در حال یادگیری دانشها یا در حال جمعآوری کتابها؟
سوال از خانومها :|
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
قبل از شروع، یه نقشه به شما بدم برای پیدا کردنِ کلِ مقالههای من در ویرگول، به صورت دستهبندی شده.
انتشارات قلمبهستیز: مقاله های اصلی و جدیِ خودم توی این انتشارات هستن و شاید ۹۰٪ از کسایی که لطف میکنن و مطالب من رو میخوانن، مطالب این انتشارات رو دیدن و من رو با این انتشارات میشناسن.
انتشارات جنگل: اینجا هم مطالب خود هست، منتها بیشتر مطالبی که زیاد جدی نیستن و بیشتر شاید در دستهء «شخصی» یا «دلنوشته» یا غیره، قرار بگیره.
انتشارات آشغالدانیِ ذهن: صرفاً راجب معرفی کتابها و کلاً هر صحبتی که مربوط به کتابها باشه.
انتشارات ۵خطی: این هم مطالب خودم هست و ایده ای هست برای اینکه بتانم مطالب کوتاهتر رو اینجا در قالب ۵ پاراگراف کوتاه منتشر کنم.
انتشارات یهودولوژی: این ها اکثراً مقالات خودِ من نیستن و بیشتر بازنشرِ مقالاتِ اندیشکدهء مطالعات یهود هستن و هدفش هم شناخت و آگاهی راجب یهود و صهیونیسم و موارد مربوط به اینها هست.
انتشارات بهاییلوژی: این ها هم غالباً مطالب خودم نیستن و بازنشر از منابع دیگه هستن و هدفش هم شناخت و آگاهی راجب بهاییت هست که کسی گول اینها رو نخوره ان شاء الله.
و اما مقدمه
یادمه دبیرستانی که بودم، تازه با این اینترنت و کامپیوتر و گوشی و پیامک و غیره آشنا شده بودیم. البته اون زمانها این تلگرام و اینستاگرام و غیره نبود و مردم توی یه نرمافزاری به اسم Yahoo Messenger باهم چت میکردن توی Chat Room ها.
یه چند سالی گذشت و این توییتر آمده بود و این مفهومِ «هشتگ» خیلی سر زبانها افتاده بود و من هم همش برام سوال بود که این هشتگ یعنی چه. مثلاً یادمه متن هایی مثل متن زیر رو میدیدم و کلاً هنگ میکردم:
This is my #husband, wearing a #blue #shirt waiting for me to #call him.
من میگفتم خدایا این # یعنی چه که قبل از کلمات میزارن؟ خلاصه گذشت و ما معنیش رو فهمیدیم.
یه اینجور داستانی برای emoji ها هم وجود داشت و خیلی عجیب بود اون اوایل:
«آدم نشسته داره پیام یه نفر رو میخوانه و انگار داره توی دلش میخنده و برای بقیه emoji خنده و قهقهه میفرسته، در صورتی که در واقعیت خودش در حال خندیدن نیست و با یه کیلو عسل هم نمیشه خوردش».
حالا یه چند وقتی هست یه چیزی راجب یه emoji (یا شکلک یا نمیدانم اسمش رو چه بزارم) خاص توجه من رو خیلی جلب کرده و جالب هم اینجاست که شاید در ۹۹٪ مواقع خانوم ها از این استفاده میکنن و من خیلی خیلی کم دیدم که آقایان ازش استفاده کنن. برام سوال پیش آمد که واقعاً معنیش چیه.
رایجترین شکلش، عکس زیر هست:
و البته یه ورژنِ دهنکج هم داره ظاهراً:
فکر کنم نمونه های دیگه هم داشته باشه که من یادم نمیاد و اگه شما بلدید، توی کامنت بنویسیدش.
و سوال ها
من ۴ تا سوال دارم راجب اینها:
۱) چه احساسی پشت اینها هست؟ چون نه خوشحالیه، نه عصبانیته، نه لبخنده، نه اخمه، نه تعجبه، نه توجهه، نه غمه، نه شادیه، نه دقته، نه ترسه، نه شجاعته و غیره. بیشتر به این میخوره که یه نفر همینجور نشسته داره نگاه میکنه و هیچ حسی هم نداره. شکل دوم هم انگار کلاً معنی و حسی که منتقل میکنه، فرق داره حتی با اولی.
۲) چه موقع هایی از اینها استفاده میشه بیشتر؟
۳) فکر میکنید دلیلش چیه که خانوم ها بیشتر استفاده میکنن از اینها؟
۴) وقتی از این علامت استفاده میکنید، انتظار دارید چه جوابی از طرف مقابل بشنوید؟
این سوالها رو حتی میشه راجب اون علامت تعجبی که خیلی از ما آخر جملاتمان میزاریم هم پرسید ? !
موفق باشید،
مطلبی دیگر از این انتشارات
وجودت رو عشقه (۱): حال خوب
مطلبی دیگر از این انتشارات
تمام نوشته های من در ویرگول (به ترتیب تعداد بازدید و لایک)
مطلبی دیگر از این انتشارات
پُختَرها و دِسَرها: وقتی که از خواب شیرین ناگه پریدم