در حال یادگیری دانشها یا در حال جمعآوری کتابها؟
مقایسه کن: جهاد اسلامی، جهاد یهودی (۱)
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
قبل از شروع، یه نقشه به شما بدم برای پیدا کردنِ کلِ مقالههای من در ویرگول، به صورت دستهبندی شده.
انتشارات قلمبهستیز: مقاله های اصلی و جدیِ خودم توی این انتشارات هستن و شاید ۹۰٪ از کسایی که لطف میکنن و مطالب من رو میخوانن، مطالب این انتشارات رو دیدن و من رو با این انتشارات میشناسن.
انتشارات جنگل: اینجا هم مطالب خود هست، منتها بیشتر مطالبی که زیاد جدی نیستن و بیشتر شاید در دستهء «شخصی» یا «دلنوشته» یا غیره، قرار بگیره.
انتشارات آشغالدانیِ ذهن: صرفاً راجب معرفی کتابها و کلاً هر صحبتی که مربوط به کتابها باشه.
انتشارات ۵خطی: این هم مطالب خودم هست و ایده ای هست برای اینکه بتانم مطالب کوتاهتر رو اینجا در قالب ۵ پاراگراف کوتاه منتشر کنم.
انتشارات فلسفهلوژی: شناخت، نقد و بررسی فلسفه و سایر موارد مربوطه.
انتشارات صوفیلوژی: نقد و شناخت تصوف و عرفان و انحرافاتی که دارن.
انتشارات یهودولوژی: این ها اکثراً مقالات خودِ من نیستن و بیشتر بازنشرِ مقالاتِ اندیشکدهء مطالعات یهود هستن و هدفش هم شناخت و آگاهی راجب یهود و صهیونیسم و موارد مربوط به اینها هست.
انتشارات بهاییلوژی: این ها هم غالباً مطالب خودم نیستن و بازنشر از منابع دیگه هستن و هدفش هم نقد و شناخت و آگاهی راجب بهاییت و انحرافات اونها هست.
توضیح کوتاه راجب این مقاله
نسخهء اصلیِ این مقاله در این لینک، توسط اندیشکده مطالعات یهود منتشر شده و من در اینجا سعی کردم با لحن خودم جوری بگمش که شاید فهمش برای عموم راحتتر بشه انشاءالله، وگرنه این نوشته از من نیست و آقای اصغر حیدری در اندیشکده این متن بینظیر رو نوشتن.
انشاءالله که بخوانیم و آگاه بشیم.
مقدمه
خدایی که توی تورات با موسی صحبت کرده، ازش میخواد در جنگ با اقوام دیگه، با اونها عهد نبنده، به اونها ترحم نکنه و به هیچعنوان با اونها ازدواج و اختلاط نکنه. البته در تورات تحریفشده، برای اینجور جنگیدن، دلایل و توجیهاتی هم ذکر شده و این جنگ با عنوان جهاد با کفار مورد تقدیس هم قرار گرفته. روش جنگ با غیریهودیها، جوری در تورات آورده شده که عادل و حکیم بودنِ یهوه، خدای یهود، رو اساساً مورد تردید. و شک قرار میده؛ چراکه نسلکشیِ عمومی بدون هیچ گونه ارشاد و انذار و بهصورت یک انتقام وحشیانه از بازماندگان اونها، براساس هیچ عقل سلیمی نمیتانه دستوری از سمت خداوند بخشنده و مهربان باشه. این درحالیه که در تعالیم اسلام نهفقط جنگ تنها راه مواجهه با کفار نیست و اونها میتانن با قبول ذمّه اسلامی در امان باشن، بلکه حتی در صورت وقوع جنگ، شرایطی معین شده که امروزه میتانیم از همون حیث حقوق بشر و اصول انسانی هم به اونها افتخار کنیم.
ادیان آسمانی، اساس یکسان دارن و همه از طرف خداوند متعال پیریزی شدن. گذشت ایام، اغراض حاکمان، راحتطلبی مردم و… ادیان الهی رو در مسیری غیر از مسیر اصلیشان انداخت و اونها را از محتوا خالی و به خرافات و اوهام آلوده کرد. بنابراین برای هدایت مردم، مشیت الهی این شد که رسالتها و نبوتها تجدید پیدا کنه تا هم جلوی گمراهی مردم گرفته بشه و هم پایههای ادیان الهی به نسبت پیشرفت علمی و تجربی بشر، استوارتر بشن. این کارِ خداوند، با ابلاغ رسالت حضرت محمد (ص) به پایان رسید و به اصطلاح ختم نبوت امضا شد.
