دوست دارم دستگاهی بسیار پیچیده بسازم که مثل ساعت کار کند.
آیا آدم بی اعصابی هستید؟ آرامش با کتاب تصویری
کتاب «وقتی سوفی عصبانی میشود. واقعا واقعا عصبانی...» (When Sophie Gets Angry- Really, Really Angry... ) نوشته مالی بنگ (Molly Bang)، در ابراز احساسات کودکی است که چون خواهرش عروسکش را گرفته، عصبانی میشود و از خانه بیرون میزند. خانم بنگ با تصاویری بینظیر خواننده را همراه سوفی از فضایی پرتنش و انفجاری به محیطی صمیمی و آرامش بخش میبرد و پس از آرام شدن او را به خانه باز میگرداند.
به گفته خویش، تلاش نویسنده این بوده است که در هر تصویر فقط روی یک احساس تمرکز کند تا کتاب از لحاظ احساسی شفافتر باشد. همچنین هر تصویر طوری است که خواننده را به تصویر بعدی دعوت میکند و وی را با داستان همراه میکند.
این کتاب خواننده را در بر میگیرد، او را به جنگل میبرد، درختان را به همدردیش و نسیم را به نوازش میفرستد، با حیوانات برای آرامشش جشن میگیرد و در نهایت او را به خانهای گرم و صمیمی که بوی غذای مادر همه جایش را پرکرده باز میگرداند.
«وقتی سوفی عصبانی میشود. واقعا واقعا عصبانی ...»
گربه گوش به زنگ نگاه میکند، گویا خبری است...
دست گوریل از سمت راست تصویر خارج میشود، ولی سوفی زمین خورده و دستگیری برای گوریلش نیست. گربه تمام این ماجرا را نگاه میکند.
احساس: خشم
خشمی که بسیار بزرگتر از جثه کوچک سوفی است. مشت خشم سوفی دیوار صفحه سمت راست را خرد کرده. گربه به او نگاه میکند و توجه را از صفحه راست دوباره به سوفی عصبانی باز میگرداند.
سوفی از عصبانیت به لرزه افتاده است. لرزش سوفی کفپوش خانه را میلرزاند. این لرزهها باعث انفجار آتشفشانی شده که صفحه راست را منفجر کرده است.
سوفی با چنان سرعتی از خانه خارج شده که درختان صفحه چپ به راست خم شدهاند.
احساس: ناراحتی
سوفی کوچکتر از درختان است. فضا تاریک شده است و درختان با سوفی همدردند. همه سکوت کردهاند.
پرندهای سکوت جنگل را میشکند و سوفی کم کم به خودش میآید.
احساس: امید
درختی که او را به آسمان فرا میخواند. سوفی کوچک است و درخت خیلی بزرگ. هنوز امید هست و درخت با شاخه اش میخواهد سوفی را در آغوش بکشد. سوفی متعلق به اینجاست، مایل و رو به آسمان.
در صفحه چپ باد موهای سوفی را مثل شاخه درختان نوازش میکند.
احساس: رضایت، تعمق
احساس: بازگشت و بخشش
صدای سرود حیوانات به گوش میرسد. خانه از دور دست پیداست. خانه و دریا و آسمان در یک قاب، همه آرامش بخشند.
احساس: صمیمیت، اشتیاق
چرا تصاویر این کتاب دلنشین هستند؟
سالهاست که بشر در حال مشاهده اطراف خویش و چشیدن سرد و گرم روزگار است. این سالیان طولانیِ آزمودن و تلاش برای زنده ماندن به برداشت ما از مشاهداتمان الگو داده است. انسان با دیدن رنگ قرمز به یاد خون و آتش میفتد. دلش برای در آغوش گرفتن کاکتوس نمیتپد ولی برای بغل کردن لاما نیاز به بهانه ندارد. تصویرسازان این الگوهای مشترک را میشناسند و آنها را برای رساندن پیام خود به کار میبرند. در مقالهی «چگونه با تصویر، خواننده نوشته خود را بترسانیم؟» از مالی بنگ گفتیم و از کتاب تجربیات سالیانش در تصویرگری کتاب کودکان. در آن کتاب او ده اصل را بر میشمارد و تداعیات مشترکی که تصاویر در ذهن مخاطبین ایجاد میکنند را توضیح میدهد. او در انتهای کتاب «تصور کن تصاویر چگونه عمل میکنند.» یکی از کتاب قصههایش به نام «وقتی سوفی عصبانی میشود. واقعا واقعا عصبانی...» را معرفی میکند و توضیح میدهد که برای تصویرسازی این کتاب چگونه از آن ده اصل بهره برده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه با تصویر، خواننده نوشته خود را بترسانیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی کتاب: راهنمای «دانشنگاری» مجله والاستریت
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرآغاز