برای لوگوی پادکست گوشواره چه کردیم؟

وقتی قرار شد گوشواره را تولید کنیم، از همان روزهای اول دربارهٔ لوگو و هویت بصری کار از همدیگر می‌پرسیدیم. به‌جز معصومه، هیچ‌کداممان تجربهٔ اینچنینی که قرار باشد برای کاری لوگویی زده شود را نداشتیم. آینده مقداری نامعلوم بود، از وضعیت پیشِ رو بی‌خبر بودیم و نمی‌خواستیم برای لوگو بیش از اندازه هزینه کنیم. با پرس‌وجو از دوستانی که دستشان در کار بود، چند نفری را محک زدیم.

اولین کار مشورت بود. یک جدول داشتیم که شامل سوالاتی بود که با پاسخ به آن سوالات، هم می‌شد به جمع‌بندی رسید و هم اینکه دقیقاً چه چیزی در ذهن هرکداممان است. از طرفی طراح هم می‌فهمید که ما چه چیزی می‌خواهیم. همان‌طور که ممکن است بدانید، لوگوها انواع مختلفی دارند و با توجه به نام برند ما، گوشواره، لوگوتایپ بهترین انتخاب برای لوگو بود. هرکداممان جداگانه خواسته‌هایمان را در آن جدول نوشتیم و تجمیع کردیم. آن‌ها را در یک صفحه نوشتیم و فرستادیم برای اولین طراح.


اتود اول
اتود اول


راستش من از اتودهای اولیه خوشم آمد. به نظرم بانمک و کمی کودکانه به نظر می‌رسید. طراح پیشنهاد کرد به جای حرف الف، یک بذر کوچک یا میکروفون گذاشته شود.(تصویر بالا) برای بچه‌ها فرستادم. بعضی‌ها خوششان آمد و بعضی‌ نه. در پایان به این نتیجه رسیدیم که این لوگو مناسب گوشواره نیست و گوشواره به لوگویی حرفه‌ای‌تر نیاز دارد. در کنار اینکه این طراحی چشممان را نگرفته بود، به نسبت خود کار و نوع ارائهٔ آن، هزینهٔ نسبتاً زیادی برای ما داشت. این کار و هزینه‌ای که طراح برایش در نظر گرفته بود، باهم همخوانی نداشتند.

طرح نهایی اتود دوم که رد شد
طرح نهایی اتود دوم که رد شد


چند روزی سردرگم بودیم و نمی‌دانستیم به چه کسی کار را بسپریم که تهیه‌کننده یک نفر را پیدا کرد. طراح اتفاقاً از برند ما و از کارمان خیلی خوشش آمده بود. باز هم همان فایل را فرستادیم برای طراح و منتظر نشستیم. این را بگویم که من معمولاً در هر گروهی که باشم، از تمام ایده‌ها حتی ایده‌های بد هم استقبال می‌کنم، یعنی معتقدم معمولاً با برون‌ریزی افکار و از دل چرت‌وپرت‌ها(: ایده‌های طلایی و خوب به دنیا می‌آید. با این دیدگاه نسبت به کارها یا ایده‌های نه‌چندان خوب، بدبین نیستم. اما

اتود دوم
اتود دوم


اتود دوم که به دستم رسید حتی برای بچه‌ها نفرستادم. (تصویر بالا). نمی‌دانم شاید از خجالت بود از بس بد بود یا هر چیز دیگر ولی می‌دانستم این هم نیست. این لوگویی نیست که ما دنبالش هستیم. ما به دنبال این بودیم که گوشواره نشان داده شود ولی باز هم با ایدهٔ تکراری میکروفون روبه‌رو شدیم. یا نوشته شدن کلمهٔ گوشواره با فونت‌های تکراری و رنگ‌های بی‌ربط. دربارهٔ چهره‌های زنان هم بهتر است سکوت کنم. بعد از دیدن این اتود فکر کردم فراموش کرده‌ام فایل بریف را برای طراح بفرستم از بس که دور از انتظارات ما بود. اتود دوم هم در سکوت خبری رد شد.

بعد از این تجربه‌ها به این نتیجه رسیدیم که «هر چی پول بدی، آش می‌خوری». قرار شد با یکی از طراحانی که کم گران نبود، صحبت کنیم. این بار هم فایل را فرستادیم و منتظر ماندیم. چند روز بعد یک فایل شسته‌رفته تحویل گرفتیم. پرزنت کار همان اول چشممان را گرفت. در فایلی که برایمان ارسال شده بود، چهار اتود بود که با همفکری، اولین را انتخاب کردیم و همان شد لوگوی گوشواره.

لوگویی که انتخاب کردیم
لوگویی که انتخاب کردیم


علاوه‌بر لوگو، طراح برای ما پوستر و پلت رنگ هم طراحی کرد. در روند طراحی لوگو و رفت و برگشت‌هایی که با طراح داشتیم یک موضوع برای من جالب بود. در پستی که طراح دربارهٔ گوشواره و طراحی لوگو منتشر کرده بود، به این نکته اشاره کرد که بریف لوگو شفاف و راهگشا بود. حالا ما در این بریف یا فایل به چه چیز اشاره کردیم؟

اسم پادکست، موضوعی که قرار است دربارهٔ آن صحبت کنیم(مسائل زنان)،محل و پلتفرمی که گوشواره قرار است در آنجا فعالیت کند(پلتفرم‌های پخش پادکست و شبکه‌های اجتماعی مثل توییتر و اینستاگرام)، می‌خواستیم لوگوی گوشواره ویترین کار ما باشد و مخاطب بدون نیاز به توضیح اضافه گوشواره را بشناسد، خوانابودن، غیرکلیشه‌ای بودن و مربوط بودن لوگو و حوزهٔ کاری ما از ویژگی‌های مهمی بود که از لوگو انتظار داشتیم. ما در این بریف حتی به رقبای خودمان یا بهتر بگویم پادکست‌هایی با ویژگی‌های ساختاری یا موضوع مشابه هم اشاره کردیم. در کنار آن از اهداف کار و ویژگی‌های پادکست هم صحبت کردیم اینکه قرار است خود پادکست چه لحنی داشته باشد و چگونه صحبت کند، به چه چیزی برسد و نیاز مخاطب ما چیست و چه انتظاری از ما دارد. در پایان این بریف، رنگ‌های پیشنهادی خودمان را هم نوشتیم که اگر طراح به آن‌ها خیلی توجه می‌کرد لوگویمان باید رنگین‌کمانی می‌شد.

پوستر هر قسمت که براساس پلت تغییر می‌کند
پوستر هر قسمت که براساس پلت تغییر می‌کند


کار طراح برگرفته از یک گوشواره بود، چون همانطور که در بریف اشاره کرده بودیم، دلمان می‌خواست، خود گوشواره هم به شکل گوشواره باشد که لوگوی نهایی این نکته را پوشش می‌داد. در کنار این طرح و پلت رنگی، تیم طراحی برای ما پوستر هم تهیه کرد که دو نمونهٔ آن را فعلاً برای فصل اول گوشواره استفاده کرده‌ایم.

باز هم دربارهٔ گوشواره، قسمت‌های مختلفش و بخش‌های فنی تولید بیشتر می‌نویسم. گوشواره را می‌توانید از طریق کانال تلگرام، بله و در کست باکس بشنوید که البته کست‌باکس از همه بهتر است.