چرا بچه‌های بسیار حساس جشن تولدها را دوست ندارند؟

داستان من

پسر بزرگ من امسال شش ساله شد. در تمام این سال‌ها جشن تولدها (و به طور کلی مهمانی‌ها) از عذاب‌آورترین اتفاقات زندگی‌اش بوده است. در هیچ‌کدام عکس‌ها نمی‌خندد، با تعجب به بادکنک‌ها و کیک و هدیه‌ها نگاه می‌کند و آنجا که برایش «تولد تولد» می‌خوانند انگار دارد به صدای اره برقی گوش می‌کند. دیدن این صحنه‌ها در روزی که باید بهترین روز زندگی یک کودک باشد من را به عنوان مادر خیلی آزار می‌داد. اما بیکار ننشستم و دنبال پاسخ این سوال گشتم که چرا پسرم در جشن تولدها خسته و درهم شکسته می‌شود.

پاسخ سوال این است که : پسر من یک بچه بسیار حساس است.

بچه بسیارحساس (و در بزرگسالی آدم بسیار حساس) سیستم عصبی بسیار قوی دارد، حواسش بسیار قوی هستند که باعث می‌شود داده‌های حسی بسیار زیادی را از محیط دریافت کند و آن‌ها را عمیق‌تر از آدم‌های دیگر پردازش کند. قسمت‌های مختلف مغز کودکان بسیار حساس نسبت به بچه‌های غیر حساس فعالتر است، پس هیچ تعجبی ندارد که آن‌ها مهمانی شاد شما را بیشتر شبیه میدان جنگ می‌بینند و می‌خواهند هرچه زودتر از آن خلاص شوند.




در این مقاله از خانم مورین، پنچ دلیلی را که بچه‌های بسیار حساس جشن تولد را دوست ندارند می‌خوانیم:

برای خیلی از بچه‌ها جشن تولد یک اتفاق معمولیست پر از بادکنک‌های رنگی، کیک و خوراکی و هر طرف که نگاه کنی بازی و سرگرمی! چه چیز بهتر از این!

اما اگر فرزند شما بسیار حساس است و به راحتی از محیط خسته می‌شود، جشن تولدها می‌توانند او را دچار اضطراب کند. چیزهایی که مهمانی را برای اکثر بچه‌ها جذاب می‌کند می‌تواند برای بچه‌های بسیار حساس به‌سادگی یک چالش باشد. اینجا پنج دلیل که باعث می‌شود جشن تولدها برای این بچه‌ها مشکل باشد را مرور می‌کنیم.

۱. جشن تولدها قابل پیش‌بینی نیستند.

آسایش بچه‌های بسیار حساس در یک روال ثابت در زندگی است. آن‌ها دوست دارند بدانند چه پیش می‌آید و کنترل شرایط را در دست داشته باشند. جشن تولدها هر چیزی هستند به جز قابل پیش‌بینی و معمولا پر از اتفاقات و بازی‌های غافلگیرکننده هستند.

هرچه والدین بیشتر و بیشتر از مهمانی‌های ساده خانگی به خاطر راحتی برگزاری جشن‌ها در سالن‌ها ، محل‌های بازی و رستوران‌ها فاصله می‌گیرند، بچه‌ها بیشتر مجبور می‌شوند هنوز ژاکت‌شان را در نیاورده با محیطی جدید با صداها و مناظر و آدم‌های ناشناخته روبرو بشوند. این موضوع می‌تواند برای بچه‌های بسیار حساس که نیاز به زمان برای مشاهده اطراف و عادت کردن به محیط دارند چالش بزرگی باشد.

۲. جشن تولدها پر از محرک حواس هستند.

وقتی راجع به تولد فکر می‌کنید چه چیزی به ذهنتان می‌رسد؟

*صدای بلند موسیقی و رقص

*بچه‌های هیجان‌زده که فریاد می‌زنند و می‌پرند و به همه طرف می‌دوند.

*به هرکجا نگاه می‌کنی تزیینات حرفه‌ای و بادکنک.

* و همه توی یک اتاق شلوغ «تولدت مبارک!» می‌خوانند.

* یا یک گروه سرگرمی که بچه‌ها را سرگرم کنند و برای آن‌ها بازی و فعالیت ایجاد کنند.

این روزها نمی‌شود واژه ساده را برای جشن‌های بچه‌ها استفاده کرد. همینطور که مهمانی‌های آن‌چنانی این روزها خیلی عادی هستند، خسته شدن و پریشان و مضطرب شدن در محیط مهمانی از همیشه برای کودک بسیار حساس راحت‌تر پیش می‌آید.

