سفرنامه روستا خفر(khafr) - منطقه دنا (قسمت اول)

تیر تابستان 98 بود که بعد از شدت کار زیاد و جابجا شدن ، دلم برای یک تجربه هیجان انگیز تنگ شده بود.

خب کجا برم ؟!

اول یک نگاهی به نقشه ی ایران در گوگل مپ کردم که با این تصویر مواجه شدم :

نقشه ی چند ساله مسافرت من !
نقشه ی چند ساله مسافرت من !

بالاخره چندجا پیدا کردم که به خاطر فرصتی که چند روز در اصفهان م ، بتونم برم ببینم. از بین اونا یکی منطقه فریدونشهر و یکی هم منطقه پادنا به خاطر تجربه های قبلی م انتخاب کردم.

اینو بگم که امسال به خاطر لطف خدایی که همه می دونیم چقدر مهربانه ، کشورمون سیراب شد و هرجایی رو نگاه می کردی بهشت شده بود ، حتی جاده قم - تهران !


در نهایت طبق قولی که من و همسفرم سال 97 به هم داده بودیم که یکبار دیگر منطقه پادنا و روستا خفر را کامل را ببینیم، اینجا رو انتخاب کردیم و این انگیزه سفر ما بود.

خلاصه بعد از برنامه ریزی های سفر و آماده کردن وسایل و بستن کوله پشتی ، صبح ساعت 4:30 دقیقه از اصفهان حرکت را شروع کردیم.اوایل مسیر تاریک بود ولی همینطور که به طلوع آفتاب نزدیک می‌شدیم ، دشت و کوهستان پر از گل و گیاه بود و کنار جاد اکثرا سرسبز بود.

مناظر بی نظیر زاگرس
مناظر بی نظیر زاگرس

مسیر را از قبل می شناختم و ساعت 7 بود که به سمیرم رسیدیم و بعد از بنزین زدن رفتیم به سمت شهر حنا ، اونجا کنار یک پارک توقف کردیم و در آن هوای خنک صبحگاهی ، صبحانه ای نوش جان کردیم.سریعا راه افتادیم به سمت خفر.

راستی اینو بگم که مسیر دسترسی به روستا خفر از سمیرم اصفهان ، دو مسیر هست.یکی از همین شهر حنا میگذره و یکی هم جاده اصفهان - یاسوج . مسیر اول صاف تر هست و زیاد شیب نداره ولی مسیر دوم چشم اندازهای زیبایی دارد.

سال گذشته چون ما هم آب‌ملخ رو رفته بودیم دیگه از اون مسیر نرفتیم و امسال فقط قصد کوهنوردی در خفر را داشتیم.

مسیر های دسترسی به روستا خفر
مسیر های دسترسی به روستا خفر

دان دایره که در تصویر مشخص کردم ، شما تابلو " قلل مرکزی دنا " را مشاهده می کنید که دقیقا شما را به خفر میرسونه.

ساعت 9:30 که شد ، کم کم قلل دنا که برف خوبی داشتند ، نمایان شدند.سرانجام ساعت 10 هم به اول روستا رسیدیم.

قلل دنا و روستا خفر
قلل دنا و روستا خفر

بعد از پرداخت 5000 تومان ورودی که برای به سازی مسیر روستا گرفته می‌شد به سه راهی داخل روستا رسیدیم.از آنجایی که محل اقامتمان (نزدیک منبع آب) را از قبل مشخص کرده بودیم و باید به خانه کوهنوردی خفر می‌رفتیم ، از راه سنگفرش روستا حدود 1.5 کیلومتر در شیب زیاد باید بالا می رفتیم.

روستا خفر در شیب دامنه کوه ساخته شده و شما روستایی ترکیب از ماسوله و روستاهایی معمول هست.

طبیعت بهاری روستا خفر - عکس از آقای موسوی
طبیعت بهاری روستا خفر - عکس از آقای موسوی

و مسیر رفتن تا خانه کوهنوردی :

مسیر رسیدن به خانه کوهنوردی خفر
مسیر رسیدن به خانه کوهنوردی خفر

این یک کیلومتر از مسیر پرشیب و لیز هست تازه اگر اهالی هم جلو خانه شان را آب بریزند این آب مستقیم از بالا تا پایین این مسیر را سر می کند.اکثر اهالی ماشین دارند ولی برای داخل روستا از الاع استفاده می کنند.جاده های روستا باریک هست و بعضی جاها خاکی هست.

در تلاش اول که ماشین بعد از اینکه قسمتی از مسیر را رفت ، دیگه بالا نرفت و مجبور شدم دوباره آروم آروم برگردم عقب.

به دوستم گفتم پیاده شو و برو اون جلو تر تا من برم عقبتر و شتاب بگیرم تا بالا و ببین یه موقع کسی در مسیر یهو جلو ماشین نیاد.

من رفتم عقب تر و مدام گاز میدادم تا دور ماشین بره بالا !!! مثل این مسابقه ها بعد گاز را گرفتم و تا یه جایی رفتم ، رسیدم به دوستم که یک نفر را با الاغ ش اون کنار نگه داشته بود و تا من رد بشم. با سرعت و پرگاز از کنار الاغ زبون بسته رد شدم ، الاغ با سروصدا اعلام ترس کرد !

از قسمت پرشیب رد شدیم و رسیدم به چند صد متر خاکی مسیر که آروم آروم رفتیم تا بالا و رسیدیم به خانه کوهنوردی خفر.

ماشین را برای سه روز در پارکینگ پارک کردیم و وسایل و کوله پشتی ها را بردیم تا در خانه کوهنوردی استراحت کنیم.

خانه کوهنوردی ، مکان باصفایی هست که مسئول خوش اخلاقی دارد و همچنین یک نگهبان.


خلاصه رفتیم بعد از صحبت با مسئول ، اتاق 4 را انتخاب کردیم.از اونجایی که اول هفته بود ، همه رفته بودند یا می خواستند برگردند.ما بودیم یک خانه کوهنوردی !

خانه کوهنوردی خفر از نمای بیرون
خانه کوهنوردی خفر از نمای بیرون

تصویری از اتاق ما

یکی از اتاق های خانه کوهنوردی خفر
یکی از اتاق های خانه کوهنوردی خفر


دیگه ظهر شده بود و باید ناهار می خوردیم ، منم از اونجایی که به آشپزی و تجربه در سفر علاقه دارم ، اکثر اوقات غذا رو خودم درست می کنم و خیلی کم و بیش به رستوران میرم.اینجا هم که آشپزخانه و یخچال داشت و ما هم که وسایل لازم را برده بودیم.

طی یک رای گیری مسالمت آمیز قرار شد ، برنج و تن ماهی بخوریم. منم رفتم داخل آشپزخانه و بعد از درست کردن برنج به صورت کته ، تن ماهی هایی که حاضر شده بودند را داخل ماهیتابه ریختم و با رب و پیاز و فلفل (سبز) تند تفت دادم ، یک شکم سیر غذا رو خوردیم و بعد از شستن ظرف ها استراحت کردیم.

اکثر اهالی روستا خفر از کسپول گاز استفاده می کنند و خانه کوهنوردی هم همینطور پس سعی کنید در مصرف گاز صرفه جویی کنید.


چشم اندازها و کوهنوردی منقطه خفر در قسمت بعد ....

کافیه #خفر و #سفر-دنا و #دنا را دنبال کنید.