حقانیت اسلام و لزوم گرویدنِ پیروان سایر ادیان به این دین، چیزیه که خداوند به انبیای پیشین مثل موسی، داوود، دانیال، ملاکی، یرماه، یعقوب، عیسی و… بیان فرموده و بعدش هم همون فرمان رو در قرآن -که «لاریب فیه» است- تجدید کرد. [۱] پیروان اسلام، معتقدن که در کتب انبیای پیشین مانند تورات و انجیل، قطعاً تحریف های کوچک و بزرگی بهدست اشخاص مختلف با اهداف متفاوت انجام شده و البته این نظر رو قرآن مجید هم تایید میکنه. [۲]
با توجه به مطالب زننده و گاه بهدور از عفت که در تورات (مانند قسمتی از داستان تکوین، کشتیگرفتنِ یعقوب با خداوند، زنای لوط با دخترانش و…) وجود داره، عدهای از غیرمسلمانها هم اصالت تورات رو زیر سوال بردن. [۳] البته درباره انجیل هم، همونطور که میدانیم، مسیحیان بعد از اختلافات فراوان در مورد انجیل واقعی، بالاخره از میان انبوه اناجیل، چهار مورد رو انتخاب و بقیه رو نابود کردن که خود این کار، نشاندهندهء شک و شبهه اونها در مورد انجیل واقعی بوده.
فقط مسلمانان هستن که علیرغم اختلافات و پیدایش فرقهها و مذاهب گوناگون، با سینهای فراخ، عدم تحریف در کتاب آسمانی خودشان رو اعلام میکنن. این افتخار، از ارادهء خدای بزرگ در حفاظت قرآن از دستان ناپاک و تحریفات هست، اونجا که خدا میگه:
«ما قرآن را بر تو [ای پیامبر] نازل کردیم و ما هم آن را محققاً محفوظ خواهیم داشت.»
اگر شخصی، درصدد گزینشِ دین کامل و تحریفنشده باشه، بهترین راه برای این کار، بحث و نقد مقایسهای بین متون و قوانین مذاهب مختلف هست تا با این روش، سره از ناسره جدا بشه (خالص از ناخالص) و دینی که بیشتر با فطرت انسانی همخوانی داره، خودش رو نشان بده به ما.
اهداف این نوشته، بررسی تاریخیِ جهاد یهودی و مقایسهء اون با جهاد اسلامی هست تا معلوم بشه که جهاد در کدام دین، انسانیتر، متعالیتر و نتیجهبخشتر هست و از همین راه، میتانیم یه بار دیگه هم نشان بدیم که تورات، تحریف شده.
قتلعام اقوام مختلف به دست یهودیها
یهوه، خدای بنی اسرائیل، در فرازهای مختلف تورات، سرزمین اقوامی رو به بنیاسرائیل، قوم برگزیده و مقدس خودش، [۴] میده. این اقوام عبارتند از: حتّیان ، جرجاشیان ، اموریان ، کنعانیان ، فرزّیان ، حویان و یبوسیان. [۵] یهوه، بنیاسرائیل رو به جهاد برای گرفتنِ این سرزمینها تحریک و تحریض میکنه. قوم بنیاسرائیل هم با دستور یهوه مبنی بر قتلعام ساکنان سرزمین های موعود، با اقوام مختلفِ این قلمروها به جنگ و جدال میپردازن.
طی یکی از این جنگهای مقدس (مقدس از این لحاظ که همگی با اجازه و دستور یهوه انجام میشد) که با مدیانیان انجام شد، بنیاسرائیل با انبوه نفرات (اونها بجز بچهها و زنها، ششصدهزار مرد بودن!) [۶] به اونها حمله میکنن، به دستور موسی (ع)، مردهاشان رو کشتن، زنها و بچههاشان رو اسیر کردن، حیوانات و املاکشان رو غارت کردن و خانهها و شهرهاشان رو هم به آتش کشیدن.
