بیایید از آنچه دیگران درباره ما فکر می کنند، رهایی یابیم!
ترجمه الهه احمدی
۶ نکته برای رهایی از آنچه دیگران درباره شما فکر میکنند!
روزولت میگوید "آنچه دیگران درباره من فکر میکنند، ارتباطی به من ندارد"
این ابزار فوق العاده قدرتمندی برای رشد شخص است. وقتی ما در آنچه دیگران درباره ما فکر میکنند غرق میشویم، مانع رسیدن خود به توانایی واقعی و تحقق رویاهایمان میشویم.
در اینجا ۶ نکته توسط فیل دویس متخصص انرژی درمانی رشد روانی آورده شده است تا به شما در رهایی از آنچه دیگران درباره شما فکر میکنند، کمک کند.
۱. نظر خواستن از دیگران را متوقف کنید.
اول اینکه اگر آنچه دیگران درباره شما فکر میکنند به طرز نامطلوبی روی شما تأثیر میگذارد (با توجه به اینکه لزوماً همه انتقادها منفی نیستند) ،پس نظر خواستن از دیگران را متوقف کنید، بخصوص از کسانی که به طور کلی از زندگی خود ناراضی هستند و یا بیش از اندازه نسبت به هر چیزی انتقاد میکنند و یا یک دیدگاه کلی بدبینانه درباره زندگی دارند. اگر به نظر دیگران احتیاج دارید، با کسی مشورت کنید که نسبت به زندگی خود احساس رضایت بیشتری داشته باشد و بتواند تجربهای منصفانه و متعادل را در نظر خود ارائه دهد (به یاد داشته باشید که تجربه او همیشه لزوماً شبیه تجربه شما نخواهد بود).
۲. نظر شما همواره در حال تغییر کردن است.
آگاه باشید که حتی افکار خود شما همواره درباره دیگران تغییر میکند. عقیدهای که شما ممکن است شش ماه پیش درباره شخصی داشته باشید می تواند کاملاً متفاوت از نظری باشد که امروز درباره وی دارید. حتی احتمال دارد نظر اصلی شما درباره یک شخص بیشتر بر اساس وضعیت روحی یا روانی شما باشد تا خود شخص (در حالت بیماری، وضعیت بد مالی و ...). با توجه به این نکته، اگر افکار خودمان در مورد دیگران میتوانند خیلی زود تغییر کند، چرا باید در هر لحظه نگران آنچه دیگران در مورد ما فکر میکنند باشیم.
۳. شما هرگز نمیتوانید رضایت همگان را جلب کنید.
همانطور که آبراهام لینکلن میگوید: "شما میتوانید بعضی از مردم را همیشه و همه مردم را بعضی اوقات گول بزنید، اما هرگز نمیتوانید همه مردم را همیشه فریب دهید". این در مورد تلاش برای راضی نگه داشتن مردم نیز صادق است. صرف نظر از کاری که میخواهید انجام دهید، شما هرگز نمیتوانید همه مردم را همیشه خشنود نگه دارید. حتی اگر در مسیرکاری که انجام میدهیم به بهترین نسخه ممکن از آنچه هستیم تبدیل شویم، باز هم با افرادی روبرو خواهیم شد که اقدامات برایشان خوشایند نخواهد بود. بی شک بهترین راه، تلاش برای خشنودی خود ماست.
۴. ما در مقابل خودمان مسئول هستیم.
صرف نظر از اینکه مردم را راضی کنیم یا خیر، آنچه که آنها درباره ما برای یک لحظه فکر میکنند، این واقعیت را که در آخر ما مسئول نتیجه نهایی کارمان هستیم تغییر نخواهد داد. برای مردم بسیار آسان است که به شما پند و اندرز دهند و بگویند چگونه باید رفتار کنید و چه کاری را باید انجام دهید، در صورتی که آنها مجبور به انجام کار و یا مواجهه با عواقب عملکرد شما نیستند!
۵. پند و اندرزهای دیگران ممکن است برای شما بکار نیاید.
اگرچه مشاوره گرفتن از دیگران می تواند ثمربخش باشد، اما همیشه به این معنا نیست که راهِ خاصی که در مورد دیگران سودمند بوده برای شما هم مفید باشد. صرف نظر از اینکه دیگران چگونه فکر میکنند (یا چگونه عمل میکنند) فقط شما میدانید که چه کاری به نفعتان است. آیا این بدان معناست که شما همیشه بهترین تصمیمات را برای خود خواهید گرفت؟ شاید نه ، اما حداقل آنها از جانب شما بوده و هرگونه شکستی در این راه به شما در یافتن راه درست موفقیت کمک میکند. در نهایت این زندگی شماست و شما باید آن را زندگی کنید و زیستن را بیاموزید، تنها راه برای این کار این است که آگاهانه تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شما بهتر است و نه اینکه چه تصمیمی برای جلب رضایت مردم، بهترین تصمیم است.
۶. رویاهایتان را زندگی کنید.
سرانجام، به قول شکسپیر " مهمتر از همه چیز: به خودت وفادار باش". بیایید این واقعیت را بپذیریم، همانطور که درمسیر زندگی خود حرکت میکنیم، با برخی از مشکلات و تصمیمات دشوار روبرو خواهیم شد. برای رسیدن به اهدافمان، ممکن است لحظاتی وجود داشته باشد که مجبور شویم اعتبار خود را در معرض خطر قرار دهیم که بین خشنود کردن دیگران و وفاداری به خود یکی را انتخاب کنیم. انتخاب اینکه دیگران را نسبت به خود خشنود نگه داریم، تقریباً همیشه منجر به این میشود که شما برای دیگران زندگی کنید و نه برای رویاهایتان.
در انتشارات پناهگاه ما اطلاعات ارزشمندی درباره آدمهای بسیار حساس پیدا خواهید کرد.
منبع:
https://destinationdeluxe.com/let-go-of-what-others-think-of-you/
مطلبی دیگر از این انتشارات
با مراقبت، شما و حساسیتتان شکوفا می شوید
مطلبی دیگر از این انتشارات
تکامل هویت ۳
مطلبی دیگر از این انتشارات
کدام؟ بسیار حساس، امپت، درونگرا یا فقط خجالتی؟