۳. در جشن تولدها احتیاج به معاشرت زیاد هست.

مهمانی‌ها فشار اجتماعی زیادی به همراه دارند، مخصوصا اگر فرزند شما صاحب تولد باشد. باید به مهمانان خوش‌آمد بگوید و تشکر کند و بعد هم با بچه‌ها بازی کند.

ارتباط برقرار کردن و بازی کردن با مهمان‌ها می‌تواند برای کودک بسیار حساس سخت باشد و او احساس راحتی نکند. ممکن است برای گفتن «تولدت مبارک» و یا ارتباط با دوستانش به خاطر محیط ناآشنا و محرک‌های زیاد دچار مشکل بشود.

بچه‌های بسیار حساس راحت‌ترند ارتباط یک نفره برقرار کنند. تلاش برای پیوستن به گروه همسن و سالانشان چه آنها را بشناسند و یا نشناسند می‌تواند برایشان بی‌نهایت دشوار باشد.

۴. در جشن های تولد فشار برای شرکت در فعالیت‌ها وجود دارد.

سرگرمی‌ها و بازی‌ها در تولدها می‌تواند به مهمانی نظم بدهد و بچه‌ها را سرگرم کند اما از طرفی با فشار زیاد برای انجام دادن آن‌ها در حضور دیگران همراه است. بچه‌های بسیار حساس معمولا در بازی‌ها شرکت نمی‌کنند چون این بازی‌ها توانایی‌های بچه‌ها را مرکز توجه قرار می‌دهند و احتمال شکست در آن‌ها خیلی زیاد است. رقصیدن هم همینطور است.

تصور کنیر از شرایط به ستوه آمده‌اند و بعد هم مجبورشان می‌کنیم در بازی ناشناخته‌ای رقابت کنند.تعجبی ندارد ساکت بشوند و یا عصبانی بشوند و گریه کنند و جیغ بزنند.

۵. بچه‌ها در جشن تولدها در مرکز توجه قرار می‌گیرند!

بیشتر بچه‌های بسیار حساس دوست ندارند مرکز توجه قرار بگیرند. همیشه این امکان وجود دارد که بچه‌های مهمان مورد توجه قرار بگیرند اما صاحب تولد حتما در مرکز توجه است. بچه‌های دیگر می‌خواهند کنارش بنشینند و با او بازی کنند. بزرگترها از او سوال می‌پرسند و همه می‌خواهند با او و یا از او عکس بگیرند. و بعد هدایا را باز کند و یا همه برایش «تولدت مبارک» بخوانند. همه این‌ها برای کودکی که می‌خواهد مرکز توجه نباشد حکم شکنجه را دارد.


اگر فرزندتان وقتی برایش تولدت مبارک می‌خواند گریه می‌کند و یا نمی‌خواهد شمع‌ها را فوت کند، شما تنها نیستید. همه آنچه پیشتر گفته شد می تواند فشار زیادی بر کودک بسیار حساس بگذارد.



راهکارهای من

بعد از فهمیدن اینکه جشن تولدها چقدر برای پسر بسیار حساس من عذاب‌آور است. جشن تولدهایش را ساده برگزار می‌کنیم. دوستان خیلی نزدیکش را دعوت می‌کنیم. از خودش برای برنامه‌ریزی کارهایی که دوست دارد در مهمانی انجام دهد و غذاهایی که دوست دارد کمک می‌گیریم. زمان مناسب و کوتاهی برای جشن در نظر می گیریم.

اگر به جشن تولد دوستانش دعوت شده باشد، اجازه می‌دهیم خودش تصمیم بگیرد که دوست دارد برود یا نه. هدیه را خودش انتخاب کند. هنگام ورود صبر می‌کنیم تا وقت داشته باشد محیط جدید را تحلیل کند. به جز سلام و خداحافظی مجبور نیست وارد هیچ مکالمه‌ای بشود. رقصیدن، شرکت در بازی‌های گروهی و حضور در عکس‌ها به خودش بستگی دارد و اگر تمایل ندارد مجبور نیست. هر وقت هم که دیگر احساس راحتی نمی‌کند مهمانی را ترک می‌کنیم.

این موارد را حتی برای مهمانی‌های کوچک خانوادگی هم در نظر می‌گیریم که باعث شده‌اند هم تنش‌ها کمتر شوند و هم بیشتر خوش بگذرد.

شما چطور آیا فرزندتان مهمانی ها را دوست ندارد ؟؟؟؟

منبع:

https://www.thehighlysensitivechild.com/why-birthday-parties-are-difficult-for-the-highly-sensitive-child/