وقتی اسیرها و غنیمتها رو پیش موسی (ع) آوردن، او عصبانی شد از ترس اینکه مبادا مردان بنیاسرائیل با زنان اسیر، به فسق و فجور بپردازن، یهوه رو خشمگین کنن. پس دستورِ قتلعام باقیماندهء مردها (اعم از کوچک و بزرگ) و همچنین زنها و دخترها (البته غیر از دختران باکره!) رو صادر کرد. [۷]
مسلماً این فراز از تورات که راجبش صحبت شد، از جمله مواردی هست که به چهرهء انبیای بزرگ در اون کتاب صدمه میزنه.
وگرنه چطور میتانیم این قضاوتِ پیامبری الهی که به خاطر جلوگیری از اشاعه فساد، دستور قتل عام زنها و دخترهای غیر باکره رو صادر میکنه اما درهمونحال، دختران باکره رو زنده نگه میداره رو عادلانه دانست؟! مگه فساد، توسط دخترهای باکره نمیتانست ایجاد بشه و اشاعه پیدا کنه؟!
در سفر تثنیه میخوانیم:
«یهوه، خدایت، تو را به زمینی که برای تصرفش به آنجا میروی، درآورد و امت های بسیار را که حتّیان، جرجاشیان، اموریان، کنعانیان، فرزّیان، حویان و یبوسیان، هفت امت بزرگتر و عظیمتر از تو باشند، از پیش تو اخراج نماید، و چون یهوه، خدایت، ایشان را به دست تو تسلیم نماید و تو ایشان را مغلوب سازی، آنگاه ایشان را بالکل هلاک کنی و با ایشان عهد مبند و بر ایشان ترحم منما و با ایشان مصاهرت منما. دختر خود را به پسران ایشان مده و دختر ایشان را برای پسر خود مگیر، زیراکه اولاد تو را از متابعت من برخواهند گردانید تا خدایان غیر را عبادت نمایند و غضب خداوند بر شما افروخته شده، شما را بهزودی هلاک خواهد ساخت… اگر یهوه، خدای خود، را فراموش کنی و پیروی خدایان دیگر نموده آنها را عبادت و سجده نمایی، البته هلاک خواهید شد مثل قوم هایی که خداوند پیش روی تو، هلاک میسازد… خداوند دل خود را با شما نبست و شما را برنگزید، از این سبب که از سایر قوم ها کثیرتر بودید؛ زیرا که شما از همه قوم ها، قلیلتر بودید. لکن از این جهت که خداوند شما را دوست میداشت و میخواست قسم خود را که برای پدران شما خورده (مبنی بر دادن این سرزمین ها به اولاد ایشان) به جا آورد. بدان که یهوه، خدایت، اوست که پیش روی تو مثل آتش سوزنده عبور میکند و او ایشان را هلاک خواهد کرد و پیش روی تو ذلیل خواهد ساخت، پس ایشان را اخراج نموده بهزودی هلاک خواهی کرد، چنان که خدایت به تو گفته است. پس چون یهوه، خدایت، ایشان را از حضور تو اخراج نماید، در دل خود فکر مکن و مگو به سبب عدالت من، خداوند مرا به این زمین درآورد تا آن را به تصرف آورم، بلکه به سبب شرارت این امت ها، خداوند، ایشان را از حضور تو اخراج مینماید… امتهایی که به جهت گرفتن آنها به آنجا میروی و یهوه آنها را از حضور تو منقطع میسازد، هرچه را که نزد خدا مکروه است و از آن نفرت دارد، ایشان برای خدایان خود میکردند، حتی اینکه پسران و دختران خود را نیز برای خدایانِ خود، به آتش میسوزانیدند… ساکنان شهری را که خدایان غیر را اطاعت میکنند، به دم شمشیر بکش و آن را با هرچه در آن است و بهایمش را به دم شمشیر هلاک نما و همه غنیمت آن را در میان کوچهاش جمع کن و شهر را با تمامی غنیمتش برای یهوه، خدایت، به آتش بالکل بسوزان… چون به زمینی که یهوه، خدایت، به تو میدهد، داخل شوی، یاد مگیر که موافق رجاسات آن امت ها عمل نمایی و در میان تو، کسی یافت نشود که پسر یا دختر خود را از آتش بگذراند و نه فال گیر و نه غیب گو و نه افسون گر و نه جادوگر و نه ساحر و نه سوالکننده از اجنّه و نه رمِال و نه کسی که از مردگان مشورت میکند. به سبب این رجاسات یهوه آنها را از حضور تو اخراج میکند.» [۸]
در سفر اعداد هم میخوانیم:
«یهوه میگوید چون از اردن به زمین کنعان عبور کنید، جمیع ساکنان زمین را از پیش روی خود اخراج نمایید و تمامی صورت های ایشان را منهدم سازید و زمین را به تصرف آورده، در آن ساکن شوید؛ زیرا که زمین را به شما دادم تا مالک آن باشید. اگر ساکنان زمین را پیش روی خود اخراج ننمایید، کسانی را که از ایشان باقی گذارید، در چشمان شما خار خواهند بود و در پهلوی شما تیغ و شما را در زمینی که در آن ساکن شوید، خواهند رنجانید.» [۹]
دلایل قتلعامها
تورات هلاکت اقوام موجود بر سر راه بنیاسرائیل و هفت قوم دیگر رو به دلایل زیر ذکر میکنه:
- ۱ــ یهوه به عهد و پیمان خودش با پدران بنیاسرائیل مبنی بر اعطای این سرزمینها به اولاد اونها عمل کنه و با ازبینبردن و کشتار دستهجمعی این اقوام، سرزمین اونها رو طبق وعده به بنیاسرائیل بده.
