تقوا چیست؟ تقوا یعنی این که وقتی به گناه رسیدی، ترمز کنی و مرتکب گناه نشوی. اما ورع این است که از دو کیلومتری که گناه را دیدی، راهِ خود را کج کنی. یعنی اصلا به سمت آن نباید بروی که بخواهی ترمز کنی. این را می گویند وَرَع. آن وقت عاشق عبادت ِخدا می شوی.

گنج ۱۸ - چطور از لحاظ روحی و جسمی راحت باشیم؟

گنج هیجدهم: ( طَلَبتُ الراحَه ).

دلم می خواهد از همه جوانبِ جسمی و روحی، راحت باشم.

حضرت می فرماید: ( فَوَجَدتُها فی الزُهد ): نسبت به دنیا و آنچه که در دنیاست، بی رغبت باش.

چشم و دلت پر باشد. دنبال پول و پست و مقام نباش.

گنج ۱۹ - چطور یک سر و گردن از بقیه جلوتر باشیم؟

گنج نوزدهم: ( طَلَبتُ الرَفعَه ).

دلم می خواهد یک سر و گردن از بقیه جلوتر باشم.

امام صادق علیه السلام می فر ماید: ( فَوَجَدتُها فی تَواضُع ): تا می توانی در برابر مردم تواضع داشته باش.

چون مردم آدم متکبر را دوست ندارند. برعکس اگر متواضع باشی، آن چنان در دل ها جای می گیری که حد ندارد.

گنج ۲۰ - چطور عزیز باشیم و مردم روی حرفمان حساب باز کنن؟

گنج بیستم: ( طَلَبتُ العِز ).

دوست دارم عزیز باشم. مردم روی حرفم حساب بازکنند.

چکار کنم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُهُ فی الصِدق ): حرف راست بگو.

یک کلمه دروغ، ولو به شوخی از زبانت صادر نشود. آن وقت، وقتی حرفی نقل می شود، می گویند چه کسی این حرف را زده است؟ می گویند فلانی. پس اگر فلانی گفته، درست است. این را می گویند عزت.

پس ذلت چیست؟ می گویند چه کسی گفته است؟ فلانی. بابا ولش کن. صد تا چاقو می سازه یکی دسته نداره. این ذلت است.

عزت این است که وقتی حرفی از آدم نقل می شود، تمام مردم حرفش را بخرند. چرا؟ چون یک بار هم دروغ در کلام آدم ندیده اند.

گنج ۲۱ - چطور غرور نداشته باشیم؟

گنج بیست و یکم: ( وَ طَلَبتُ الذِلَّه ).

وقتی مردم احترام بگذارند و عزت کنند و آدم را بالا بنشانند، خود به خود حالتی در انسان به وجود می آید که نزدیک به تکبر است. این خیلی بد است.

در مقابل آدم باید ذلیل باشد، ذلت نفس. چکار کنم خودم پیش خودم ذلیل باشم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: (فَوَجَدتُها فی الصوم ): تا می توانی روزه بگیر.

روزه گرفتن باعث می شود آدم ضعیف شود. وقتی ضعیف شدی، به ضعف خود پی می بری و ذلت نفس هم به دنبال آن می آید و هرچه قدر هم از تو تعریف کنند، دیگر فریب خودت را نمی خوری، می گویی من که می دانم چکاره هستم. خدایا ممنون که به من در بین مردم عزت و آبرو دادی. این را می گویند ذلت نفس. آدم باید پیش خودش ذلیل باشد اما پیش مردم عزت داشته باشد.

گنج ۲۲ - چطور بی نیاز باشیم؟

گنج بیست و دوم: ( طَلَبتُ الغِنی).

دلم می خواهد بی نیاز باشم.

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُهُ فی القناعه ): به آنچه خدا به تو داده است قانع باش.

آن وقت دیگر بی نیاز هستی و به احدی محتاج نیستی. چرا؟ ولو نان شب نداشته باشی بخوری، می گویی صلاح من این است. خدا دارد مرا امتحان می کند.

گنج ۲۳ - چطور احساس تنهایی نکنیم؟

گنج بیست و سوم: ( طَلَبتُ الاُنس ).

آدمیزاد طوری است که تنهایی را دوست ندارد. دوست دارد با کسی مأنوس باشد. انسان هم از انس گرفته شده است. الف و نون آخر را می گویند تثنیه است، یعنی دوتا.

دلش می خواهد یک همزبان داشته باشد. تنهایی را دوست ندارد. چکار کنم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُهُ فی قَرائه القُرآن ): تا می توانی قرآن بخوان و با قرآن انس بگیر.

وقتی قرآن می خوانی، خدا دارد با تو حرف می زند. وقتی معانی و تفسیر آن را بدانی، هیچ وقت احساس تنهایی نمی کنی، چون خدا با تو حرف می زند.

گنج ۲۴ - چطور مونس داشته باشیم؟

گنج بیست و چهارم: ( طَلَبتُ صُحبَهَ الناس ).

قرآن چیست؟ من یک آدم اجتماعی هستم، دوست دارم مردم با من حرف بزنند. من می خواهم یک انیس و مونس داشته باشم که همیشه مرا از تنهایی بیرون آورد. چکار کنم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتها فی حُسنِ الخُلق ): تا می توانی خوش اخلاق باش.

تا مردم پیش تو بیایند و تو را از تنهایی بیرون بیاورند. بد اخلاقی مردم را از تو دور می کند.

گنج ۲۵ - چطور خدا از ما راضی باشه؟

گنج بیست و پنجم: ( وَ طَلَبتُ رَضی الله ).

تمام این حرف ها را زدیم، در آخر خدا باید از ما راضی باشد. ببینید یک بچه را می خواهید راضی کنید چه قدر زحمت دارد و باید خرج کنی؟ آن هم دو الی سه دقیقه راضی است و چهار ساعت دیگر فراموش می کند.

آن وقت تو می خواهی خدا را راضی کنی، مگر چیز کمی است؟

در دعای کمیل می گوییم ( یا سریع الرضا ) ای خدایی که زود راضی می شوی.

من دوست دارم خدا همیشه از من راضی باشد. خوب حالا چکار کنم؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: ( فَوَجَدتُهُ بِرّ الوالِدَین ): تا می توانی به پدر و مادرت نیکی کن، که رضایت خداوند در این است.

منبع این روایت:

کتاب مستدرک الوسایل، جلد ۱۲، صفحه ۱۷۳


مخلص، یا علی.