- ۲ــ بنیاسرائیل، که قوم برگزیده یهوه و ازطرفدیگه، قومی سستعنصر در دین بودن، [۱۰] درصورت ازبینرفتن تمامی اقوام، به فسق و فجور، بتپرستی و دوری از یهوه گرفتار نمیشدن! خلاصه یعنی اینکه، این قتلعامها برای پیشگیری از بروز فساد و انحراف در بنیاسرائیل ضروری بود و صدالبته پیشگیری، آسانتر از درمان هست.
- ۳ــ این اقوام، عادتهای زشتی مثل «بتپرستی، شرارت، قربانینمودن پسران و دختران، اعتماد به فالگیر، غیبگو، افسونگر، جادوگر، ساحر، رمِال، مشورت با مردگان و پرسش از اجنّه» داشتن و با توجه به این انحرافات، باید هلاک میشدن و زمین از وجودشان پاک میشد!
پایان قسمت اول،
قسمت دوم انشاءالله به زودی.
به کانال تلگرام من هم سر بزنید. برای ارتباط با من هم میتانید از این ID تلگرامی استفاده کنید.
مخلص،
یا علی.
پینوشتها:
[۱]ــ قرآن مجید، سورههای بقره ۱۳۷؛ مائده ۱۶ و ۶۸؛ عنکبوت ۴۷؛ نساء ۴۷ و آلعمران ۸۱
[۲]ــ سورههای بقره ۷۵، ۷۹ و ۸۵؛ آلعمران ۷۵ و ۷۸؛ نساء ۴۶ و مائده ۴۴
[۳]ــ رک: جلال آلاحمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ج۲، تهران، خوارزمی، چاپ اول، ۱۳۵۷، ص۸۳
[۴]ــ تورات، سفر تثنیه، باب ۷ و ۹و ۱۴٫ سفر لاویان، باب ۲۶
[۵]ــ همان، سفر تثنیه، باب ۷ و ۲۰
[۶]ــ سفر خروج، باب ۱۲
[۷]ــ سفر اعداد، باب ۳۱
[۸]ــ سفر تثنیه، باب ۱۸ــ ۷
[۹]ــ سٍفر اعداد، باب ۳۳
[۱۰]ــ این سستعنصریِ بنیاسرائیل در امور مذهبی از موارد زیر ــ که مورد اشاره تورات هم هستن ــ آشکار هست: ۱ــ اعتراضات متوالی به موسی(ع) در مورد تشنگی و گرسنگی ۲ــ گوسالهپرستی ۳ــ پرستش مولک خدای عمونیان ۴ــ فسق و فجور با دختران موآب و سجده بر خدایان آنان.
بهخاطر همین لغزش در امور دین، عده زیادی از بنیاسرائیل، به عذاب یهوه گرفتار و با بلاهایی کشته شدن! این است اوصاف برجستهء (؟!) قوم برگزیدهء (!) یهوه. الان هم یهودیها، خودشان رو قوم برگزیده خدا میدانن!
مطلبی دیگر از این انتشارات
هالیوود و چالشی به نام مرگ
مطلبی دیگر از این انتشارات
هالیوود و ترویج شکگرایی افراطی در «اینسپشن»
مطلبی دیگر از این انتشارات
فردگرایی اخلاقی در عصر کازابلانکا